زمانی که «احضار» (2013) از راه رسید، ژانر وحشت در یکی از دورههای کمرمق و بیجان خود به سر میبرد؛ روزهایی که سینما پر شده بود از آثار ترسناک کلیشهای، تکراری و بیخلاقیت. جیمز وان با مهارت مثالزدنیاش در بازی با ریتم، صدا، سایه و نور، نشان داد که ترس میتواند هنوز در ذات خود «روایی» باشد؛ چیزی که باید از دل شخصیت و فضا متولد شود، نه از ترفندهای سینمایی و جامپاِسکرهای پیدرپی. «احضار» با آن عبارت وسوسهبرانگیز «بر اساس یک داستان واقعی»، توانست اعتماد از دسترفتهی تماشاگران را به ژانر بازگرداند. این فیلم نه تنها به موفقیتی انتقادی و تجاری تبدیل شد، بلکه شالودهی یک دنیای سینمایی تازه را بنا گذاشت. مجموعه «احضار» حالا سه دنبالهی مستقیم و پنج نسخهی فرعی -و یک نسخهی غیررسمی- دارد که در این مقاله، آنها را رتبهبندی کردهایم.
دنیای سینمایی «احضار» بینقص نیست، هرچه قدر که آثار درخشان و نفسگیر دارد، به همان اندازه هم با پروژههای بیروح، بیکیفیت و «هدررفته» پر شده است. به مناسبت اکران «احضار 4: آخرین مراسم» که آرک داستانی اد و لورن وارن را به پایان رساند، به یکی از تاثیرگذارترین فرنچایزهای سینمای ترسناک معاصر نگاهی انداختهایم.
رتبهبندی فیلمهای مجموعه «احضار»
10- آنابل (Annabelle)
- سال اکران: 2014
- کارگردان: جان آر. لئونتی
- بازیگران: آنابل والیس، وارد هورتون، الفری وودارد، تونی آمندولا، برایان هاو، اریک لادین، ایوار بروگر، گابریل بیتمن
- امتیاز کاربران IMDb به فیلم: 5.5 از 10
- امتیاز راتن تومیتوز به فیلم: 28 از 100
پس از موفقیت حیرتانگیز قسمت اول «احضار»، قدم بعدی این جهان سینمایی دقیقا آن چیزی نبود که طرفداران انتظارش را داشتند. به جای یک دنبالهی مستقیم و خوشساخت، برادران وارنر تصمیم گرفتند اسپینآفی با محوریت شخصیت آنابل -یا همان عروسک ترسناک فیلم- بسازند. ماجراهای «آنابل» یک سال قبل از وقایع «احضار» اتفاق میافتد و داستان زوجی به نام میا (آنابل والیس) و جان (وارد هورتون) و نوزادشان لیا را دنبال میکند؛ خانوادهای که توسط یک موجود شیطانی که از همان عروسک قدیمی ساطع میشود، تسخیر شدهاند.
«آنابل» اولین تلاش وارنر برای بسط و گسترش این فرنچایز بود، اما رویکرد سوالبرانگیز آنها، فیلم را به بیراهه برد. آنها دو اشتباه مسلم مرتکب شدند: اولی، عدم حضور وارنها بود. بدون دو شخصیت کلیدی «احضار»، گویی امضای مجموعه هم از بین رفت و جایش را به کلیشهها داد. و دومی، انتخاب کارگردان! جان آر. لئونتی فیلمبردار خوبی است و در «احضار» هم عملکرد درخشانی داشت اما سابقهی کارگردانیاش تقریبا از هر نظر افتضاح بود. او با «مورتال کامبت: نابودی» (1997) یکی از بدترین اقتباسهای سینمایی تاریخ از بازیهای ویدیویی را ساخته بود و دنبالهاش برای «اثر پروانهای» هم فاجعه بود. با وجود این شکستها، ساخت «آنابل» به او سپرده شد تا بار دیگر نشان دهد که استعداد چندانی در فیلمسازی ندارد.
