کلمهی «حماسی» در زبان روزمره معمولا برای توصیف چیزهای بزرگ، جذاب یا باشکوه به کار میرود. اما در سینما، این واژه معنای مشخصتری پیدا میکند و به نوعی ژانر یا دستکم یک دستهی شاخص از فیلمها اشاره دارد. فیلمهای حماسی معمولا با مقیاس عظیم خود شناخته میشوند؛ آثاری پرخرج، با جلوههای بصری چشمگیر و داستانهایی که برای روایت کاملشان به زمان طولانی نیاز است. به همین دلیل اغلب فیلمهای حماسی بیش از سه ساعت زمان دارند، زیرا روایتهای تاریخی یا داستانهای پیچیده به فرصت بیشتری برای پرداخت نیازمند هستند.
بسیاری از آثار ماندگار تاریخ سینما دقیقا در همین قالب شکل گرفتهاند. کافی است به شاهکارهایی مانند «لورنس عربستان»، «بن هور» یا «خوب، بد، زشت» فکر کنیم؛ آثاری که نهتنها از نظر بصری و مقیاس روایی عظیماند، بلکه توانستهاند ژانر خود را بازتعریف کنند و در حافظهی فرهنگی جهان ماندگار شوند.
اما مرز میان «فیلم حماسی» و «فیلم اکشن» همیشه شفاف نیست. یک فیلم اکشن میتواند عناصری حماسی در خود داشته باشد، بدون آنکه رسما در ژانر حماسی قرار بگیرد. برعکس، برخی فیلمهای حماسی آنقدر سرشار از صحنههای نبرد و تعقیبوگریز هستند که میتوان آنها را در دستهی اکشن هم جا داد. همین همپوشانی باعث شده که در بسیاری موارد، مرز این دو ژانر انعطافپذیر و وابسته به تفسیر مخاطب یا دستهبندی منتقدان باشد.
بهترین فیلمهای اکشن حماسی که باید ببینید
10- شجاعدل (Braveheart)
- سال اکران: 1995
- کارگردان: مل گیبسون
- بازیگران: مل گیبسون، پاتریک مکگوئن، برندن گلیسون، سوفی مارسو، کاترین مککورمک، برنارد هورسفال
- امتیاز کاربران IMDb به فیلم: 8.3 از 10
- امتیاز راتن تومیتوز به فیلم: 76 از 100
«شجاعدل» از آن فیلمهایی است که هرگز نمیتوانید فراموشش کنید. صحنههای نبرد پرهیاهوی آن، موسیقی پرشور جیمز هورنر و بار عاطفی شدیدی که در روایت تنیده شده، به فیلم شکوهی خاص میبخشد؛ شکوهی که نه تصنعی است و نه افراطی، بلکه تماشاگر را عمیقا درگیر میکند. قصه دربارهی جنگجو و مبارز آزادیخواه اسکاتلندی، ویلیام والاس (مل گیبسون) است که رهبری نخستین جنگ استقلال اسکاتلند را برعهده میگیرد و علیه ادوارد یکم، پادشاه وقت انگلستان قیام میکند. والاس پس از قتل همسرش بهدست دشمنان، تصمیم میگیرد تا کشورش را آزاد کند، بنابراین مردم اسکاتلند را متحد میکند و ارتش بزرگی میسازد که توانایی ایستادگی در مقابل انگلستان را دارد.
این روایت، در سادهترین شکل ممکن تعریف میشود: قهرمانی که در برابر ظلم ایستادگی میکند. اما همین سادگی با پرداخت درست شخصیتها و تقابل روشن خیر و شر، به ماندگاری فیلم کمک کرده است. «شجاعدل» بیتردید تماشایی و سرشار از هیجان است، هرچند خالی از ضعف نیست؛ تاریخ را تحریف میکند و برخی لحظات فیلم نیز میتواند محل بحث باشد. با این حال، نمیتوان این حقیقت را نادیده گرفت که یکی از بهترین فیلمهای حماسی اکشن تاریخ است.
