کتابی در مورد زندگی، آرزوها و انسان؛ این خلاصه کتاب کیمیاگر است. یکی از مهمترین کتابهای نوشته شده در طول تاریخ که در بیش از ۱۵۰ کشور دنیا منتشر و به ۸۳ زبان ترجمه شده و تاکنون بیش از ۶۵ میلیون خرید داشتهاست. کتاب کیمیاگر در واقع داستانی است که توسط یک نویسنده برزیلی ولی با الهام گرفتن از داستانهای شرقی نوشته شده است. پائولو کوئیلو منبع الهام خود را برای نوشتن کتاب کیمیاگر یکی از داستانهای هزار و یک شب با نام قصه دو رویابین نقل کرده است. البته تاثیرات او از افکار مولوی و کتاب مثنوی معنوی او نیز در کیمیاگر دیده میشود. نسبت به دیگر نقاط دنیا، ما ایرانیها با فضاسازی و جهان کیمیاگر ارتباط بیشتری برقرار میکنیم. اما موضوعی که کتاب کیمیاگر رو به یکی از مهمترین کتابهای جهان تبدیل کرده است داستانش نیست؛ بلکه پیامی است که در پس آن نهفته است.
پائولو کوئیلو کیست؟
قبل از اینکه خلاصه کتاب کیمیاگر را نقل کنیم، بهتر است کمی اطلاعات از پیرامون این کتاب بدهیم تا بتوانیم بهتر آن را درک کنیم. نویسنده این کتاب پائولو کوئیلو است. زندگی پر فراز و نشیب او مستقیما به نویسندگی او مرتبط است. پائولو کوئیلو متولد 1947 میلادی (1326 شمسی) است. او از کودکی به نویسندگی علاقه داشته ولی خلقیات درونگرا و ایستادگی در مقابل تابوها باعث شد که پدر و مادرش او را به بیمارستان روانی بفرستند. او سه بار تا قبل بیست سالگی از بیمارستان فرار میکند. او در نهایت از علاقه خود به نویسندگی دست کشید و در مدرسه حقوق ثبتنام کرد. طولی نکشید که او به مواد مخدر روی آورد و شروع به سفرهای متعدد به اطراف دنیا کرد. او درآمد خود را از طریق ترانهسرایی تامین میکرد. در سال ۱۹۸۶میلادی، کوئلیو بیش از 800 کیلومتر در جاده سانتیاگو د کامپوستلا در شمال غربی اسپانیا پیاده روی کرد که باعث بیداری معنوی او شد که نقطه عطفی در زندگیاش است. او بالاخره در این نقطه همهچیز را کنار گذاشت و به صورت جدی شروع به انجام آرزوی حقیقی خودش کرد که همان نویسندگی بود. پس از بارها شکست او با نوشتن داستان «کیمیاگر» (که به نوعی بازگویی اتفاقات معنوی زندگی خودش بود) به آرزوی خود رسید و تبدیل به نویسندهای مشهور در سراسر دنیا شد. با اینکه کیمیاگر یکی از بهترین کتابهای پائولو کوئیلو است اما او آثار مهم زیادی را در طول زندگی خود خلق کرده است که کاملا ارزش خوانده شدن دارند. در ادامه خلاصهای از کتاب کیمیاگر او را برای شما بازگو کردهایم.
