در حال بارگذاری
در حال بارگذاری

نقد فیلم «قسطنطنیه»؛ همان الگوهای آشنا

کریم امینی دیگر چهره‌ای ناشناخته در سینمای ایران نیست. کارگردانی که با «فسیل» رکوردها را جابه‌جا کرد و با «مرد عینکی» نشان داد که فرمول جذب تماشاگر انبوه را می‌شناسد، این‌بار با «قسطنطنیه» بازگشته؛ فیلمی که قرار است همان مسیر آشنا را ادامه دهد. اما پرسش اصلی این است: آیا تکرار نسخه‌های قبلی همچنان جواب

کریم امینی دیگر چهره‌ای ناشناخته در سینمای ایران نیست. کارگردانی که با «فسیل» رکوردها را جابه‌جا کرد و با «مرد عینکی» نشان داد که فرمول جذب تماشاگر انبوه را می‌شناسد، این‌بار با «قسطنطنیه» بازگشته؛ فیلمی که قرار است همان مسیر آشنا را ادامه دهد. اما پرسش اصلی این است: آیا تکرار نسخه‌های قبلی همچنان جواب می‌دهد؟

داستانی ساده با زمینه‌ای جذاب

امینی مانند همیشه ایده‌ داستانی جذابی برای فیلم خود نوشته است. قصه «قسطنطنیه» حول گروهی از ایرانیان می‌چرخد که در روزهای پرالتهاب کرونا، رویای پولدار شدن و فرار از وضعیت فعلی آن‌ها را روانه ترکیه می‌کند. ایده هوشمندانه‌ای که از واقعیات دوران سفرهای واکسن و تب عبور از مرز بهره می‌گیرد و می‌تواند در همان نگاه اول مخاطب داخلی را درگیر کند.

هرچند فیلم در ظاهر یک کمدی عاشقانه است، اما عشق و احساسات بیش از آنکه موتور محرک داستان باشند، تبدیل به ابزاری برای ایجاد درگیری و بحران می‌شوند. از دروغ‌های کوچک که آرام آرام رشد می‌کنند تا رسوایی‌ای که ابعاد بین‌المللی پیدا می‌کند، پلات فیلم مبتنی بر تصاعد اشتباهات است؛ مسیری که اگر درست اجرا می‌شد می‌توانست یک کمدی موقعیت موثر خلق کند، اما در عمل اجرا از ایده عقب مانده است.

نقد فیلم قسطنطیه

یکی از بهترین انتخاب‌های سازندگان، فیلمبرداری در ترکیه است. ابوالفضل نباتی، فیلمبردار اثر، فضایی تماشایی و سینمایی از استانبول ارائه داده؛ شهری که نام تاریخی‌اش عنوان فیلم را معنا می‌کند و برای ایرانی‌ها خاطره‌ساز است. همچنین نماها چشم‌نوازند و حس سفر و ماجراجویی را به فیلم تزریق می‌کنند؛ چیزی که در کمدی‌های ایرانی به ندرت دیده می‌شود. تدوین سریع تدوینگر هم به فیلم ریتم داده و اجازه نمی‌دهد مخاطب درگیر ضعف فیلمنامه شود. از لحاظ فنی، صدابرداری و طراحی صدا نیز در سطح قابل قبولی است. اما جذابیت بصری تنها بخشی از نیازهای یک اثر کمدی است و جایی که روایت لنگ می‌زند، دوربین نمی‌تواند آن را نجات دهد.

تکرار الگوهای آشنا

پژمان جمشیدی که معمولا نقطه اتکای گیشه است، این‌ بار در نقش اسماعیل فرصت خوبی برای نمایش وجوه تازه‌ای از بازی‌اش داشت؛ اما صدای گرفته، بازی یکنواخت و عدم تنوع در اجرا باعث شده که نقش هرگز جان نگیرد و نه در کمدی می‌درخشد و نه در لحظات احساسی. غلامرضا نیکخواه و بیژن بنفشه‌خواه هم در همان قالب‌های قدیمی و آشنا باقی مانده‌اند؛ کاراکترهایی قابل پیش‌بینی که شوخی‌هایشان تکراری است. نقش‌های خانم‌ها نیز عملا فرصتی برای دیده شدن پیدا نکرده‌اند و در حد پر کردن قاب‌ها باقی مانده‌اند.

حضور بازیگران ترک مثل ایلای ارکوک و مصطفی کرانتپه می‌توانست به فیلم هویت بین‌المللی بدهد، اما بازی‌های مصنوعی و فقدان شیمی میان ارکوک و جمشیدی، عناصر عاشقانه را از کار انداخته است. رابطه‌ای که باید نقطه اوج داستان باشد، بیشتر شبیه یک اجبار فیلمنامه‌ای است تا یک پیوند واقعی.