9- آواتار: راه آب (Avatar: The Way of Water)
- سال اکران: 2022
- کارگردان: جیمز کامرون
- بازیگران: سم ورثینگتون، زوئی سالدانیا، سیگورنی ویور، استیون لانگ، کیت وینسلت، کلیف کرتیس، جامین کلمنت
- امتیاز کاربران IMDb به فیلم: 7.5 از 10
- امتیاز راتن تومیتوز به فیلم: 76 از 100
«آواتار: راه آب» در حقیقت یک حماسهی علمی–تخیلی است، اما نباید از عنصر پررنگ اکشن در آن غافل شد؛ بهویژه در پرده پایانی که تقریبا سراسر هیجان و التهاب است و یادآور مهارت جیمز کامرون در خلق سکانسهای نفسگیر. این فیلم بار دیگر نشان داد که کامرون در ساخت دنبالهها تبحر خاصی دارد؛ مهارتی که پیشتر با آثاری چون «بیگانهها» و «ترمیناتور 2» به نمایش گذاشته بود. تنها استثنا، فیلم «پیرانا 2: تخمریزی» است که اولین تجربه بلند او محسوب میشد و خودش بعدها از آن ابراز نارضایتی کرد.
همچنان بحثهای زیادی وجود دارد که آیا «راه آب» از قسمت اول بهتر است یا خیر. فیلم دوم شاید «حس شگفتی» نسخهی قبلی را نداشته باشد، اما در روایت داستانی اصیلتر و پرمایهتر عمل میکند. این بار، کامرون جهان پاندورا را با جزئیات بیشتری گسترش میدهد، خانواده و روابط میان شخصیتها را پررنگتر میکند و به لایههای عاطفی بیشتری میپردازد. به این ترتیب، «راه آب» فقط یک تکرار نیست، بلکه بازاندیشی و توسعهای جاهطلبانهتر از ایدههای اولیه است.
8- انتقامجویان: پایان بازی (Avengers: Endgame)
- سال اکران: 2019
- کارگردان: برادران روسو
- بازیگران: رابرت داونی جونیور، کریس ایوانز، مارک رافلو، کریس همسورث، اسکارلت جوهانسون
- امتیاز کاربران IMDb به فیلم: 8.4 از 10
- امتیاز راتن تومیتوز به فیلم: 94 از 100
«انتقامجویان: پایان بازی» تا این لحظه، همچنان طولانیترین فیلم دنیای سینمایی مارول است و همین مسئله بهخوبی جایگاهش را در این مجموعه نشان میدهد. این فیلم نهتنها نقطهی اوج بیش از یک دهه روایت پیوسته بود، بلکه در عین جمعبندی، زمینهچینی برای فازهای بعدی را نیز انجام داد؛ وظیفهای سنگین که کمتر فیلمی توانسته با چنین تعادلی آن را به انجام برساند.
«پایان بازی» بیش از هر چیز، پایانی شایسته بر سه فاز نخست دنیای سینمایی مارول محسوب میشود. این فیلم دنبالهی «جنگ ابدیت» بود که سال 2018 با یکی از جسورانهترین و تاریکترین پایانهای تاریخ بلاکباسترها مخاطبان را شوکه کرد. «پایان بازی» ضمن پاسخگویی به آن پایان تکاندهنده، توانست با خداحافظیهای عاطفی، سرانجامی قانعکننده برای بسیاری از شخصیتهای محبوب خلق کند. این خداحافظیها نه صرفا نمایشی، بلکه از نظر احساسی تاثیر ماندگار داشتند و باعث شدند فیلم در ذهن تماشاگر چیزی فراتر از یک اکشن پرخرج باقی بماند.
اینجا باید به نبرد نهایی فیلم هم اشاره کنیم که با حضور تقریبا همهی قهرمانان اصلی این جهان سینمایی، یکی از باشکوهترین سکانسهای اکشن تاریخ را به نمایش گذاشت؛ صحنهای که هم از نظر فنی و هم از نظر بار عاطفی به سختی قابل تکرار یا پشت سر گذاشتن است. با این حال، مسیر آینده مارول نشان میدهد که آنها مجبورند تا در فیلمهایی چون «انتقامجویان: روز نابودی» و «انتقامجویان: جنگهای پنهان» بار دیگر چنین نقطه اوجی را تکرار کنند؛ چالشی که باید دید از پس آن برمیآیند یا خیر.