خلاصه کتاب کیمیاگر
ساندیاگو یک چوپان جوان ولی ماجراجو در اندلسی است که زندگی آرامی دارد. پدر و مادرش آرزوهای خودشان را فراموش کردهاند و چون ساندیاگو سواد خواندن و نوشتن داشته، او را به یک صعومه برای آموزش میفرستند تا بتواند کشیشی بشود و مایه افتخار پدر و مادرش باشد اما ساندیاگو که روحیه ماجراجویی داشته شغل چوپانی را پیش میگیرد و با گوسفندانش به سفر میپردازد. ساندیاگو شروع به دیدن خوابی تکرار میکند که ذهن او را تمام مدت به خودش مشغول کرده است. او هر بار که زیر درخت چناری که از ویرانههای یک کلیسا رشد کرده میخوابد، این خواب را میبیند. در خواب، کودکی به او میگوید که باید به دنبال گنجی در پای اهرام مصر برود. ساندیاگو به یک زن کولی مراجعه میکند تا این خوابی را که مدام میبیند تفسیر کند. زن کولی به او میگوید که او باید به سمت اهرام مصر برود اما او نمیتواند مسیر مصر یا محل گنج را به او نشان بدهد. ساندیاگو در نهایت به این نتیجه میرسد چیزی که دیده خوابی بیاهمیت بیش نبوده و فکر و خیال را در مورد خواب تکرار شونده کنار میگذارد. اما در مسیر با یک مرد عجیب و جادویی به نام ملشیزدک، که ادعا میکند پادشاه سالم است ملاقات میکند. او توصیه زن کولی را تکرار میکند و به ساندیاگو میگوید که سفر به اهرام، حدیث خویش اوست. ملشیزدک ساندیاگو را متقاعد میکند که گلهاش را بفروشد و به سمت تانگیر حرکت کند. ساندیاگو متقاعد میشود و تمام دارایی خود را که گوسفندهایش بودند میفروشند تا با پولی که به دست آورده راهی مصر بشود. این شروع سفر معنوی ساندیاگو است که در ادامه خلاصه کیمیاگر روایت میشود.
وقتی ساندیاگو به تانگیر میرسد، یک دزد تمام دارایی او را میدزد و ساندیاگو را بیپول در شهری غریبه رها میکند. این سرقت ناگهانی، ساندیاگو را مجبور میکند که زیر دست یک تاجر کریستال محلی کار کند. تاجر محافظهکار ولی مهربان چندین درس مهم به ساندیاگو میآموزد و ساندیاگو نیز او را تشویق میکند که در کسبوکارش ریسک کند. این ریسکها نتیجه میدهد و ساندیاگو در عرض یک سال به مرد ثروتمندی تبدیل میشود. ساندیاگو تصمیم میگیرد تا درآمدش را نقد کند و به دنبال افسانه شخصیاش برود: یافتن گنج در اهرام مصر. او به یک کاروان میپیوندد که از مسیر صحرا به سمت مصر در حال حرکت است و با یک انگلیسی آشنا میشود که در حال تحصیل برای تبدیل شدن به یک کیمیاگر است. او در طول سفر از مرد انگلیسی چیزهای زیادی میآموزد. از جمله، او میآموزد که راز کیمیاگری بر روی سنگی خاص نوشته شده است. مرد انگلیسی میگوید که بزرگترین خلق صنعت کیمیاگری به دست آوردن سنگ فیلسوف است که میتواند سرب را به طلا تبدیل کند و یک مایع به نام اکسیر حیات که میتواند تمام بیماریها را درمان کند. ساندیاگو میفهمد که مرد انگلیسی با کاروان به واحهی صحرای الفیوم سفر میکند؛ جایی که یک کیمیاگر افسانهای ۲۰۰ ساله زندگی میکند. مرد انگلیسی قصد دارد از کیمیاگر راز حرفهاش را بپرسد.
به نظر میرسد کاروان باید در الفیوم توقف طولانیمدتی داشته باشد تا از جنگهای قبیلهای به طور فزایندهای خشونتآمیز که در بیابان در حال وقوع است، اجتناب کند. در آنجا، سانتیاگو عاشق یکی از دخترهای واحه به نام فاطمه میشود. در حین یک پیادهروی در بیابان، سانتیاگو به صورت اتفاقی نشانهای را میبیند که حملهای به واحه را پیشبینی میکند. او به رؤسای قبیله درباره این حمله هشدار میدهد و در نتیجه، الفیوم به خوبی از خود در برابر این حمله دفاع میکند. کیمیاگر افسانهای 200 ساله از رؤیای سانتیاگو باخبر میشود و او را به سفری به بیابان دعوت میکند. در طول این سفر او به سانتیاگو درباره اهمیت گوش دادن به خواستهی درونش را آموزش میدهد. او سانتیاگو را متقاعد میکند که فاطمه و کاروان را برای مدتی ترک کند تا سفرش به هرمها را به پایان برساند و پیشنهاد میدهد که در مرحله بعدی سفرش او را همراهی کند. در حالی که کیمیاگر و سانتیاگو به سفر خود در بیابان ادامه میدهند، کیمیاگر بخش زیادی از حکمتش درباره روح جهان را با او در میان میگذارد. آنها تنها چند روز با هرمها فاصله دارند که یک قبیله از سربازان عرب آنها را به اسارت میگیرند. کیمیاگر تمام پول سانتیاگو را به قبیله تحویل میدهد و به سربازان میگوید که سانتیاگو یک کیمیاگر قدرتمند است که در عرض سه روز به باد تبدیل خواهد شد. سانتیاگو نگران میشود زیرا هیچ ایدهای درباره چگونگی تبدیل شدن به باد ندارد و در طول سه روز آینده به تفکر درباره بیابان میپردازد. در روز سوم، او با باد و خورشید ارتباط برقرار میکند و آنها را ترغیب میکند تا به او کمک کنند یک طوفان شن عظیم ایجاد کند. او به دستی که همه چیز را نوشته دعا میکند و در اوج طوفان ناپدید میشود. او در طرف دیگر اردوگاه دوباره ظاهر میشود و جنگجویان قبیله، تحت تأثیر قدرت طوفان و توانایی سانتیاگو، اجازه میدهند که او و کیمیاگر آزاد شوند.
