مجموعه فیلمهای «احضار» از 10 فیلم تشکیل شده است. در این مطلب از بدترین تا بهترین فیلم های ترسناک جهان Conjuring را رتبهبندی کردهایم.
سری فیلمهای «احضار» یا conjuring از سال 2013 روی پرده سینماها آمد و توانست به محبوبیت فوقالعادهای در بین دوستداران فیلمهای ترسناک دست پیدا کند. سازندگان فیلمهای این فرنچایز ادعا میکنند که داستان این سری از وقایع واقعی الهام گرفته شدهاند و همین موضوع به محبوبیت آن کمک کرده است. این فیلمهای ترسناک موفق، دو قالب متفاوت دارند: یک مجموعه اصلی از داستانها که بر تحقیقات جسورانه ماوراءالطبیعه اد و لورین وارن، با بازی پاتریک ویلسون و ورا فارمیگا متمرکز شدهاند و سری دوم نیز مجموعهای فرعی است که بر ارواح و شیاطینی تمرکز دارد که این زوج در طول دوران حرفهای خود با آنها روبهرو شدهاند.
فیلم “The Conjuring: The Last Rites” بهعنوان آخرین فیلم این مجموعه با تبلیغات بسیار زیاد، راهی سینماها شده و هماکنون در حال اکران است. این فیلم فورا به یک موفقیت بزرگ تبدیل شد و بزرگترین افتتاحیه فیلمهای ترسناک در طول تاریخ را داشت. به همین بهانه قصد داریم نگاهی به فیلمهای جهان Conjuring بیندازیم و برترین و بدترین آنها را به شما معرفی کنیم. این مجموعه شامل 10 فیلم میشود که دنیای «احضار» را تشکیل میدهند. بسیاری از این فیلمها جذابیتهای ترسناک خود را دارند، اما برخی از آنها نیز نتوانست نظر منتقدان و بینندگان را جلب کنند. بنابراین با ما همراه باشید تا بدترین و بهترین فیلمهای دنیای Conjuring را بررسی کنیم.
10. نفرین لا لورونا (The Curse of La Llorona)
بدترین فیلم این لیست، یک نکته مهم دارد. فیلم «نفرین لا لورونا» در ابتدا بهعنوان یک فیلم از مجموعه «احضار» اکران نشد. با این حال هنگامی که فیلم در سال 2019 به سینماها آمد، مشخص شد که شخصیت پدر پرز (تونی آمندولا) که در فیلم «آنابل» از دنیای احضار حضور داشت نیز بخشی از این فیلم است. با این حال پس از استقبال نهچندان گرم منتقدان و طرفداران از این فیلم، تهیهکنندگان به سرعت ادعا کردند که The Curse of La Llorona یک فیلم احضار نیست. اکنون بهنظر میرسد که موضع رسمی تولیدکنندگان این است که «نفرین لا لورونا» در دنیای احضار قرار دارد، اما یک فیلم رسمی از این سری نیست.
در هر صورت، «نفرین لا لورونا» اصلا فیلم خوبی نبود و یک داستان عجیب و غریب و کسلکننده با صحنههای ترسناک پرسروصدا و بیکیفیت را به نمایش گذاشت. لیندا کاردلینی که معمولا قابل اعتماد است، در این فیلم در نقش مادری که سعی دارد از فرزندانش در برابر روحی شیطانی محافظت کند، ایفای نقش کرد. این فیلم شکستهای زیادی خورد، اما جای تعجب است که مایکل چاوز، کارگردان آن، برای کارگردانی چند فیلم دیگر از مجموعه احضار استخدام شد؛ ولی فیلمهای دیگر او بسیار بهتر از آب درآمدند.
9. آنابل (Annabelle)
آنابل، عروسک شیطانی و ترسناک، از همان لحظهای که در قابهای آغازین اولین فیلم Conjuring حضور پیدا کرد، به یک نماد تبدیل شد. بنابراین ساخت یک اسپین آف از روی آن، اجتنابناپذیر بهنظر میآمد. اما متاسفانه اولین فیلم آنابل، اثر افتضاحی بود. آنابل به کارگردانی جان آر لئونتی که سابقه یک فیلم بد دیگر به نام «مورتال کامبت: نابودی» را نیز در کارنامه داشت، سعی میکند حال و هوای فیلمهای ترسناک دهههای 60 و 70 میلادی، مانند فیلمهای «بچه رزماری» و «نگهبان» را به خود بگیرد؛ اما در نهایت به ما یادآوری میکند که آن فیلمها چقدر بهتر بودند.
