پس از هفت فصل موفق، «ریک و مورتی» همچنان یکی از تحسین شدهترین سیتکامهای انیمیشنی دنیاست. ترکیب منحصر به فرد داستانپردازی پیچیده، طنز اغراقآمیز و شخصیتپردازیهای عاطفی، این مجموعه را حتی با وجود انتظارهای طولانی مدت میان فصلها، به اثری ماندگار در میان مخاطبان تبدیل کرده است.
اگرچه در سالهای اخیر پخش سریال روند منظمی پیدا کرده بود، اما فصل هشتم آن به دلیل اعتصاب پنج ماههی اتحادیه نویسندگان در سال 2023 با تاخیر همراه شد. با این حال، این فصل بالاخره منتشر شده و قسمتهای آن در حال پخش است. در این مقاله، نگاهی داریم به برترین قسمتهای سریال از نگاه IGN، فهرستی که تا پایان فصل هفتم را دربر میگیرد.
20. از مورتی نترس! (Fear No Mort)
-
فصل 7 اپیزود 10
«ریک و مورتی» فصل هفتم خود را نه با اضافه کردن پیچیدگی تازهای به داستان کلی مورتی شرور، بلکه با واداشتن این دو به مواجهه با بزرگترین ترسهایشان به پایان میرساند. سفر آنها به چاله ترس در دستشویی یک رستوران، به ماجرایی پر از خنده تبدیل میشود؛ جایی که ریک تا حدی با همسر مرحومش، دایان، دوباره دیدار میکند و مورتی با ترسش از تمسخر عمومی دست و پنجه نرم میکند. همانطور که از سریال انتظار میرود، این قسمت پر است از پیچشها و نقض انتظارات تا رسیدن به افشای نهایی؛ اینکه ریک در واقع هرگز وارد چاله ترس نشده و اصلاً دنبال مورتی نرفته است. ناگهان،
19. تکثیر مورتیها (Mortyplicity)
-
فصل 5 اپیزود 2
این قسمت از آن قسمت های نادر است که خانوادهی اصلی اسمیت تقریباً نقشی در آن ندارند، و همین موضوع هم آن را جذابتر کرده است. در «تکثیر مورتیها»، تدبیر ریک برای ساختن یک خانوادهی بدل بهعنوان راهکاری اضطراری، طبق انتظار به هم میریزد و بدلها شروع میکنند به ساختن بدلهای دیگر، و این روند ادامه پیدا میکند تا جایی که کل سیاره درگیر جنگ داخلی بدلها میشود.
تماشای نسخههای مختلف اعضای خانواده بسیار خندهدار است، اما بدون شک جری گلوکاشپیل است که بیش از همه توجهها را به خود جلب میکند. اپیلوگ تراژیک او که همراه با آهنگ تأثیرگذار «کی میخواد تا ابد زندگی کنه؟» (Who Wants to Live Forever) از کوئین پخش میشود، یکی از بهترین بخشها پس از تیتراژ سریال به شمار میرود.
18. هرجومرج در ریکلانتیس (The Ricklantis Mixup)
-
فصل 3 اپیزود 7
این قسمت از فصل سوم، نقض انتظارات را به بهترین شکل ممکن نشان میدهد. با اینکه عنوان اولیه «سفر ریک و مورتی به قلمرو آتلانتیس» است، اما قسمت «هرجومرج در ریکلانتیس» عملاً تمرکز خود را از ریک و مورتی برداشته و داستان را در سیتادل دنبال میکند.
در این قسمت با سرگذشتها و دشواریهای متعدد دیگر نسخههای ریک و مورتی آشنا میشویم؛ کسانی که همهی آنها زندگی پرزرقوبرقی مملو از ماجراجویی و خوشگذرانی ندارند. پایان غافلگیرکننده این اپیزود، یک گره بازمانده از داستانهای پیشین را به شکلی بسیار هوشمندانه حل میکند و زمینهساز تقابل بزرگی در فصل پنجم میشود.