فقدان خلاقیت و ناتوانی لئونتی در در مدیریت عناصر داستانی و ساخت یک اثر منسجم، به وضوح در «آنابل» قابل مشاهده است. در مقایسه با «احضار»، «آنابل» اثری بیروح و فرمولزده جلوه میکرد که بیشتر به درد تلویزیون میخورد تا پردهی بزرگ سینما. لئونتی باعث و بانی دیگر نقاط ضعف فیلم هم هست: بازیهای به شدت ضعیفی از بازیگران گرفته (به استثنای آلفری وودارد) و جامپاِسکرهایش هم اغلب ناخواسته خندهدار از آب درآمدهاند. «آنابل» چند لحظهی موثر دارد، از جمله شات پایانی اما فیلمی شلخته و مضحک است که قاطعانه میتواند بدترین فیلم این دنیای سینمایی لقب بگیرد.
9- نفرین لیورونا (The Curse of La Llorona)
- سال اکران: 2019
- کارگردان: مایکل چاوز
- بازیگران: لیندا کاردلیانی، پاتریشیا ولاسکوئز، شان پاتریک توماس، ریموند کروز، پاتریشیا ولاسکوئز، تونی آمندولا
- امتیاز کاربران IMDb به فیلم: 5.3 از 10
- امتیاز راتن تومیتوز به فیلم: 26 از 100
«نفرین لایورونا» از فیلمهای رسمی دنیای سینمایی «احضار» نیست اما در دورهی اکران، وارنر تلاش کرد تا فیلم را از هر نظر به آن بچسباند. ضمن اینکه ارجاعات و نشانهها را هم نمیتوان نادیده گرفت. فیلم را مایکل چاوز ساخته است که بعدتر به سکاندار اصلی مجموعه تبدیل شد و دو فیلم بعدی «احضار» و همچنین «راهبه 2» را ساخت. تونی آمندولا بار دیگر نقش پدر پرز را بازی میکند (یکی از شخصیتهای اصلی فیلم «آنابل») و در قصه، به وارنها اشاراتی هم میشود. مایکل چاوز در پاسخ به این سوال که چرا «نفرین لایورونا» بخشی از این جهان سینمایی نیست، گفت دلیلش این است که یکی از تهیهکنندگان اصلی فرنچایز، یعنی پیتر سفرن، در این پروژه نقشی نداشته است. با این حال، اگر فیلم را تماشا کرده باشید، خیلی زود متوجه میشوید که چرا وارنر اصرار دارد فیلم را اثری مستقل در نظر بگیرد.
قصه دربارهی یک مامور پلیس به نام آنا گارسیا (لیندا کاردلیانی،) است که فرزندانش هدف یک روح شیطانی به نام لیورونا قرار میگیرند. آنا اما قرار نیست به راحتی تسلیم شود و با کمک یک کشیش سابق به نام رافائل (ریموند کروز) خانهاش را برای مبارزه با این شیطان آماده میکند. لیندا کاردلیانی تمام تلاش را برای نجات فیلم کرده و ریموند کروز هم خوب است؛ ضمن اینکه مایکل چاوز را باید تحسین کرد که به سراغ یک ایدهی متفاوت رفته، چیزی که قبلا در فیلمهای «احضار» دیده نشده بود.
متاسفانه، نکات مثبت فیلم همین جا تمام میشود. «نفرین لایورونا» شاید خستهکنندهترین قسمت نباشد اما از جنبهی ترسناک، بیتردید بیاثرترین نسخهی فرنچایز است. همهچیز دربارهی شرور شیطانی این فیلم، خنثی است. لایورونا هیچکس را نمیترساند، به کابوس کسی هم تبدیل نمیشود. لحظات ترسناک «آنابل» حداقل گاهی بامزه بودند اما اینجا همهچیز سطحی است و هیچ حسی به ما منتقل نمیکند. ضعف فیلمنامه را هم نمیتوان نادیده گرفت. داستان فاقد اصالت، هیجان و از همه مهمتر، معماسست. تمام سوالهای ما خیلی زود و راحت پاسخ داده میشود تا روایت در ادامه هیچ غافلگیری خاصی نداشته باشد. «نفرین لایورونا» توهینآمیز نیست اما اضافی به نظر میرسد و دقیقا به همین دلیل است که از حذف شدن آن از جهان سینمایی «احضار» را باید یک تصمیم درست بدانیم.