آنابل والیس که بعدا در فیلم بسیار بدتر Malignant نیز ایفای نقش کرد، در فیلم آنابل نقش یک مادر را بازی میکند که در آپارتمان جدیدش شروع به تجربه فعالیتهای ماوراءالطبیعه کرده است و احتمالا این موضوع به عروسک قاتل زشت و کریهی که پیدا کرده ربط دارد. آنابل در اینجا بهنوعی در موقعیت ضعف قرار دارد؛ چون مانند چاکی در سری «عروسک آدمکش» یک قاتل نیست. این عروسک به این سو و آن سو نمیرود تا دیگران را بکشد. بلکه بیشتر وقتها روی صندلی گهوارهای خود نشسته و با چشمهای شیشهایاش به آدمها نگاه میکند. عروسک آنابل واقعا ترسناک است، اما این فیلم، استعداد آن را هدر داده است.
8. راهبه (The Nun)
راهبه اولین حضور خود را در فیلم «احضار 2» تجربه کرد؛ جایی که مشخص شد او در واقع یک شیطان باستانی به نام والک است. مانند آنابل، چهره یک راهبه شیطانی ترسناک، فورا بهیادماندنی شد و به همین دلیل فیلم مستقل آن باید ساخته میشد. اما در حالی که «راهبه» فضای گوتیک خارقالعاده و موسیقی متن غمانگیز و شومی از آبل کورزنیوفسکی را دارد، فیلم آن بهطرز عجیبی خستهکننده است.
پس از یک مقدمه خوب و ترسناک که در آن شاهد حلقآویز شدن یک راهبه غیر شیطانی هستیم، یک کشیش (دمیان بیچیر) و یک راهبه جوان (تیسا فارمیگا) که در واقع خواهر ستاره اصلی «احضار» یعنی ورا فارمیگا است، برای بررسی اتفاقات عجیب در صومعهای در رومانی فرستاده میشوند. راهبه شیطانی مدام در پسزمینه ترسناک حرکت میکند و صحنههای ترسناکی را رقم میزند. اما واقعا این فیلم حرف زیادی برای گفتن ندارد.
7. راهبه 2 (The Nun 2)
بعد از فیلم خستهکننده «راهبه»، ادامه این فیلم یعنی «راهبه 2» توانست پیشرفت قابل توجهی داشته باشد. دنباله The Nun با سرعت بالایی پیش میرود و از ابتدا تا انتها توجه شما را جلب میکند. یک بار دیگر، خواهر ایرنه با بازی تیسا فارمیگا، خود را در مقابل این راهبه شیطانی میبیند. این فیلم از نظر طرح و داستان، هنوز هم ضعیف است، اما کارگردان مایکل چاوز، هرج و مرج بیشتری را ایجاد کرده و ترسهای غافلگیر کنندهای را پیش روی شما قرار میدهد. یک سکانس وجود دارد که راهبه از طریق مجلات روی کیوسک روزنامهفروشی ظاهر میرود و این صحنه بسیار جالب و هوشمندانه از آب درآمده است.
فیلم The Nun 2 همچنین عامل خشونت را نسبت به فیلم اول افزایش داده و این یک مزیت برای آن محسوب میشود. با این حال یکی از مشکلات این است که این فیلم باید راهی برای ارتباط خود با فیلم «احضار 2» پیدا کند؛ یعنی جایی که راهبه شیطانی اولین حضور خود را تجربه کرد. همچنین بهنظر میرسد دیگر نمیتوان کار بیشتری را با این شخصیت انجام داد و به همین دلیل است که تاکنون چیزی در مورد ساخت فیلم «راهبه 3» نشنیدهایم.
یکی از فرصتهای از دست رفته این است که این فرنچایز هرگز راهی برای گرد هم آوردن دو خواهر فارمیگا در یک فیلم پیدا نکرد. شاید یک فیلمنامهنویس باهوش میتوانست این کار را انجام دهد. هرچند اد و لورین در صحنهای از تیتراژ فیلم راهبه حضور پیدا میکنند؛ اما این تصاویر در واقع بخشی از فیلم «احضار: شیطان من را وادار به انجام آن کرد» است.