7- نشانی از ذن (A Touch of Zen)
- سال اکران: 1971
- کارگردان: کینگ هو
- بازیگران: سو فنگ، روی چیائو، جکی چان، سامو هونگ
- امتیاز کاربران IMDb به فیلم: 7.5 از 10
- امتیاز راتن تومیتوز به فیلم: 97 از 100
بیشتر فیلمهای هنرهای رزمی معمولا به ریتمی سریع و مدت زمانی کوتاه (حدود 90 دقیقه) متکی هستند، اما «نشانی از ذن» اثری استثنایی محسوب میشود. این فیلم نه تنها بیش از سه ساعت به طول میانجامد، بلکه در یک ساعت نخست خود تقریبا هیچ صحنهی اکشنی ندارد. به جای ضرباهنگ تند و مبارزات متوالی، فیلم بهتدریج فضایی وهمآلود و پر از ابهام میسازد، تماشاگر را با اتمسفر خاص خود همراه کرده و به آرامی داستان شاهزادهای فراری را روایت میکند که در مسیر رهایی، یاران اندکی برای دفاع و مقاومت در برابر تعقیبکنندگانش مییابد.
ریتم کند و تأملبرانگیز فیلم، برخلاف آنچه ممکن است در ابتدا انتظار برود، نه تنها نقطهضعف نیست، بلکه عاملی است که «نشانی از ذن» را منحصربهفرد میدانیم. بیشتر به این دلیل که فیلم به چیزی فراتر از یک اثر رزمی سرگرمکننده تبدیل میشود؛ هر نما، شکوهمند است و هنری. بیجهت نیست که برخی از منتقدان بر این باورند که زیبایی بصری فیلم، نه تنها در میان آثار ژانر «ووشیا» (هنرهای رزمی)، بلکه در تاریخ سینما جایگاه ویژهای دارد.
زمانی که بالاخره صحنههای اکشن آغاز میشوند، طراحی مبارزات هم به اندازهی تصاویر، خیرهکننده و چشمنواز هستند. حرکات حسابشده، رقصگونه و در عین حال پرتنش، به گونهای اجرا میشوند که خشونت را به شکلی شاعرانه و استعاری بازنمایی میکنند. این ترکیب شگفتانگیز از ریتم کند روایی و اکشن پرقدرت، باعث میشود این فیلم سه ساعته نه تنها خستهکننده نشود، بلکه تجربهای سینمایی و ارزشمند باشد.
6- آرآرآر (RRR)
- سال اکران: 2022
- کارگردان: اس. اس. راجامولی
- بازیگران: ان.تی راما رائو جونیور، رام چاران، اجی دیوگن، آلیا بات، شریا سارن، ساموتیراکانی، ری استیونسون
- امتیاز کاربران IMDb به فیلم: 7.8 از 10
- امتیاز راتن تومیتوز به فیلم: 96 از 100
«آرآرآر» پرهزینهترین فیلم تاریخ کشور هند است؛ اثری اکشن-ماجراجویی که سریعا به یک پدیدهی جهانی تبدیل شد و همانطور که طرفدارانش اعتقاد دارند، میتواند با بلاکباسترهای بزرگ مارولی رقابت کند. قصه دربارهی دو جوان انقلابی به نام کومارام بیم (ان.تی راما رائو جونیور) و راما راجو (رام چاران) است که علیه حکومت «راج بریتانیا» قیام میکنند. فیلم با اینکه پیرامون شخصیتهای تاریخی واقعی اتفاق میافتد اما قصهاش تا حد زیادی ساختگی است و برگ برندهی آن را باید سکانسهای اکشن اغراقآمیز و بخشهای موزیکال دیوانهواری بدانیم که مخاطب را غافلگیر میکنند. «آرآرآر» مشخصا برای هر نوع سلیقهای مناسب نیست، خصوصا اگر علاقهای به سینمای هند ندارید، با این حال، اگر سختگیر نباشید، اثر سرگرمکنندهای به حساب میآید.
اس. اس. راجامولی که در سالهای اخیر، سه فیلم پرفروش تاریخ سینمای هند را ساخته است، اینجا اوج مهارتهای خود را به نمایش میگذارد، او بیگمان درک درستی از سینمای عامهپسند دارد و با استفاده از رنگها و سکانسهای شلوغ، فیلم پرحرارتی خلق کرده است. اهمیتی ندارد که جلوههای ویژه مصنوعی به نظر میرسند یا سکانسهای اسلوموشن فیلم شبیه آثار پارودی درجهدو است، «آرآرآر» چشمان شما را بهاندازهی کافی نوازش میدهد تا مغزتان اعتراضی به ضعفهایش نداشته باشد. از طرف دیگر، دو قهرمان قصه چنان فرهمند و شکوهمند هستند که چارهای نداریم جز اینکه حامی آنها باشیم.