8- راهبه (The Nun)
- سال اکران: 2018
- کارگردان: کورین هاردی
- بازیگران: تیسا فارمیگا، دمیان بیچیر، شارلوت هوپ، بانی آرونز، اینگرید بیسو، ساندرا تلس، مانوئلا سیوکور، آنی ساوا
- امتیاز کاربران IMDb به فیلم: 5.3 از 10
- امتیاز راتن تومیتوز به فیلم: 24 از 100
انتظار میرفت که وارنر از بازخوردهای منفی «آنابل» درست بگیرد و اسپینآف بعدی مجموعه را با وسواس بیشتری بسازد، خصوصا وقتی متوجه شدیم که پای والاک یا همان راهبهی شیطانی وسط است. این موجود در «احضار 2» حضور کوتاهی داشت اما همان چند دقیقه کافی بود تا قلب مخاطبان را تسخیر کند. او بیشک بهترین گزینه برای یک نسخهی فرعی بود اما متاسفانه «راهبه» همهی قدمهایش را اشتباه برمیدارد. ماجراها با خواهر آیرین (تیسا فارمیگا) و پدر برک (دمیان بیچیر) آغاز میشود. واتیکان این دو را برای تحقیق دربارهی قتلهای مشکوک یک صومعهی دورافتاده، به رومانی اعزام میکند؛ جایی که موجودی نامرئی دارد راهبهها را یکی یکی به قتل میرساند. این ایدهی اولیه، روی کاغذ، پتانسیل تبدیل شدن به یک افسانهی گوتیک ترسناک را داشت.
«راهبه» در مقایسه با «آنابل» تلاش محترمتری است. فیلم سبک بصری خاصی دارد و با کمک نورپردازی و رنگبندی، اتمسفری سرد میسازد که با محیط داستان هماهنگ است. چند صحنه ترسناک خوب هم در فیلم دارد که مشخا حول محور والاک میچرخند. با وجود این، «راهبه» چند ایراد اساسی دارد که آن را به یک تجربهی کسالتآور تبدیل میکند. ریتم فیلم به شدت کند است و طریقهای که فیلم میخواهد ما را بترساند، هم کلیشهای است و هم اغلب ربطی به شرور قصه ندارد. شخصیتها هم سطحی هستند و به وفور دیالوگهای پرتوپلا میکنند. به عبارت دیگر، فیلم انرژی و کشش دراماتیک ندارد و تماشای آن طاقتفرساست.
از فیلمی که نامش «راهبه» است، انتظار داریم که شیطان قدرتمند و ترسناکش حضور پررنگی در قصه داشته باشد اما والاک تنها در 10 دقیقهی پایانی فیلم است که ظاهر میشود؛ و البته این چیزی نبود که تیزرها و پوسترهای فیلم وعدهاش را داده بودند. علاوه بر این، فیلم با توضیحات اضافی، باعث میشود تا معمای هیجانانگیزی که «احضار 2» را تا این حد مهیب کرده بود، از بین برود. «راهبه» به همه ثابت کرد که «احضار» یکی از متناقضترین فرنچایزهای ژانر ترسناک است. این بدترین فیلم مجموعه نیست اما همهی پتانسیلهایش را هدر میدهد و چه چیزی ترسناکتر از این؟
7- راهبه 2 (The Nun 2)
- سال اکران: 2023
- کارگردان: مایکل چاوز
- بازیگران: تایسا فارمیگا، جوناس بلوکت، استورم رید، آنا پاپپلول، بونی آرونز، کیتلین رُز داونی، ویرا فارمیگا
- امتیاز کاربران IMDb به فیلم: 5.6 از 10
- امتیاز راتن تومیتوز به فیلم: 51 از 100