6. احضار: شیطان من را وادار به انجام آن کرد (The Conjuring: The Devil Made Me Do It)
بعد از چند نسخه فرعی، به سراغ یکی از فیلمهای سری اصلی Conjuring میرویم. از بین چهار فیلم اصلی «احضار» که بر داستان اد و لورین وارن تمرکز دارند، فیلم «شیطان من را وارد به انجام آن کرد» ضعیفترین است؛ چرا که از فرمول تثبیت شده این سری فاصله گرفته است. این فرمول معمولا شامل خانوادهای است که توسط ارواح و شیاطین تسخیر شدهاند و وارنها برای کمک به آنها وارد عمل میشوند. با این حال «شیطان من را وادار به انجام آن کرد» اوضاع را تغییر میدهد و بر داستان یک محاکمه قتل تمرکز کرده است. نکته اینجاست که قتل در فیلم بر اساس یک قتل واقعی است که واقعا اتفاق افتاده و قاتل متهم، پسر جوانی به نام آرن جانسون، واقعا به دادگاه رفت و ادعا کرد که هنگام ارتکاب جرم توسط یک شیطان تسخیر شده بود.
استفاده از آن داستان غمانگیز و عجیب بهعنوان پایه و اساس یک فیلم ترسناک، کمی ناخوشایند بهنظر میرسد. اگرچه این فیلم سعی میکند از جهات خاصی از وقایع واقعی فاصله بگیرد. همانطور که مایکل چاوز در مصاحبهای پیرامون اکران فیلم گفت:
چیزهایی وجود داشت که واقعا قربانی را بسیار بد جلوه میداد. کارهایی که او آن روز انجام داد، اصلا خوب بهنظر نمیرسید. آرن جانسون او را به قتل رساند و مهم بود که نمیخواستیم قربانی را آدم بدی جلوه بدهیم؛ زیرا برای ما بسیار آسان بود که داستان سرراست را تعریف کنیم. اما ممکن بود او را شبیه به یک شرور جلوه دهد و سپس شروع به توجیه قتل کند.
در این فیلم همچنین وارنها در نهایت با یک دشمن انسانی، یک غیبگو با بازی اوژنی باندورانت، روبهرو میشوند. او کسی است که وهم و خیال ماوراءالطبیعه فیلم را احضار میکند و مستقیما باعث میشود آرن مرتکب قتل شود. این که اد و لورین با ارواح شیطانی بجنگند، طبیعتا کار آنهاست؛ اما وقتی آنها را در حال نبرد با یک انسان واقعی ببینیم، حس بدی را به بیننده منتقل میکند.
5. آنابل: خلقت (Annabelle: Creation)
پس از اولین نمایش ناموفق فیلم «آنابل»، این مجموعه با آوردن دیوید اف سندبرگ، کارگردان مطرح، برای کارگردانی دنباله و پیشدرآمد «آنابل: خلقت» مسیر خود را اصلاح کرد. سندبرگ در خلق ترسهای دقیق، بسیار ماهر است. او حتی در صفحه یوتیوب خود کلی فیلم کوتاه ترسناک عالی دارد که در آپارتمانش فیلمبرداری کرده و نشان میدهد که چقدر در این کار مهارت دارد. بنابراین قابل انتظار بود که او بتواند جان دوبارهای به این مجموعه ببخشد.
همانطور که از عنوان فیلم پیداست، «آنابل: خلقت» به ما نشان میدهد که چگونه آن عروسک ترسناک توسط یک عروسکساز داغدار (آنتونی لاپالیا) که شاهد زیر گرفته شدن دختر عزیزش به نام آنابل توسط یک ماشین بود، ساخته شد. عروسکساز و همسر گوشهگیرش (میراندا اتو) سرانجام خانهشان را به روی تعدادی دختر یتیم باز میکنند که معلوم میشود اشتباه بزرگی بوده است؛ چرا که این بچهها در نهایت شیطانی را آزاد میکنند که شروع به کشتن همه میکند.
باز هم عروسک آنابل واقعا کار زیادی انجام نمیشود و یک جا مینشیند یا روی زمین ولو میشود یا داخل کمد پرتاب میشود. اما شیطانی که در این عروسک وارد شده، صحنههای ترسناکی را به وجود میآورد.