17. راگناریک مورتی (Mort Ragnarick)
-
فصل 7 اپیزود 9
هر اپیزودی که با گرفتار کردن پاپ در یک پوکبال (یا بهتر بگوییم «پوپیبال») به پایان برسد، قطعاً شایستهی حضور در این فهرست است. داستان اپیزود «راگناریک مورتی» به طرز لذتبخشی احمقانه است؛ جایی که ریک تلاش میکند از انرژی بیکران والهالا استفاده کند و در عین حال با خونخواهی بیگفوت بدشانس دست و پنجه نرم میکند. این ایدهی دیوانهوار به تدریج به طرز خندهدار و بیمنطقیای بزرگتر و بزرگتر میشود، تا جایی که اپیزود به نقطهای میرسد که نیروهای ترکیبی دراکولا، هیولای فرانکشتاین، مومیایی و مرد گرگنما از آزمایشگاه زندگی پس از مرگ ریک، در برابر لشکر وایکینگهای حملهور دفاع میکنند. اپیزودی پر از اتفاقات جذاب و هیجانانگیز.
16. سولاریکس (Solaricks)
-
فصل 6 اپیزود 1
بهطور کلی، فصل ششم قویترین فصل «ریک و مورتی» نیست، اما یکی از بهترین قسمتهای آغازین سریال را در خود جای داده است. اپیزود «سولاریکس» درست پس از پایان پرتنش فصل پنجم آغاز میشود، جایی که ریک و مورتی در جهانی بدون دروازههای بعدی تلاش میکنند زنده بمانند.
این موضوع به یک ماجراجویی خندهدار منتهی میشود که در آن همه کسانی که به واسطهی دروازهها جابهجا شدهاند، به بُعد اصلی خود بازگردانده میشوند. «سولاریکس» همچنین زمینهی بیشتری دربارهی دشمنی ریک با ریک پرایم، بزرگترین رقیبش، فراهم میکند و در عین حال از تضاد بث و بث فضایی بهخوبی بهره میبرد.
15. تیمی علیه تیم مورتی (One Crew Over The Crewcoo’s Morty)
-
فصل 4 اپیزود 3
فیلمهای سرقت همیشه جذاب و سرگرمکننده هستند، اما گاهی پیچیدگی بیش از حد داستانها و حجم بالای پیچشها و فریبهای مکرر میتواند خستهکننده شود. مگر آنکه موضوع مربوط به «ریک و مورتی» باشد؛ جایی که سریال با شوخی و هجو بینظیری این ژانر را به چالش میکشد و در این حالت، هر چه پیچیدهتر، بهتر.
این اپیزود از فصل چهارم، داستانی خندهدار و در عین حال پیچیده را به تصویر میکشد که در طول ۲۰ دقیقه، هر لحظه غیرواقعیتر و مضحکتر میشود. در این قسمت با رباتی به نام هیست-او-ترون آشنا میشویم؛ ماشینی که برای طراحی نقشههای سرقت بینقص، برنامهریزی شده است، و دشمنش رند-او-ترون. تعداد کمی از اپیزودها توانستهاند از یک ایدهی به ظاهر غیرمنطقی چنین بهرهی هوشمندانه و پیوستهای ببرند و آن را گسترش دهند. «تیمی علیه تیم مورتی» با بازگرداندن شخصیت محبوب، آقای پوپیباتهول، به یکی از بهیادماندنیترین اپیزودهای سریال بدل شده است.
14. تحلیل ادرار (Analyze Piss)
-
فصل 6 اپیزود 8
«ریک و مورتی» هیچوقت پنهان نکرده که ریک سانچز آدم خیلی خوبی محسوب نمیشود. اما آیا او میتواند خود را به طور صادقانه نقد کند؟ آیا واقعا میتواند مدتی مشروب و توهمزاهای بینکهکشانی را کنار بگذارد و برای بهتر شدن تلاش کند؟ این قسمت نشان میدهد که شاید یک مرد خوب در حال تلاش برای فرار از آن پوستهی خودخواه و خودشیفته است. این موضوع به روشی کاملاً خاص «ریک و مورتی» مطرح میشود؛ وقتی ریک مجبور میشود بهعنوان یک ابرشرور ادرارپاش به نام پیسمستر ایفای نقش کند تا احساسات جری را جریحهدار نکند.