در ادامه خلاصه کتاب کیمیاگر، سانتیاگو به همراه کیمیاگر افسانهای به سمت یک صومعه که چند ساعت از اهرام فاصله دارد سفر میکنند. در آنجا، او توانایی خود را برای تبدیل سرب به طلا با استفاده از سنگ فیلسوف به سانتیاگو نشان میدهد. او به سانتیاگو مقداری طلا میدهد و او را راهی اهرام مصر میکند. سانتیاگو شروع به حفاری برای گنج در پای اهرام میکند، اما دو مرد با دیدن این صحنه به او حمله کرده و او را کتک میزنند. وقتی سانتیاگو درباره رؤیای خود با آنها صحبت میکند، آن دو مرد به نتیجه میرسند که او باید پولی نداشته باشد و او را زنده میگذارند. قبل از رفتن، یکی از مردان سعی میکند بیارزشی رؤیاها را با گفتن درباره رؤیای خود به سانتیاگو نشان دهد. این رؤیا مربوط به گنجی است که در یک کلیسای متروکه در اسپانیا دفن شده و درختی چنار در آنجا رشد میکند. این کلیسا همان کلیسایی است که سانتیاگو رؤیای اولیهاش را در آنجا دیده بود و او در نهایت میفهمد که گنج حقیقی او کجاست. او به اسپانیا برمیگردد تا یک صندوق پر از جواهرات و طلا را که زیر درخت دفن شده پیدا کند و برنامهریزی میکند که با آن به الفیوم برگردد؛ جایی که فاطمه منتظر اوست.
تحقق بخشیدن به افسانه ی شخصی یگانه وظیفه ی آدمیان است. همه چیز تنها یک چیز است. و هنگامی که آرزوی چیزی را داری، سرار کیهان همدست می شود تا بتوانی این آرزو را تحقق بخشی.
چرا کیمیاگر کتاب مهمی است؟
با اینکه خلاصه کتاب کیمیاگر رو بازگو کردیم ولی این خلاصه به هیچ عنوان حق مطلب را در مورد این کتاب ادا نمیکند. کتاب کیمیاگر در مورد مسیر زندگی ساندیاگو نیست؛ بلکه در مورد گفتوگوهایی است که میان شخصیتها رد و بدل میشود. هر جمله این کتاب، هزاران پند و درس در خودش دارد. این کتاب داستان یک سفر دور و دراز و پر از فراز و نشیب است که در راستای درک انسان در مورد خواستههایش نوشته شده. همانطور که پائولو کوئلیو تمام زندگی خود را رها کرد تا به صورت جدی به نویسندگی بپردازد، ساندیاگو نیز به سفری دور و دراز رفت و تمام کیهان با او همسو شد تا مطمئن بشود او به آرزوی خود دست مییابد. در هر خط این کتاب درسی باارزش نهفته است که باعث میشود بارها و بارها در نقطههای مختلف زندگی به کتاب مراجعه کنید تا درسی جدید از آن بگیرید. اگر کتاب کیمیاگر را تا به امروز نخواندید، حتما در اولین فرصت آن را تهیه کنید و پس از خواندن آن، درسهای نهفته در کتاب را در زندگی خود به کار بگیرید.
منبع: دیجیکالا مگ
نوشته خلاصه کتاب «کیمیاگر» پائولو کولیو و هرآنچه که باید در مورد آن بدانید اولین بار در دیجیکالا مگ. پدیدار شد.
0 نظرات