آموزش همیشه جایگاه ویژهای در فرهنگ ما داشته است. در مکتبخانههای قدیم، بچهها دور تا دور اتاقی ساده مینشستند و ملا یا معلم، درس قرآن، خط و حساب را به شیوه خودش به بچهها یاد میداد. گرچه ابزار چندانی در اختیارشان نبود اما عشق به یادگیری و احترام به معلم، ستون اصلی آموزش بود. امروز دیگر نه شرایط همان است و نه کودکان مثل گذشتهاند. دانشآموز ابتدایی امروز در دنیایی پر از تصویر، صدا و فناوری بزرگ میشود؛ ذهنش جستجوگر است و دوست دارد خودش تجربه کند. اگر همچنان بخواهیم به همان شیوههای قدیمی بسنده کنیم، بسیاری از استعدادهای بچهها خاک میخورد و انگیزهشان برای یادگیری نصف میشود. به همین دلیل است که انتخاب بهترین روش تدریس برای دانشآموزان ابتدایی اهمیت زیادی دارد. در این مقاله، ابتدا از اهمیت انتخاب روش تدریس در سالهای ابتدایی میگوییم و سپس به سراغ روشهای نوین و کاربردی میرویم.
اهمیت انتخاب روش تدریس در مقطع ابتدایی
معرفی روشهای نوین تدریس در ابتدایی
روش تدریس مشارکتی
روش تدریس کاوشگری یا اکتشافی
روش حل مسئله
روش بازیمحور
روش پرسش و پاسخ
نکات کلیدی در تدریس به دانشآموزان ابتدایی
رویکرد ترکیبی؛ بهترین روش تدریس برای دانش آموزان ابتدایی
اهمیت انتخاب بهترین روش تدریس برای دانشآموزان ابتدایی
از قدیم گفتهاند خشت اول چون نهد معمار کج، تا ثریا میرود دیوار کج. سالهای ابتدایی تحصیل هم، درست مثل بنای یک ساختمان هستند. اگر در این سالها پایهها درست و محکم گذاشته شوند، هر چه بالاتر برویم ساختمان استوارتر و زیباتر خواهد بود. کودک ما در دوران ابتدایی فقط خواندن و نوشتن و حساب را یاد نمیگیرد، نگرش او نسبت به یادگیری، اعتمادبهنفس و حتی انگیزهاش برای کشف دنیای اطراف شکل میگیرد.
وقتی معلم از یک روش تدریس مناسب استفاده میکند، فضای کلاس به جای اینکه خشک و خستهکننده باشد، پرانرژی و الهامبخش میشود. در چنین محیطی دانشآموز دیگر فقط شنوندهای منفعل نیست و چنین تجربهای برای او انگیزه ایجاد میکند و باعث میشود مفاهیم را عمیقتر و ماندگارتر یاد بگیرد.
از طرف دیگر، تجربه نشان داده که روشهای سنتی بهتنهایی نمیتوانند پاسخگوی نیازهای آموزشی امروز باشند. حفظکردن صرف، تکرار بیپایان و نشستن در سکوت برای شنیدن معلم، شاید زمانی کارآمد به نظر میرسید، اما در دنیای امروز که کودکان با انواع فناوری و منابع اطلاعاتی روبهرو هستند، دیگر به تنهایی کافی نیست.
معرفی بهترین روشهای تدریس به دانشآموزان ابتدایی
اگر بخواهیم به نیازهای آموزشی کودکان امروز پاسخ دهیم، نمیتوانیم صرفاً پای تخته بایستیم و از دانشآموز بخواهیم نکتهها را تکرار کند. بچههای این دوره با انبوهی از تصاویر، بازیها و اطلاعات سروکار دارند و ذهنشان پر از پرسشهای جورواجور است. پس ما هم به عنوان معلم باید بروز باشیم و روشهای جدید را بشناسیم. در ادامه به معرفی این روشها میپردازیم.
روش تدریس مشارکتی
در روش مشارکتی، یادگیری به یک کار گروهی تبدیل میشود. دانشآموزان به جای اینکه فقط به معلم گوش دهند، در قالب گروههای کوچک با هم همکاری میکنند تا یک موضوع را بفهمند یا مسئلهای را حل کنند. این شیوه به آنها فرصت میدهد مهارتهای اجتماعی و روحیه کار تیمی را تمرین کنند. مزیت این روش آن است که کودکان میآموزند نظرات دیگران را بشنوند، به توافق برسند و مسئولیت بخشی از یک پروژه را بپذیرند. البته در این روش معلم هم نقش زیادی دارد. او باید گروهها را هوشمندانه تشکیل دهد تا تعادل بین تواناییها حفظ شود و همچنین مراقب باشد که همه اعضا درگیر فعالیت شوند. معلم در این روش بیشتر نقش راهنما و تسهیلگر دارد تا منبع مطلق دانش.