13. ریکها دیوانه شدهاند (The Ricks Must Be Crazy)
-
فصل 2 اپیزود 6
تا به حال فکر کردهاید که ریک چطور سفینهی قدیمی و در عین حال فوقالعاده کاربردیاش را روشن نگه میدارد؟ این اپیزود به این سؤال پاسخ میدهد و ریک و مورتی را به سفری پیچیده در «ریزجهان» میبرد، جایی که باتری سفینهی ریک تأمین میشود.
در حالی که ریک با رقیب میکروسکوپیاش، زیپ زانفلورپ (با صداپیشگی استیون کلبر) درگیر میشود، سریال به تأملاتی دربارهی پوچی وجود و فداکاریهای شگفتانگیزی میپردازد که سبک زندگی پرماجرای ریک در سفر میان ابعاد را ممکن میسازد. در کنار همهی اینها، داستان فرعی بامزهای نیز ارائه میشود که در آن سفینهی ریک تمام تلاش خود را میکند تا به هر قیمتی از سامر محافظت کند.
12. ریکمورایی جک (Rickmurai Jack)
-
فصل 5 اپیزود 10
اگر قسمت «دوستی درون ریک و مرگ بینقص» توانست پاسخهایی را دربارهی سرنوشت بردپرسن به مخاطبان ارائه دهد، آخر فصل پنجم جاییست که سریال بالاخره به پرسش کلیدی و دیرینهای پاسخ میدهد: مورتی شرور واقعاً چه هدفی را دنبال میکند؟
قسمت «ریکمورایی جک» با مقدمهای طنزآمیز آغاز میشود؛ جایی که علاقهی افراطی ریک به کلاغها به نقطهی اوج خود میرسد، همراه با تغییر ظاهری به سبک شخصیتهای انیمهای و مجموعهای از صحنههای مبارزه. اما پس از آن، مورتی شرور دوباره به مرکز روایت بازمیگردد و نقشهها و اهداف واقعیاش برای سیتادل را آشکار میکند. برخلاف آنچه ممکن است انتظار رود، داستان به نبردی بزرگ برای نجات چندجهانی ختم نمیشود؛ چرا که چنین پایانی بیش از حد قابلپیشبینی است. در عوض، مخاطب درمییابد که انگیزهی مورتی شرور چیزی جز رسیدن به جهانی آزاد از سلطه نیست. و شاید همین حقیقت بیش از هر چیز دیگری تأکید میکند که نه یک ابرشرور با نقشههای پیچیده، بلکه ریک خودش بزرگترین مانع و دشمن خود است.
11. میسیکس و نابودی (Meeseeks and Destroy)
-
فصل 1 اپیزود 5
این اپیزود اولین باری بود که نشان داد شخصیتهای فرعی مثل بث و جری هم میتوانند در شرایط مناسب حتی از ریک و مورتی نیز پیشی بگیرند. هرچند تلاش شکستخوردهی مورتی برای انتخاب یک ماجراجویی بهاندازهی کافی بهیادماندنی و از نظر روحی آسیبزننده هست، اما نقطهی اوج واقعی این قسمت «آقای میسیکس» است؛ موجودی وظیفهشناس که تمام هدف زندگی کوتاهش کمک به دیگران برای رسیدن به خواستههایشان است. در کمال تعجب، کمک به بث برای رسیدن به رضایت عاطفی سادهتر از این بود که به جری کمک شود تا چند ضربه از بازی گلفش کم کند.