5- مخمصه (Heat)
- سال اکران: 1995
- کارگردان: مایکل مان
- بازیگران: آل پاچینو، رابرت دنیرو، وال کیلمر، تام سایزمور، ناتالی پورتمن، اشلی جاد، جان وویت، هیزل گودمن
- امتیاز کاربران IMDb به فیلم: 8.3 از 10
- امتیاز راتن تومیتوز به فیلم: 83 از 100
«مخمصه» پروژهای بلندپروازانه برای مایکل مان بود که در دهه 80 میلادی میخواست آن را به یک سریال تلویزیونی تبدیل کند اما تلاشهایش به نتیجه نرسید و در نهایت فیلم آن را ساخت. اگر بخواهیم از فیلمهای حماسی بزرگی نام ببریم که در بستر دوران مدرن ساخته شدهاند، «مخمصه» شاید جلوتر از همه به ذهن برسد. در ظاهر، فیلم یک اثر کلاسیک در ژانر سرقت است؛ داستان یک کارآگاه پلیس که بیوقفه به دنبال یک دزد حرفهای میرود تا مانع اجرای نقشهی بزرگ او برای سرقت از بانک شود. اما آنچه «مخمصه» را از آثار مشابه متمایز میکند، مقیاس عظیم و گسترهی بیسابقهی روایت آن است. فیلم نه تنها به جدال دو شخصیت اصلی میپردازد، بلکه جهانی وسیعتر از معمول برای این ژانر خلق میکند؛ جهانی مملو از شخصیتهای مکمل، خردهداستانها و جزئیات انسانی که همه در کنار هم به روایت عمق میبخشند.
این وسعت روایی سبب میشود تماشاگر زمان زیادی را در کنار شخصیتها بگذراند و آنها را نه قطعاتی در یک پازل جنایی، بلکه انسانهایی با انگیزهها، ضعفها و تضادهای درونی بشناسد. همین رویکرد است که سرانجام صحنهی سرقت بانک -که نقطهی اوج فیلم است- را به تجربهای پرتنش، نفسگیر و فراموشنشدنی تبدیل میکند. آمادهسازی طولانیمدت برای این سرقت، نه تنها ضرباهنگ روایت را منطقی میکند، بلکه به بار عاطفی و روانشناختی آن میافزاید.
از سوی دیگر، «مخمصه» یک کلاس درس درباره انتخاب بازیگران و نقش آنها در شکلگیری فیلمهای حماسی معاصر است. حضور رابرت دنیرو و آل پاچینو در دو سوی این رویارویی بزرگ، فیلم را به سطحی اسطورهای ارتقا میدهد. آنها نمایندگان خیر و شر نیستند، بلکه دو چهرهی متقابل از یک سکهاند؛ دو حرفهای که به شدت به کارشان پایبندند، هرچند در مسیرهایی متفاوت. تماشای تقابل این دو بازیگر افسانهای، هنوز هم مو بر تن سیخ میکند.
4- شعله (Sholay)
- سال اکران: 1975
- کارگردان: رامش سیپی
- بازیگران: آمیتاب باچان، درمندرا، سانجیو کومار، هما مالینی، امجد خان، جایا باچان، ای. کی. هانگال
- امتیاز کاربران IMDb به فیلم: 8.1 از 10
- امتیاز راتن تومیتوز به فیلم: 94 از 100
نزدیک به پنج دهه پیش از «آرآرآر»، سینمای هند با «شعله» تجربهی حماسی مشابهی را به جهانیان معرفی کرد؛ فیلمی طولانی، سرشار از صحنههای اکشن و در عین حال بینهایت سرگرمکننده. «شعله» تنها یک فیلم اکشن نیست؛ بلکه در لایههای مختلفش ردپای ژانرهای گوناگون -از درام و کمدی تا عاشقانه و وسترن- را میتوان دید. با این حال، خط داستانیاش ساده است: مردی که پس از قتل خانوادهاش به دست گروهی بیرحم، برای گرفتن انتقام به دو قانونشکن متوسل میشود.