برای مثال، تصور کنید در درس علوم موضوع درس چرخه آب است. معلم میتواند دانشآموزان را در گروههای سه یا چهار نفره تقسیم کند و از هر گروه بخواهد چرخه آب را با یک نقاشی یا نمایش کوتاه توضیح دهند. وقتی هر گروه کارش را ارائه میدهد، یادگیری هم برای خودشان عمیقتر میشود و هم برای همکلاسیهایشان جذابتر.
روش تدریس کاوشگری یا اکتشافی
این روش بر پایه کنجکاوی ذاتی کودکان است. در روش کاوشگری، معلم پاسخ آماده نمیدهد، بلکه شرایطی ایجاد میکند تا دانشآموزان خودشان به کشف برسند. در این روش روحیه تحقیق و یادگیری مستقل تقویت میشود و دانشآموز یاد میگیرد که برای رسیدن به پاسخ، باید جستوجو کند، فرضیه بسازد و آن را آزمایش کند. نقش معلم در اینجا، ایجاد فضای مناسب و دادن سرنخهاست. او باید سوالهایی بپرسد که ذهن دانشآموز را تحریک کند، اما پاسخ را مستقیم نگوید. مثلا در درس ریاضی وقتی میخواهیم مفهوم محیط را آموزش دهیم، به جای تعریف مستقیم، میتوانیم یک نخ به دانشآموزان بدهیم و از آنها بخواهیم طول دور یک میز یا دفتر را اندازهگیری کنند. وقتی نتیجهها را مقایسه میکنند، خودشان به مفهوم محیط پی میبرند.
روش حل مسئله
در این روش، دانشآموز با یک مسئله واقعی یا شبیهسازی شده روبهرو میشود و باید با استفاده از دانستهها و تلاش ذهنی، راهحلی پیدا کند. دانشآموز در این روش یاد میگیرد که صرفاً گیرنده اطلاعات نباشد و یاد بگیرد اطلاعات را تحلیل کند، گزینهها را بسنجد و بهترین راهحل را انتخاب کند.
معلم در این روش باید مسئلهای متناسب با سطح کودکان طراحی کند؛ مسئلهای که نه خیلی ساده باشد که بلافاصله حل شود و نه آنقدر سخت که به بنبست برسند. همچنین، معلم باید فرایند فکر کردن را هدایت کند و به کودکان یاد بدهد که شکست بخشی از مسیر یادگیری است. به عنوان مثال، در کلاس میتوان موضوع چطور میتوانیم زباله کمتری در مدرسه تولید کنیم؟ را مطرح کرد. گروهها میتوانند ایدههای خود را روی کاغذ بیاورند، پیشنهاد دهند و بهترین ایدهها را عملی کنند.
روش بازیمحور
در این روش، مفاهیم آموزشی در قالب بازی طراحی میشوند تا یادگیری برای کودک شبیه یک تجربه سرگرمکننده باشد. کودکان به طور طبیعی به بازی علاقهمندند و وقتی یادگیری با سرگرمی گره بخورد، اطلاعات عمیقتر در ذهن میماند. در این حالت انگیزه و تمرکزش بیشتر میشود و اضطرابش کمتر خواهد شد. در آموزش کلمات جدید زبان فارسی یا انگلیسی، میتوان بازی حافظه با کارتها را اجرا کرد. دانشآموزان کارتها را جفت میکنند و هر بار که کلمه درست را پیدا میکنند، آن را با صدای بلند میخوانند.
روش پرسش و پاسخ
این روش بر مبنای تعامل میان معلم و دانشآموز است. در پرسش و پاسخ، معلم سوال میپرسد و دانشآموزان پاسخ میدهند یا برعکس. همین روند ساده، کلاس را از حالت یکطرفه خارج و دانشآموزان را درگیر میکند. مزیت این روش در تقویت مهارت بیانی، پرورش اعتمادبهنفس و همچنین بررسی میزان درک دانشآموزان است. کودک یاد میگیرد نظرش ارزشمند است و میتواند آن را بیان کند. مثلا در درس مطالعات اجتماعی وقتی موضوع خانواده مطرح میشود، معلم میتواند بپرسد: «به نظر شما چرا در خانواده هر کس وظیفهای دارد؟» پاسخهای مختلف دانشآموزان باعث میشود بحث شکل بگیرد و یادگیری عمیقتر شود.