منتقدان و طرفداران به «راهبه» پایینترین امتیازات را دادند اما با توجه به فروش حیرتانگیز آن، هیچ دلیلی وجود نداشت که وارنر رهایش کند. از طرف دیگر، والاک به راستی شرور شیطانی درجهیکی است و زیباییشناسی گوتیک آن کافی است تا در این میانهی این فرنچایز شلوغ، متمایز جلوه کند. وارنر ماموریت ساخت قسمت دوم را به مایکل چاوز سپرد، کسی که با «احضار: شیطان مرا وادار کرد» جا پای جیمز وان گذاشته بود و وارنر امیدوار بود که بتواند «راهبه 2» را به اثر بهتری تبدیل کند. اما نتیجهی نهایی چه شد؟ آیا پیشرفتی رخ داد؟
در قسمت دوم، بار دیگر با خواهر آیرین (تایسا فارمیگا) همراه میشویم؛ او متوجه میشود که والاک از درگیریها جان سالم به در برده و روح موریس را تسخیر کرده است. او حالا باید موریس را پیدا کند و یک بار برای همیشه جلوی این راهبهی پلید را بگیرد. «راهبه 2» نسبت به فیلم اول، کمی قابل قبولتر است اما کافی نیست. بله، اینجا هم چند صحنهی اضطرابآور داریم و به والاک هم فضای بیشتری داده میشود (خصوصا در بخشهای پایین)، شخصیتها هم به اندازهی گذشته سطحی نیستند اما مایکل چاوز با محافظهکاریهایش، این فیلم را هم خاب میکند. او فیلمسازی نیست که به دنبال تغییر فرمولها باشد و اعتقادی به آزمون و خطا ندارد. از این رو، «راهبه 2» هم بیروح و فاقد جذابیت از کار درآمده و آنهم والاک را هدر میدهد.
فارغ از بحثهای تجاری، اینکه چرا سازندگان تصمیم گرفتند قصهی فیلم اول را ادامه دهند، جای سوال دارد، بیشتر از این جهت که خواهر آیرین و موریس شخصیتهای بهشدت منفعلی هستند و هیچ جذابیتی ندارند. اضافه شدن بازیگران جدیدی مانند استورم رید هم جواب نمیدهد. این شخصیتها بیشترین آسیب را به پیکر داستان زدهاند اما نه اندازهی پایانبندی احمقانهی فیلم که هم پایان قسمت اول را بیمعنا کرد و هم پیوستگی داستانی کل فرنچایز را زیر سوال برد. وقتی فیلم تمام میشود، کاملا حس میکند که به اجبار ساخته شده و هیچکس برای تولید آن شور و اشتیاق نداشته است. «راهبه 2» زنگ خطر را به صدا در آورد و این هشدار را میدهد که این مجموعه دارد به پایان راه نزدیک میشود و دیگر چیزی برای عرضه ندارد.
6- احضار: آخرین مراسم (The Conjuring: Last Rites)
- سال اکران: 2025
- کارگردان: مایکل چاوز
- بازیگران: ویرا فارمیگا، پاتریک ویلسون، میا تاملینسون، بن هاردی، شانون کوک، استیو کولتر، الیوت کووان، کیت فاهی
- امتیاز کاربران IMDb به فیلم: 6.3 از 10
- امتیاز راتن تومیتوز به فیلم: 59 از 100
«احضار: آخرین مراسم» از ساختههای پیشین مایکل چاوز فیلمی منسجمتری است، اما نمیتوان آن را گامی رو به جلو دانست. چاوز به وضوح تصمیم گرفته است در مدار جیمز وان بماند و حالا میکوشد آن را با کمترین تغییر، بازتولید کند. در نگاه نخست، او در مسیر درستی گام برمیدارد: فیلم شباهتهای ظاهری بسیاری به دو قسمت نخست دارد اما با نگاهی دقیقترضعفهایش آشکار میشود؛ اینجا از ریتم درخشان و حسابشده یا آن تعلیق درخشان نسخههای جیمز وان خبری نیست. فیلم با این حال، هدفی احساسیتر را دنبال میکند: وداعی باشکوه با وارنها. با این حال، فراموش نکنید ما به سراغ «آخرین مراسم» نرفتهایم تا یک درام پرکشش تماشا کنیم، ما میخواهیم یک فیلم وحشتناک ببینیم و این فیلم بههیچوجه ترسناک نیست.