سه ساعت و نیم زمان برای یک فیلم، در نگاه اول شاید زیاد به نظر برسد. اما جادوی «شعله» در همین است که این مدت طولانی را به تجربهای روان و جذاب تبدیل میکند. فیلم هرگز از ریتم نمیافتد؛ گاه با لحظات طنز و انسانی بیننده را آرام میکند، گاه با تراژدی و تنش او را درگیر میسازد، و هر زمان که به اکشن میرسد، ابعاد حماسی خود را آشکار میکند. این تعادل هوشمندانه باعث میشود تماشاگر همواره در جریان احساسات گوناگون باقی بماند، بیآنکه از روایت جدا شود.
فراتر از سرگرمی، «شعله» به راستی یک فیلم مردمی است؛ اثری که توانسته طی نیم قرن گذشته در حافظه جمعی تماشاگران زنده بماند. دلیل این ماندگاری تنها صحنههای اکشن بزرگ یا دیالوگهای بهیادماندنی نیست، بلکه در دسترس بودن و صمیمیتی است که فیلم در طول روایتش خلق میکند. تماشاگر با شخصیتها ارتباط میگیرد، با فراز و فرودهایشان همراه میشود و در نهایت، حس میکند بخشی از این حماسه بوده است.
3- گلادیاتور (Gladiator)
- سال اکران: 2000
- کارگردان: ریدلی اسکات
- بازیگران: راسل کرو، واکین فینیکس، کانی نیلسن، الیور رید، درک جاکوبی، جایمن هانسو، ریچارد هریس، رالف مولر
- امتیاز کاربران IMDb به فیلم: 8.5 از 10
- امتیاز راتن تومیتوز به فیلم: 78 از 100
در بین ساختههای حماسی ریدلی اسکات، «گلادیاتور» بیتردید جایگاه ویژهای دارد و البته در کنار بهترین فیلمهای انتقامی تاریخ سینما قرار میگیرد. اینبار ما به بیش از 1800 سال پیش بازمیگردیم؛ جایی که ماکسیموس (راسل کرو)، ژنرال شجاع رومی، پس از خیانتی تلخ نه تنها از مقام خود سقوط میکند، بلکه خانوادهاش نیز قربانی عطش قدرت میشوند. او که روزی مورد احترام امپراتور بود، به بردگی کشیده میشود و تنها انگیزهاش برای ادامه زندگی، گرفتن انتقام و بازگرداندن عدالت است.
«گلادیاتور» با مدت زمان 155 دقیقه شاید نسبت به دیگر فیلمهای حماسی کوتاهتر به نظر برسد، اما همین میزان برای روایت داستان کفایت میکند. فیلم نه کشدار میشود و نه شتابزده؛ بلکه با ریتمی حسابشده، مخاطب را درگیر خود نگه میدارد. یکی از بزرگترین نقاط قوت فیلم این است که حتی در لحظاتی که از نبردها و نمایشهای خونین کولوسئوم فاصله میگیریم، همچنان قدرت خود را در قالب یک درام پرکشش حفظ میکند. این توانایی ناشی از ترکیب سه عنصر کلیدی است: شخصیتپردازی عمیق، روایتی آغشته به تنشهای اخلاقی و سیاسی، و کارگردانی ریدلی اسکات که بهجای تکیه صرف بر جلوههای ویژه، بر احساسات انسانی و انگیزههای بنیادین تمرکز دارد.
اسکات در «گلادیاتور» نشان میدهد که حماسه تنها به معنی صحنههای عظیم و پرهیاهو نیست؛ بلکه زمانی یک فیلم حماسی ارزشمند میشود که عظمتش را از درون شخصیتها و نبرد درونی آنها نیز استخراج کند. به همین دلیل است که بیستوپنج سال پس از اکران، «گلادیاتور» همچنان یکی از بهترین فیلمهای اکشن حماسی تاریخ در نظر گرفته میشود.