10. شام مورتی و ریک با آندره (Mort Dinner Rick Andre)
-
فصل 5 اپیزود 1
اگرچه همهی طرفداران از مسیر عجیب فصل پنجم استقبال نکردند، اما بیشترشان موافقاند که این فصل با شروعی قوی آغاز میشود، معرفی دشمن قدیمی و البته پیشتر نامبردهنشدهی ریک، آقای نیمبوس. شخصیتی فرعی و بامزه که بدون شک یکی از خندهدارترین کاراکترهای تکقسمتی سریال است؛ ترکیبی اغراقآمیز و هجوآمیز از آکوامن و نیمور، با تمام آن چیزی که از یک پادشاه دریاهای خودشیفته و پرشور انتظار میرود.
نکتهی جالب این اپیزود آن است که حضور آقای نیمبوس بهجا و کنترلشده است و بیش از حد کش نمیآید. ماجرای درگیری او با ریک و تلاش اشتباه ریک برای مقابله بیشتر در پسزمینه روایت میشود. تمرکز اصلی داستان روی مورتی است که ناخواسته وارد تعاملی با موجوداتی از بُعدی دیگر میشود؛ جایی که زمان بسیار سریعتر از دنیای آنها میگذرد. همهی این عناصر کنار هم، آغاز قدرتمند و متفاوتی را برای فصل پنجم رقم میزنند.
9. رهایی از مورتی شرور (Unmortricken)
-
فصل 7 اپیزود 5
سریال «ریک و مورتی» همواره مجموعهای از ماجراجوییهای علمیتخیلی نسبتاً مستقل بوده که گاهبهگاه با اپیزودهایی، روایت کلی و بلندمدت خود را نیز پیش میبرد. در فصلهای ششم و هفتم، داستان موقتاً از خط مورتی شرور فاصله میگیرد و تمرکز اصلی خود را بر دشمنی ریک با ریک پرایم میگذارد، ریکی که از میان تمام نسخهها، بهنوعی تجسم افراطیترین وجه شخصیت ریک محسوب میشود.
سرانجام، این خط داستانی در اپیزودی حماسی به اوج میرسد؛ جایی که ریک و مورتی ناچار میشوند با مورتی شرور متحد شوند تا بتوانند ریک پرایم را برای همیشه از میان بردارند. هرچند پایان این درگیری بزرگ، نسبتاً ناگهانی و سریع به نظر میرسد، اما همین انتخاب به نوعی با لحن و فلسفهی سریال همراستاست. در نهایت، ریک با حقیقتی تلخ مواجه میشود: اینکه حتی اگر به خواستهای که سالها برایش جنگیدهای برسی، لزوما آن خلأ عمیق درونیات پر نخواهد شد.
8. مخزن اسید (The Vat of Acid Episode)
-
فصل 4 اپیزود 8
بر اساس عنوان و صحنهی آغازین، این قسمت در ابتدا طوری به نظر میرسد که قرار است مسیر مشخصی را دنبال کند، اما خیلی زود و البته بهطرز بامزهای کاملاً از مسیر اولیه منحرف میشود.
ناراحتی مورتی از اینکه کنترلی روی ماجراجوییهای خودش و ریک ندارد، باعث میشود به ایدهی ساخت دکمهای برای ذخیرهی لحظهای و بازگشت به گذشته برسد. با این دکمه، او میتواند اشتباهاتش را اصلاح کند و زمان را به عقب برگرداند. اما همانطور که انتظار میرود، این قدرت بهزودی به فاجعهای تمامعیار ختم میشود. «مخزن اسید» یک نمونهی درخشان از توانایی «ریک و مورتی» در تلفیق علمیتخیلی مفهومی با طنز تند و تیز و پیچشهای روایی احساسی و تکاندهنده است. اگر مورتی تصور میکرد که تجربهی تلخ بازی آرکید آسیبزننده بوده، در این اپیزود با معنای واقعی دلشکستگی روبهرو میشود.