آخرین مراسم»همان فرمول آشنای مجموعه را به کار میگیرد؛ دو روایت موازی که قرار است در نقطهای به هم برسند: وارنها در یک سو، و خانوادهای تسخیرشده در سوی دیگر. این ساختار در دستان جیمز وان عالی بود. اما در نسخهی چاوز، بیروح از آب درآمده است. در نیمهی دوم فیلم، اوضاع بدتر هم میشود و در حالی که منتظر نقطهی اوج این فرنچایز هستیم، با بازسازی درجهچندمی از «احضار 2» روبهرو میشویم. خانوادهی اسمورل، که محور عاطفی قصهاند، هرگز از سطح تیپ فراتر نمیروند؛ ما قرار است نگرانشان باشیم، اما فیلم هرگز چیزی از آنها به ما نمیدهد تا بتوانیم به سرنوشتشان اهمیت دهیم.
«آخرین مراسم» فیلم متوسطی است. میراث مجموعه را نابود نمیکند و در مقایسه با نسخههای فرعی، جایگاه قابل احترامی دارد. وداع با اد و لورن وارن، دراماتیک و اندکی هم تلخ و شیرین است. فیلم اما بیش از حد به گذشته چسبیده و از هرگونه تحول میترسد. برای طرفداران وفادار مجموعه، «آخرین مراسم» خداحافظی با چهرههای محبوبی است که سالها آنها را دنبال کردهاند اما نمیتوان از کنار این حقیقت عبور کرد که قسمت چهارم تکراری و محافظهکارانه است.
5- آنابل به خانه میآید (Annabelle Comes Home)
- سال اکران: 2019
- کارگردان: گری دابرمن
- بازیگران: مکینا گریس، مدیسون آیسمن، کیتی سرایف، پاتریک ویلسون، ویرا فارمیگا، الکساندر وارد، لوکا لوهان
- امتیاز کاربران IMDb به فیلم: 5.9 از 10
- امتیاز راتن تومیتوز به فیلم: 64 از 100
«آنابل به خانه میآید» به سراغ اتاق اسرارآمیز وارنها میرود، جایی که انواع اشیاء تسخیرشده را نگهداری میکنند؛ اما با کمال تاسف، اینجا خبری از تقابل مستقیم آنها با آنابل نیست. داستان پس از وقایع «آنابل» رخ میدهد و این بار دختر وارنها، جودی -و دو پرستار بچه- در کانون توجه قرار دارند. این سه نفر به طور تصادفی قفل اتاقی که پر از اشیاء نفرینشده است را میشکنند و با این کار، به اصطلاح درب جهنم را باز میکنند. فیلم، حسوحالی نوجوانانه دارد و سعی نمیکند جدی یا خیلی ترسناک باشد.
گری دابرمن هم عروسک اصلی را به شکلی متفاوت به کار میگیرد و از توضیحات اضافی و حاشیه رفتن خودداری میکند. تنها نقطه ضعف قابل توجه فیلم، این است که یک فرصت طلایی را هدر میدهند. اد و لورن وارن در پردهی اول حضور دارند، اما پس از آن به طور کامل از طرح داستان محو میشوند. طرفداران مدتها در انتظار نبرد وارنها با آنابل بودند، بنابراین دیدن اینکه فیلم تا این حد به آن نزدیک میشود و سپس ایده را به کلی کنار میگذارد، آزاردهنده است. علیرغم این فرصت از دست رفته، «آنابل به خانه میآید» یک اثر خیالپردازانه و خاص در این فرنچایز است و ثابت میکند که «احضار» همچنان میتواند با تزریق کمی تنوع، ما را شگفتزده کند.