4. احضار: آخرین مناسک (The Conjuring: Last Rites)
جدیدترین و احتمالا آخرین فیلم این مجموعه، «احضار: آخرین مناسک» است که همین الان روی پرده سینماها قرار دارد. این فیلم میخواهد نشان دهد که آثار این مجموعه فقط درباره ترس نیستند؛ بلکه درباره داستان عاشقانه اد و لورین وارن هستند. عشق جاودانه بین وارنها در اینجا کاملا به نمایش گذاشته میشود و آنها با این واقعیت دست و پنجه نرم میکنند که پیرتر شدهاند.
داستان فیلم در سال 1986 اتفاق میافتد. «آخرین مناسک» همچنین برای تاکید بر مضامین عشق و خانواده، دختر وارنها به نام جودی (که در طول سری توسط بازیگران کودک مختلفی بازی شده است) را به ما نشان میدهد که اکنون بزرگتر شده و با دوست عجیب و غریبش به نام تونی، نامزد کرده است. بار دیگر، فیلم از یک فرمول استاندارد پیروی میکند. وارنها باید به خانوادهای که جنزده شدهاند کمک کنند. اما رسیدن آنها به آنجا مدت زیادی طول میکشد؛ بیشتر به این دلیل که لورین نگران است که وضعیت قلبی اد برای بازگشت به مبارزه با ارواح شیطانی، خطرناک باشد.
فیلم Last Rites کمی طولانی است و بیش از 2 ساعت طول میکشد؛ اما صحنههای ترسناک آن واقعا سرگرمکننده هستند و زوایای احساسی آن نیز واقعا خوب کار میکنند. بخش پایانی که به اد و لورین، یک خداحافظی شاد و بیدردسر میدهد، بسیار تاثیرگذار کار شده است؛ البته تا زمانی که تمام شایعات مربوط به اد و لورین وارن واقعی را نادیده بگیرید.
3. احضار 2 (The Conjuring 2)
فیلم احضار 2 با شکست مواجه میشود؛ چرا که جیمز وان، کارگردان فیلم، آنقدر جسور است که این اثر را با وارنها در حال تحقیق در خانه ترسناک و بدنام آمیتیویل آغاز میکند. پس از آن، آنها به انگلستان میروند تا به بررسی ارواحی بپردازند که یک مادر مجرد و فرزندان مشکلدارش را آزار میدهند. پس از اینکه فیلم اول فرمول اولیه و موفق را به اثبات رساند، جالب است که ببینیم «احضار 2» چقدر راحت به این فرمول برمیگردد.
یک بار دیگر ما با تعداد زیادی ارواح و شیاطین ترسناک و به یاد ماندنی مواجه میشویم. اما نکته اصلی فیلم مربوط به چگونگی پیوند عاطفی وارنها با خانوادهای است که به آنها کمک میکنند. در یک مقطع، اد از پگی (فرانسیس اوکانر)، مادر خانواده، میفهمد که شوهر سابقش وقتی او و بچهها را ترک کرده، تمام صفحههای موسیقی را برداشته است. راهحل اد وارن این است که فورا گیتارش را بیرون بیاورد و شروع به نواختن آهنگهای الویس برای همه کند. این از آن نوع لحظات جذاب و عجیب و غریبی است که اکثر فیلمهای ترسناک مدرن از آن اجتناب میکنند، اما «احضار 2» با تمام وجود به آن میپردازد.
2. آنابل به خانه میآید (Annabelle Comes Home)
شاید تعجب کنید که سومین فیلم آنابل در این فهرست در رتبه بالایی قرار گرفته است. اما «آنابل به خانه میآید» یک شاهکار است. این فیلم کمتر درباره آنابل و بیشتر درباره آن موزه شوم است که وارنها در خانهشان آن را پر از اشیای نفرینشده و جنزده کردهاند. چه میشود اگر یک نوجوان از همه جا بیخبر بهطور تصادفی تمام نیروهای شیطانی آن اتاق را آزاد کند؟
در «آنابل به خانه میآید»، وارنها یک حضور کوتاه دارند و عروسک آنابل را به خانه و موزه خود میآورند و آن را در یک جعبه شیشهای با تابلویی که روی آن نوشته شده «باز نکنید» حبس میکنند. وارنها برای یک پرونده فرا خوانده میشوند و باید دختر کوچک خود، جودی را به پرستار بچه مورد اعتمادشان، مری الن (مدیسون آیسمن) بسپارند. آخر هفتهای که قرار بود سرگرمکننده و آرامشبخش باشد، با سر و کله زدن دنیلا (کیتی سریف)، دوست دردسرساز مری آلن، با کنجکاوی درباره وارنها که بهخاطر ماجراجوییهایشان با شیاطین به سلبریتیهای محل تبدیل شدهاند، از مسیر خود خارج میشود.