2- ارباب حلقهها: بازگشت پادشاه (The Lord of the Rings: The Return of the King)
- سال اکران: 2003
- کارگردان: پیتر جکسون
- بازیگران: الایجا وود، ایان مککلن، لیو تایلر، ویگو مورتنسن، شان آستین، کیت بلانشت، جان ریس-دیویس، برنارد هیل
- امتیاز کاربران IMDb به فیلم: 9 از 10
- امتیاز راتن تومیتوز به فیلم: 94 از 100
سه سال پس از آنکه «گلادیاتور» جایزه اسکار بهترین فیلم را به خانه برد، قسمت سوم «ارباب حلقهها» هم این موفقیت را تکرار کرد. البته این موفقیت تنها متعلق به یک فیلم نبود، بلکه نتیجه یک پروژه سینمایی غولآسا بود که بهمثابه یک فیلم واحد اما در سه بخش ساخته و عرضه شد. این انسجام ناشی از متن اصلی تالکین است؛ رمانی که تنها به دلایل انتشاری -و حجم بالای کتاب- به سه جلد تبدیل شد.
«بازگشت پادشاه» یک فانتزی است، اما ابعاد حماسی و اکشن آن اندازهای پررنگ هستند که بهراحتی میتوان آن را در کنار بزرگترین فیلمهای حماسی تاریخ قرار داد. این قسمت همان جایی است که رشتههای داستانی دو فیلم پیشین به اوج میرسند؛ جایی که نبردهای گسترده، خونبار و پرجزئیات میدانهای جنگ، به شکلی عظیمتر از همیشه بر پرده سینما جان میگیرند. خطرات به اوج میرسند، تصمیمها سنگینتر میشوند و هر لحظه میتواند سرنوشت کل سرزمین میانه را تغییر دهد.
1- هفت سامورائی (Seven Samurai)
- سال اکران: 1954
- کارگردان: آکیرا کوروساوا
- بازیگران: تاکاشی شیمورا، توشیرو میفونه، دیاسوکه کاتو، سیجی میاگوچی
- امتیاز کاربران IMDb به فیلم: 8.6 از 10
- امتیاز راتن تومیتوز به فیلم: 100 از 100
اگر «هفت سامورایی» آکیرا کوروساوا ساخته نمیشد، شاید ژانر اکشن هیچگاه به شکلی که امروز میشناسیم شکل نمیگرفت یا دستکم اینقدر غنی و پرظرفیت نبود. این شاهکار نهتنها ساختار روایی بسیاری از فیلمهای اکشن بعدی را تعریف کرد، بلکه به سینماگران نشان داد که چگونه میتوان هیجان، شخصیتپردازی و درام انسانی را در قالبی حماسی و اکشن در هم آمیخت.
داستان فیلم در سه پرده مجزا روایت میشود، ساختاری که امروز عادی به نظر میرسد، اما در دههی 50 میلادی ابتکاری تازه و جسورانه بود. دلیل اینکه امروز این شیوه روایت بدیع جلوه نمیکند، آن است که «هفت سامورایی» الهامبخش دهها -و شاید صدها- اثر بعد از خود شد؛ از وسترنها گرفته تا بلاکباسترهای مدرن. به همین خاطر، تاثیر و ردپای این فیلم نه فقط در سینمای ژاپن بلکه در تاریخ سینمای جهان دیده میشود.
هرچند این فیلم طولانی است و در بخشهایی با ریتمی آهسته پیش میرود، اما این کندی هرگز ضعف محسوب نمیشود. کوروساوا استادانه از لحظات آرام برای پرورش شخصیتها، ایجاد تعلیق و عمیقتر کردن پیوند مخاطب با داستان بهره میگیرد. نتیجه این است که وقتی فیلم به نبردهای پایانیاش میرسد، هر ضربه شمشیر و هر تصمیم شخصیتها سنگینی عاطفی و معنایی دارد. شما صرفا نبرد نمیبینید؛ شاهد رویارویی سرنوشت و ارزشهای انسانی هستید.
«هفت سامورایی» نهتنها یکی از بزرگترین آثار حماسی تاریخ سینماست، بلکه یکی از تاثیرگذارترین فیلمهای اکشن نیز به شمار میرود. این فیلم ثابت میکند که اکشن میتواند چیزی فراتر از سرگرمی باشد؛ میتواند بستری برای روایت عمیق، شخصیتپردازی ماندگار و بررسی مضامین پیچیده باشد. اینکه چنین اثری ژانری تازه را بنیان گذاشت، فقط یک دستاورد جانبی است؛ ارزش اصلی آن در کیفیتیست که هنوز پس از دههها دستنیافتنی به نظر میرسد.
منبع: collider
نوشته بهترین فیلمهای اکشن حماسی؛ از «شجاعدل» تا «شعله» اولین بار در دیجیکالا مگ. پدیدار شد.
0 نظرات