4- احضار: شیطان مرا وادار کرد (The Conjuring: The Devil Made Me Do It)
- سال اکران: 2021
- کارگردان: مایکل چاوز
- بازیگران: ورا فارمیگا، پاتریک ویلسون، جان نوبل، روآیری اوکانر، سارا کاترین، هوک جولیان، هلیارد استرلینگ
- امتیاز کاربران IMDb به فیلم: 6.2 از 10
- امتیاز راتن تومیتوز به فیلم: 56 از 100
انتظارات از سومین فیلم اصلی «احضار» بسیار بالا بود. پنج سال از فیلم قبلی گذشته بود، و جیمز وان دیگر سکان هدایت را در دست نداشت و این وظیفهی بزرگ را به مایکل چاوز سپرده بود. نتیجه اما فیلمی است که با وجود تمام نقصهایش، تا حدودی جاهطلبانه عمل میکند و از قسمتهای دیگر مجموعه متمایز میشود. داستان با اد و لورن آغاز میشود که که در حال اجرای مراسم جنگیری روی یک پسر جوان هستند. این مراسم زمانی به پایان میرسد که آرن شاین جانسون (روآیری اوکانر) از شیطان میخواهد او را تسخیر کند. وقتی وارنها متوجه میشوند که اصلا ماجرای جنگیری در کار نبوده، وارد یک سفر تاریک و ترسناک میشوند تا حقیقت را کشف کنند.
این فیلم هرگز به کیفیت دو قسمت اول نزدیک نمیشود، اما چندین قدم جسورانه برمیدارد و از قواعد تثبیتشدهی فرنچایز دور میشود و همین به آن کمک کرده تا تجربهای ارائه دهد که در جای دیگری از این مجموعه پیدا نمیکنید. برای مثال، ریتم و ساختار فیلم کاملا متفاوت است. معمولا «احضار» شروع آرامی دارد و کمکم به سمت ورود وارنها به خانهی خانوادهی درگیر بحران میرود. در این فیلم، وارنها از همان ابتدا در کنار خانواده هستند، و سپس تلاش میکنند تا بیگناهی آرن را ثابت کنند، چون شیطان او را وادار کرده مردی بیگناه را بکشد. قسمت سوم ریتم سریعی دارد، ترسها پشت سر هم و با شدت میآیند و چند صحنه پرتنش هم داریم، به ویژه سکانس سردخانهی پزشکی قانونی که از نقاط برجستهی فیلم است.
تهدید اصلی فیلم هم متفاوت است. این بار شخصیت شرور اصلی، بسیار انسانیتر از آن چیزی است که انتظارش را دارید؛ و همین، فرصت درخشانی به اد و لورن میدهد تا به جای روبهرو شدن با یک هیولای تماما مبتنی بر جلوههای ویژه، با یک بازیگر با استعداد دیگر مبارزهی دراماتیک کنند. با این حال، «شیطان مرا وادار کرد» در مقایسه با دیگر آثار اصلی سری، در زمینهی شخصیتپردازی احتمالا ضعیفترین است. اگرچه اد و لورن مثل همیشه متقاعدکنندهاند، اما رابطهی آنها تکامل پیدا نمیکند و چیزی به آن اضافه نمیشود. معمای اصلی فیلم هم موثر است، اما جزئیات زیادی برای واکاوی ندارد. از این ضعفها میتوان چشم پوشید چون قسمت سوم حداقل تلاش میکند تا تکراری نباشد و از زیر سایهی جیمز وان خارج شود.
3- آنابل: آفرینش (Annabelle: Creation)
- سال اکران: 2017
- کارگردان: دیوید اف. سندبرگ
- بازیگران: استفانی سیگمن، تالیثا بیتمن، لولو ویلسون، آنتونی لاپالیا، میراندا اتو، آنابل والیس، جوزف بیشارا، برایان هاو
- امتیاز کاربران IMDb به فیلم: 6.5 از 10
- امتیاز راتن تومیتوز به فیلم: 70 از 100
با کیفیت پایین «آنابل»، حتی یک دنبالهی متوسط هم پیشرفت به حساب میآمد. برادران وارنر اما هوشمندانهتر عمل کرد و هدفش این بود که دنباله را به یک جهش بزرگ و دراماتیک تبدیل کند. به همین دلیل، دیوید اف. سندبرگ را به خدمت گرفت؛ کارگردان نوظهوری که با «در تاریکی» (2016) مورد توجه قرار گرفته بود. سندبرگ هم طرفداران را ناامید نکرد و فیلمی ساخت که باعث میشود نسخهی قبلی را به کلی فراموش کنید.