دنیلا سرانجام وارد آن اتاق شوم میشود و قفس شیشهای آنابل را باز میکند و همه چیز به هم میریزد. آنابل از قدرتهای شیطانی خود برای زنده کردن تمام چیزهای نفرین شده استفاده میکند. حالا منطق به ما میگوید که این سه خانم باید خانه را ترک کنند و به جای امنی بروند؛ اما اگر این اتفاق میافتد، داستان فیلم شکل نمیگرفت. آنها باید بمانند و با ترسهایشان روبهرو شوند و آنابل را متوقف کنند. این به معنای مواجهه با انبوهی از ارواح و اشیای شیطانی و نفرین شده است؛ مانند تلویزیونی که آینده را تا چند دقیقه دیگر پیشبینی میکند، یک بازی تختهای جن زده، یک لباس عروس نفرین شده و فریمن که بهنظر میرسد نوعی قاتل زنجیرهای است که روح هم دارد.
1. احضار (The Conjuring)
بدیهی است که فیلمی که همه چیز را شروع کرد، در رتبه اول قرار خواهد گرفت. فیلم احضار 1 واقعا چشمگیر است و جیمز وان، خالق سه مجموعه فیلم ترسناک بسیار موفق به نامهای «اره»، «موذی» و «احضار» آن را کارگردانی کرد. نخستین فیلم احضار نشان داد که قصد دارد بیشتر مخاطبان بزرگسال را هدف قرار دهد، نه نوجوانانی که به دنبال ترس و هیجان هستند. این فیلم با درجه سنی R، اما نه به دلیل خونریزی، فحاشی و خشونت، بلکه به دلیل ترسناک بودن اکران شد.
جیمز وان و همکارانش با «احضار» دقیقا کار جدیدی انجام ندادند. پیش از این فیلمهای زیادی به خانههای جنزده پرداخته بودند و فیلمهای زیادی هم در مورد محققان ماوراءالطبیعه وجود داشت. با این حال، جیمز وان با همکاری نویسندگان چاد هیز و کری دبلیو هیز، موفق شد نقطه عطفی را برای ساختن چیزی که تازه، جدید و هیجانانگیز بهنظر میرسید، پیدا کنند. موفقیت این فیلم در این است که چطور ما را به شخصیتها علاقهمند میکند. شخصیتهای این فیلم نوجوانان شروری نیستند که شاهد کشته شدن و آزار دیدنشان در یک فیلم اسلشر باشیم؛ بلکه یک خانواده طبقه کارگر است که توسط ارواح شیطانی مورد آزار میگیرند. ما بهراحتی میتوانیم برای این افراد دلسوزی کنیم و درک کنیم که چرا نمیتوانند از آن خانه شیطانی و جنزده فرار کنند؛ چون توانایی مالی برای انتقال به یک جای دیگر را ندارند.
راز اصلی فیلم، حضور اد و لورین وارن است. وارنها افرادی واقعی بودند. در حالی که وارنهای واقعی، محققان ماوراءالطبیعه بسیار جنجالی بودند، اما وارنهای این فیلم، شخصیتهای فوقالعادهای دارند. آنها با بازی پاتریک ویلسون و ورا فارمیگا، زوج دوستداشتنی و محبوبی بهنظر میرسند که حاضرند برای کمک به مردم در مبارزه با نیروهای تاریکی، هیچ پولی نگیرند و فراتر از وظیفهشان عمل کنند. فیلم «احضار» همچنین به ما نشان میدهد که وارنها کاری بیشتر از نبرد با ارواح شیطانی انجام میدهند. لورین در شستن لباسها کمک میکند و اد در تعمیر یک ماشین خراب، آستین خود را بالا میزند. انگار آنها عضوی از خانواده مورد آزار قرار گرفته، میشوند.
این یک فرمول برنده است که فیلمهای بعدی مجموعه Conjuring نیز سعی داشت آن را تکرار کند؛ اما فیلم اول به بهترین شکل ممکن این کار را انجام داد. کارگردانی جیمز وان توانست صحنههای بهیادماندنی و جذابی را خلق کند. بهخصوص نمای تک برداشت اولیه که در آن دوربین در تمام اتاقهای خانه جنزده میچرخد و خانواده به آنجا نقل مکان میکند، خیرهکننده است.
0 نظرات