7. ریک خیارشوری (Pickle Rick)
-
فصل 3 اپیزود 3
این همان قسمتی است که الهامبخش هزاران میم در فضای مجازی شد. ریک در عجیبترین ماجراجوییاش تا آن زمان، خودش را به یک خیارشور زنده تبدیل میکند تا از شرکت در جلسهی خانوادهدرمانی طفره برود. پس از کشتن چندین موش و رویارویی با یک آدمکش به نام جاگوار، حتی خود ریک هم ناچار میشود اعتراف کند که شاید کمی زیادهروی کرده است. بعید است سریال «ریک و مورتی» اپیزودی دیوانهوارتر و اغراقآمیزتر از این ارائه داده باشد.
6. معجون شماره 9 ریک (Rick Potion No.9)
-
فصل 1 اپیزود 6
مانند بسیاری از سریالهای نوپا، «ریک و مورتی» نیز در قسمتهای ابتدایی با فراز و نشیبهایی همراه بود. با این حال، سریال در قسمت «معجون شماره ۹ ریک» بهخوبی مسیر خود را پیدا کرد و به تعادلی منحصربهفرد میان علمیتخیلی مفهومی، طنز اغراقآمیز و نیهیلیسم تلخ و بیپرده دست یافت، همان ترکیبی که امروزه به یکی از ویژگیهای شاخص این مجموعه تبدیل شده است.
در این قسمت، تلاش مورتی برای عاشق کردن جسیکا به فاجعهای گسترده منتهی میشود؛ تا جایی که او و ریک ناچارند دنیای خود را، که بهدلیل پیامدهای ناخواستهی آن معجون به سرزمینی پر از موجودات عجیبوغریب و جهشیافته تبدیل شده، برای همیشه ترک کنند. حتی در فصلهای بعدی نیز، تأثیرات آن چرخش غافلگیرکننده و تراژیک همچنان بر زندگی شخصیتها سایه انداخته است.
5. عروسی اسکوانچی (The Wedding Squanchers)
-
فصل 2 اپیزود 10
بسیاری از بهترین قسمتهای «ریک و مورتی» با چرخشهای غیرمنتظرهای در میانه یا پایان داستان همراهاند، و قسمت «عروسی اسکوانچی» نیز از این قاعده مستثنا نیست. اپیزود با جوی بهظاهر شاد و صمیمی آغاز میشود؛ جشنی برای ازدواج بردپرسن و تمی، اما خیلی زود، زمانی که فدراسیون کهکشانی ریک را هدف قرار میدهد، همهچیز به هرجومرجی تمامعیار تبدیل میشود.
با اشغال زمین توسط فدراسیون و تلاش خانوادهی اسمیت برای کنار آمدن با زندگی در سیارهای بیگانه و دورافتاده، ریک چارهای جز فداکاری ندارد؛ تصمیمی که بدون شک یکی از پرتنشترین و احساسیترین لحظات کل سریال را رقم میزند. پایانی قدرتمند و غافلگیرکننده برای فصل؛ درست همانطور که از «ریک و مورتی» انتظار میرود.
4. فرار شبانهی مورتی (MortyNight Run)
-
فصل 2 اپیزود 2
در قسمت «فرار شبانهی مورتی»، تضاد میان ریک و مورتی زمانی شکل میگیرد که مورتی تصمیم میگیرد از یک موجود فضایی تحت تعقیب به نام فارت (با صداپیشگی جامین کلمنت) محافظت کند. همانطور که انتظار میرود، داستان با چند پیچش مهم و لحظات احساسی همراه است، اما آنچه این اپیزود را متمایز میکند، جزئیات ظریف و خلاقانهی آن است.
از اجرای موسیقیایی چشمگیر کلمنت با حالوهوایی برگرفته از سبک دیوید بویی گرفته تا تجربهی تلخ و عجیب مورتی در بازی آرکید، همهچیز با دقت و هنرمندی طراحی شده است. در کنار خط اصلی داستان، یکی از بهترین داستانهای فرعی مربوط به جری روایت میشود؛ جایی که او وارد یک مهدکودک مخصوص جریها میشود و با نسخههای مختلف خودش روبهرو میگردد، روایتی هوشمندانه و طنزآمیز که عمق شخصیت جری را بهطرز غافلگیرکنندهای نشان میدهد.