این پیشدرآمد، داستان دو خواهر یتیم، جنیس (تالیثا بیتمن) و لیندا (لولو ویلسون)، را روایت میکند که به همراه چهار دختر دیگر و سرپرستشان، خواهر شارلوت، وارد خانهی جدیدی میشوند که توسط خانوادهی مالینز به آنها پیشنهاد شده است. آنها خیلی زود متوجه میشوند که آقای مالینز تنها ساکن این خانه نیست و زندگی و جانشان در خطر جدی قرار دارد. فیلم در همهی زمینهها پیشرفت محسوب میشود و لحظات ترسناکش هم کلیشهای نیست.
فیلم همچنین تیم بازیگری جالبی هم دارد و شش نفر از نُه بازیگر اصلیاش کودک هستند؛ ریسکی که جواب داد. تقریبا همهی این بچهها نقشآفرینی خوبی داشتهاند، خصوصا تالیثا بیتمن که موفق میشود جنیس را آسیبپذیر، امیدوار و همزمان وحشتآور جلوه دهد. «آنابل: آفرینش» دقیقا همان چیزی بود که بعد از فیلم اول به آن نیاز داشتیم؛ فیلمی که شاید ریسکهای زیادی نکند، اما کارش را درست انجام میدهد. فیلم مشخصا در حد و اندازهی دو قسمت اول مجموعه نیست اما ثابت میکند که نسخههای فرعی این جهان سینمایی اگر با وسواس بیشتری ساخته میشوند، میتوانند روی پای خود بایستند و از سایهی وارنها خارج شوند.
2- احضار (The Conjuring)
- سال اکران: 2013
- کارگردان: جیمز وان
- بازیگران: پاتریک ویلسون، ویرا فارمیگا، ران لیوینگستون، لیلی تیلور، جوئی کینگ، شنلی کسول، هیلی مکفارلند
- امتیاز کاربران IMDb به فیلم: 7.5 از 10
- امتیاز راتن تومیتوز به فیلم: 86 از 100
«احضار» با لحظات ترسناک غیرمنتظره، نقشآفرینیهای درجهیک پاتریک ویلسون و ویرا فارمیگا، بدلکاریهای بینظیر، ریتم مناسب و یک فیلمنامهی خوب، ژانر ترسناک را عملا از افول نجات داد و یک نقطه عطف به حساب میآید. ژانر وحشت که آن سالها با فیلمهای درجهدو و کلیشهای پیوند خورده بود، با تشکر از «احضار»، شروع تازهای را تجربه کرد. «احضار» دو برگ برنده دارد. اول، اینکه فیلم «بر اساس یک داستان واقعی» است؛ یا حداقل میگویند که هست. این باعث شد ترسهای فیلم بسیار واقعیتر و مهیبتر حس شوند.
دوم، فیلم یک کلیشهی نخنما شده در ژانر وحشت را برمیدارد و آن را کاملا زیر و رو میکند. در اکثر فیلمهای ترسناک، شخصیت اصلی با یک آدم کاربلد روبهرو میشود؛ کسی که اطلاعات حیاتی مورد نیاز برای غلبه بر شرارت را فراهم میکند. «احضار» این کلیشه را میگیرد و با ظرافت آن را واژگون میکند: کارشناسان (اد و لورن وارن) تبدیل به شخصیتهای اصلی میشوند.