نکات کلیدی در تدریس به دانشآموزان ابتدایی
یکی از مهمترین موضوعات در تدریس ابتدایی، توجه به تفاوتهای فردی است. هیچ دو کودکی دقیقاً شبیه هم یاد نمیگیرند. برخی کودکان شنیداریاند، یعنی وقتی مطلبی را میشنوند سریعتر به خاطر میسپارند. بعضی دیگر دیداریاند و با تصویر یا نمودار بهتر ارتباط میگیرند. گروهی هم حتماً باید با دستهایشان کار کنند تا چیزی را بفهمند. حتی سرعت یادگیری هم متفاوت است. بنابراین، معلم باید از روشهای متنوع استفاده کند تا همه کودکان فرصت درک مطلب را پیدا کنند. وقتی این تفاوتها دیده میشود، کودک احساس ارزشمندی میکند و کمتر دچار اضطراب یا مقایسه منفی با همکلاسیهایش میشود.
نکته مهم دیگر، ایجاد فضای امن و بدون ترس از اشتباه است. بسیاری از کودکان در سالهای ابتدایی نگرانند که مبادا چیزی را غلط بگویند یا از سوی همکلاسیها مسخره شوند. اگر این ترس در آنها ریشه بدواند، ممکن است برای همیشه از مشارکت در کلاس فاصله بگیرند. وظیفه معلم این است که محیطی بسازد که در آن اشتباه کردن بخشی طبیعی از یادگیری باشد. وقتی کودک مطمئن باشد که حتی اگر جواب اشتباه بدهد، باز هم فرصت تلاش دوباره دارد، با آرامش بیشتری یاد میگیرد.
استفاده از ابزار کمکآموزشی و فناوری هم خیلی مهم است. تخته و کتاب به تنهایی کافی نیستند. معلم باید از ویدئوهای کوتاه، اپلیکیشنهای آموزشی، فلشکارتها، نقاشی یا حتی اشیای ساده کلاس برای توضیح مفاهیم استفاده کند. وقتی کودک چیزی را ببیند، لمس کند یا در یک فعالیت دیجیتال شرکت کند، موضوع برایش ملموستر میشود.
بازخورد مثبت و سازنده نیز یکی دیگر از کلیدهای موفقیت است. کودکان ابتدایی تشنه دیدهشدن و تأیید شدن هستند. اگر معلم تنها به خطاها توجه کند و از آنها ایراد بگیرد، دانشآموز کمکم انگیزهاش را از دست میدهد. اما وقتی نقاط قوت دیده میشوند و تلاشها حتی اگر به نتیجه کامل نرسیده باشند تشویق میشوند، کودک احساس میکند که پیشرفت دارد.
رویکرد ترکیبی؛ بهترین روش تدریس برای دانش آموزان ابتدایی
ممکن است سوال کنید با همهی این تفاسیر کدام روش تدریس بهترین است؟ مثل هر سوال دیگری، پاسخ قطعی برای همه موقعیتها وجود ندارد. کلاسهای ابتدایی مثل یک باغ هستند؛ هر گلی رنگ و نیاز خاص خودش را دارد. اگر همه گلها را فقط با یک نوع آب یا نور تغذیه کنیم، بعضیها رشد میکنند اما برخی دیگر پژمرده میشوند. حالا چاره چیست؟ چاره این است که از روش ترکیبی استفاده کنیم. وقتی معلم بین روشهای مختلف جابهجا میشود، تنوع ایجاد میشود و کلاس سرزندهتر باقی میماند. معلمی که به رویکرد ترکیبی باور دارد، خودش را به یک قالب خاص محدود نمیکند، بلکه متناسب با شرایط و امکانات موجود بهترین ترکیب را انتخاب میکند.
جمعبندی
ما در این نوشته از اهمیت انتخاب روش تدریس آغاز کردیم و دیدیم که چرا روشهای سنتی بهتنهایی دیگر پاسخگوی نیازهای کودکان امروز نیستند. در یک کلام میتوانیم چنین نتیجهای بگیریم که معلم ابتدایی موفق کسی است که نه در قید و بند یک روش خاص بماند و نه خود را از تجربههای تازه محروم کند. او باید مثل یک هنرمند، با شناخت دقیق دانشآموزانش، از رنگهای مختلفی که در اختیار دارد ترکیبهای تازه بسازد. آموزش ابتدایی اگر با چنین نگاهی همراه باشد، دیگر صرفاً تدریس کتاب درسی نیست، بلکه قدمی برای ساختن آیندهای روشنتر است.
منبع: دیجیکالا مگ
نوشته بهترین روش تدریس برای دانشآموزان ابتدایی اولین بار در دیجیکالا مگ. پدیدار شد.
0 نظرات