3. ریکستی دقیقه (Rixty Minutes)
-
فصل 1 اپیزود 8
فقط «ریک و مورتی» میتواند یک قسمت کامل را به تماشای تلویزیون توسط شخصیتهای اصلی اختصاص دهد و در عین حال، یکی از بهترین اپیزودهای سریال را رقم بزند. در این قسمت، خانوادهی اسمیت با جعبهی تلویزیون بینبعدی ریک آشنا میشوند؛ دستگاهی که دروازهای است به دنیایی بیپایان از برنامههای عجیب و مضحک از سراسر چندجهانی.
این اپیزود پر است از کلیپهای غیرمنتظره و بامزه که شخصیتهایی مثل «جانسون با مورچه در چشم»، «دو برادر» و «گازورپازورفیلد» را به سرعت به چهرههای محبوب هواداران تبدیل کرد. اما در کنار تمام این شوخیها و اغراقها، اپیزود لایههای عمیقتری هم دارد: جری و بث با دیدن نسخههای متفاوتی از زندگیشان دچار تردید و تنش میشوند، و مورتی با یادآوری پایان تراژیک «معجون عشق شماره ۹» سعی میکند تاب آوردن را به سامر یاد بدهد.
2. همجوشی خودخواهانه (Auto Erotic Assimilation)
-
فصل 2 اپیزود 3
این قسمت یکی از خلاقانهترین داستانهای «ریک و مورتی» تا به امروز را به نمایش میگذارد؛ جایی که ریک دوباره با عشق سابقش، یونیتی (با صداپیشگی کریستینا هندریکس)، روبهرو میشود، ذهن جمعیای که کنترل جمعیت یک سیارهی کامل را در دست دارد.
با شدت گرفتن رابطهی ریک و یونیتی و غرق شدن میلیاردها میزبان در هرجومرجی لذتطلبانه، خیلی زود مشخص میشود که چرا این دو هیچوقت نمیتوانستند زوج خوبی باشند. پایان این اپیزود بهشکلی غمانگیز، ضربهی شدیدی به روح مخاطب وارد میکند؛ جایی که ریک دلشکسته تا آستانهی خودکشی پیش میرود. این قسمت بار دیگر بهخوبی یادآور میشود که پشت آن همه تکیهکلامهای بامزه و ایدههای عجیب، مردی تنها، شکننده و به طرز نگرانکنندهای ناپایدار پنهان شده است.
1. یادآوری کامل ریک (Total Rickall)
-
فصل 2 اپیزود 4
اپیزود «یادآوری کامل ریک» بهخوبی تمام ویژگیهایی را که «ریک و مورتی» را به یک سریال خاص و متمایز تبدیل کرده، در خود جای داده است. ایدهی اصلی آن بهشکلی هوشمندانه و خلاقانه طراحی شده: یک انگل فضایی وارد خانهی خانوادهی اسمیت میشود و با دستکاری خاطرات آنها، خود را بهعنوان عضوی قدیمی و آشنا جا میزند.
در طول این اپیزود با مجموعهای از شخصیتهای فرعی عجیب و جالب آشنا میشویم؛ از هامورای گرفته تا گری خوابآلود و رپتور عکاس. ابتدا همهچیز حال و هوای طنز و سرگرمی دارد، اما خیلی زود، ماجرا وارد قلمرویی تاریکتر و احساسیتر میشود، جایی که اعضای خانوادهی اسمیت باید با فروپاشی ذهنی و عاطفی ناشی از نابودی خاطراتشان روبهرو شوند. با این حال، اگر سرنوشت آنها را با «آقای پوپیباتهول» مقایسه کنیم، باید گفت که خانوادهی اسمیت در نهایت آسیب چندانی ندیدند.
منبع: IGN
نوشته ۲۰ اپیزود برتر «ریک و مورتی»؛ همراه با رتبهبندی اولین بار در دیجیکالا مگ. پدیدار شد.
0 نظرات