در حالت عادی، اینکه شخصیتهای اصلی سابقهی مقابله و مهار ارواح و شیاطین را داشته باشند، میتواند خطر را کم کند اما جیمز وان یک گام هوشمندانهی دیگر برمیدارد: ما ابتدا با خانوادهی برون همراه میشویم که به خانهای تسخیرشده نقل مکان کردهاند و خبری هم از کمکهای وارنها نیست. این رویکرد به تعدادی سکانس به شدت ترسناک منجر میشود
شخصیتهای اصلی با تجربه میتوانستند خطر را کم و فیلم را کمتر ترسناک کنند، اما فیلم یک گام هوشمندانهی دیگر برمیدارد: نشان دادن خانوادهی پرون که به خانهای تسخیرشده نقل مکان کردهاند، در پردهی اول بدون کمک وارنها. همین تصمیم، به خلق تعدادی از بهترین و بزرگترین ترسهای فیلم منجر میشود. «احضار» به راستی درخشان است، فیلمی که ما را در دل ترسها رها میکند و برای اینکه ما را وحشتزده کند، به بودجههای هنگفت یا جلوههای ویژه پرزرقوبرق نیازی ندارد.
1- احضار 2 (The Conjuring 2)
- سال اکران: 2016
- کارگردان: جیمز وان
- بازیگران: پاتریک ویلسون، ویرا فارمیگا، فرانسیس اوکانر، سایمن مکبرنی، فرانکا پوتنته، مدیسون ولف، رابین اتکین داونز
- امتیاز کاربران IMDb به فیلم: 7.3 از 10
- امتیاز راتن تومیتوز به فیلم: 80 از 100
ساختن دنبالهای برای «احضار» شبیه به حل معادلهای چند مجهولی بود. جیمز وان چگونه میتوانست دنبالهای شایسته برای فیلمی بسازد که هم به یک پدیدهی فرهنگی تبدیل شده بود و هم در گیشه آتشبازی به پا کرده بود؟ او پاسخ را پیدا کرد، همهی عناصری که در قسمت اول جواب داده بود را برگرداند، ایدههای تازهای به قصه اضافه کرد و پروندهی جدید وارنها را پیچیدهتر از قبل کرد.
این بار، وارنها برای کمک به خانوادهی هاجسون، راهی لندن میشوند؛ خانوادهای که خانهی جدیدشان توسط روحی تسخیر شده که نمیخواهد آنها آنجا باشند. وارنها خیلی زود متوجه میشوند که این یک پروندهی معمولی جنگیری نیست و در خطر جدی قرار گرفتهاند. موقعیت مکانی یکی از دلایلی است که این داستان تا این حد خوب جواب میدهد. رفتن از یک خانهی روستایی دورافتاده به یک آپارتمان کوچک در مرکز لندن، سازوکار قصه را عوض میکند. علاوه بر کلاستروفوبیای یک مکان کوچکتر، شهر شلوغ، چشمهای بسیار بیشتری را متوجه این تسخیر میکند. این باعث میشود هم معتقدان و هم بدبینان، وارد ماجرا شوند و کار را برای وارنها پیچیدهتر کنند.
جیمز وان این بار صحنههای ترسناک را با دقت بسیار بیشتری کارگردانی میکند. اینجا، ما با سکانسهای ترسناک گستردهای روبهرو هستیم که گاهی چندین دقیقه طول میکشند و سرشار از تنش فزاینده و خلاقیت محض هستند. شخصیتهای کروکد من و پیرمرد، با طراحی بهیادماندنی خود، نوعی بازیگوشی به داستان اضافه کردهاند که فیلم اول از آن پرهیز کرده بود.
این شرورها بهیادماندنی هستند اما والاک را باید نقطه اوج فیلم بدانیم. راهبه، با آن گریم درخشان و بازی مقتدرانهی بونی آرونز، یک تنه فیلم را به اثری ترسناکتر تبدیل کرده است. شرور فیلم اول بیشتر روی خانوادهی پرون متمرکز بود، اما اینجا، والاک با خود وارنها کار دارد. آنها به جای آنکه شبیه متخصصان قهرمان باشند، بسیار آسیبپذیرتر به نظر میرسند و همین، ترسهای فیلم را موثر میکند. «احضار 2» شاید تاثیر فرهنگی قسمت اول را نداشته باشد اما هرچه که پیش از آن آمده بود را ارتقاء میدهد و فیلم به مراتب ترسناکتری است.
منبع: tasteofcinema
نوشته رتبهبندی تمام فیلمهای مجموعه «احضار»؛ از بدترین تا بهترین اولین بار در دیجیکالا مگ. پدیدار شد.
0 نظرات