سردرگمی ژانری

امینی همانطور که گفتم، این‌بار به جای خلق موقعیت‌های تازه، به تکرار فرمول‌های امتحان‌شده بسنده کرده‌ است. فیلم میان کمدی و عاشقانه در رفت‌وآمدی ناگهانی و بی‌منطق است که این را پیش‌تر در فیلم قبلی او یعنی مرد عینکی نیز دیده بودیم. یک لحظه شوخی‌های سطحی، لحظه‌ای دیگر تلاش برای برانگیختن احساسات که نتیجه آن، از دست رفتن یکپارچگی لحن و سردرگمی مخاطب است. شوخی‌های قدیمی، تکیه بر کلیشه‌های جنسیتی، و دیالوگ‌هایی که بیشتر حس تمسخر را منتقل می‌کنند تا طنز، باعث شده بخش بزرگی از فیلم برای مخاطب آشنا و قابل‌حدس باشد.

نقد فیلم قسطنطیه

از سوی دیگر شخصیت‌ها تنها کاریکاتورهایی برای پیشبرد داستان‌اند. انگیزه‌های سطحی، نبود تحول و رفتارهای غیرمنطقی باعث می‌شود ارتباطی با آنها شکل نگیرد و وقتی مخاطب با شخصیت هم‌ذات‌پنداری نکند، هیچ نقطه عطفی اثرگذار نخواهد بود. البته «قسطنطنیه» در گیشه موفق بوده و بخش قابل توجهی از مخاطبان آن را سرگرم‌کننده و خنده‌دار دانسته‌اند. این نشان می‌دهد که فرمول امینی همچنان برای بسیاری از تماشاگرانی که تنها به دنبال یک تجربه مفرح و بی‌دغدغه هستند کار می‌کند.

اما فروش بالا الزاما به معنای کیفیت بالا نیست؛ سینما فراتر از سرگرمی لحظه‌ای است و هنری ماندگار نیازمند خلاقیت و جسارت است. همچنین چالش‌های تولید فیلم قابل توجه‌اند. تیم تولید با وجود این موانع توانسته فیلمی قابل‌ قبول از نظر فنی ارائه دهد، اما دشواری تولید هرچقدر هم زیاد باشد، ضعف‌های بنیادی فیلمنامه را پنهان نمی‌کند. «قسطنطنیه» نشانه‌ای است از رکودی که سال‌هاست گریبان ژانر کمدی ایران را گرفته. اتکا به چهره‌های تکراری و فرمول‌های تضمین‌شده شاید در کوتاه‌مدت سودآور باشد، اما در بلندمدت به خلاقیت و اعتماد مخاطب آسیب می‌زند. سینمای ایران نیازمند جریان تازه‌ای است؛ فیلمسازانی که حاضرند ریسک کنند و نگاهی تازه به طنز داشته باشند.

جمع‌بندی

«قسطنطنیه» فیلم بدی نیست؛ اما فیلمی متوسط است که با وجود امکانات خوب، نتوانسته فراتر از یک سرگرمی گذرا ظاهر شود. اگر تنها به دنبال تفریحی ساده هستید، شاید فیلم انتخاب مناسبی باشد. اما اگر انتظار تجربه‌ای متفاوت، بازی‌های عمیق و شوخی‌های هوشمندانه دارید، به احتمال زیاد ناامید خواهید شد.

شناسنامه فیلم «قسطنطنیه»

کارگردان: کریم امینی
نویسنده: مجید مافی، کریم امینی
بازیگران: پژمان جمشیدی، ایلای ارکوک، غلامرضا نیکخواه، بیژن بنفشه‌خواه، نعیمه نظام دوست، نرگس محمدی
محصول: 1404، ایران
خلاصه داستان: داستان «قسطنطنیه» در مورد گروهی است که برای واکسن به ترکیه می‌روند، اما عشق، دروغ و رسوایی‌ای جهانی آن‌ها را شوکه می‌کند.

نوشته نقد فیلم «قسطنطنیه»؛ همان الگوهای آشنا اولین بار در دیجی‌کالا مگ. پدیدار شد.

Sina Farahi

برچسب ها:
digikala

دیجی کالا

digikala
دیجی‌کالا مگ - منبع جامع اخبار و مقالات تخصصی در حوزه‌های تکنولوژی، بازی‌های کامپیوتری، فرهنگ‌ و هنر، سلامت و زیبایی و سبک زندگی.
مشاهده همه پست ها

0 نظرات

ارسال نظرات

آخرین نظرات