چند روز پیش با یکی از دوستان دربارهی این موضوع صحبت میکردیم که احتمالا بهترین بستر برای پرورش هنر و خلاقیت، نظامهای کمونیستی باشند؛ سیستمی که در آن همگی حقوقی ثابت و یکسان دارند و در راستای بالا بردن نمودار سرمایهدار و ساخت ارزش برای سهامدار فعالیت نمیکنند. شاهکارهای سینمایی که تحت سلطهی شوروی ساخته شدند بهجای خود، تتریس بهعنوان یکی از بزرگترین بازیهای تاریخ، ساختهی یک کارمند ادارهی کامپیوتر شوروی بود. حقوق ثابت، امنیت شغلی و تمرکز روی ساخت و خلاقیت بدون در نظر داشتن فروش، همگی قولهایی بودند که ایکسباکس و مایکروسافت به آن هر استودیویی که تصاحب میکردند دادند تا چند سال بعد زیر همهشان بزنند و در یکی دو حرکت، همه را اخراج و ساخت بازیها را لغو کنند. ایکسباکس گیم پس از همان ابتدا یک دروغ بزرگ بود.
با وجود «فیل اسپنسر»، اسم «دان متریک» بهعنوان بدترین مدیر تاریخ ایکسباکس واقعا بد در رفته است. بهاندازهی کافی از برنامههای شکست خوردهی فیل اسپنسر برای ایکسباکس و اشتراک گیم پس صحبت کردهام (آن هم دو سال پیش) و امروز دیگر همگی میدانیم این برنامهها که قرار بود ایکسباکس گیم پس را نتفلیکس بازیهای ویدیویی کند، به کجا رسیده است.
آن زمان که مطلب بالا را نوشتم، استودیوی «تانگو گیم ورکس» تعطیل نشده بود، استودیوی «آرکین» به یک شعبهی کوچک تقلیل داده نشده بود، استارفیلد شکست مفتضحانهی خود را تجربه نکرده بود، هیلو به فراموشی سپرده نشده بود، پرفکت دارک که آن همه بزرگش کردند، به تاریخ نپیوسته بود؛ اساسا این باکس هنوز آن ده هزار نفری که در طول یک سال گذشته اخراج کرد را در استودیوهای خود مشغول ساخت بازی نگه داشته بود.
وعدههای فیل اسپنسر یکی پس از دیگر توخالی از آب درآمدند. کسی که خودش با به سخره گرفتن پلیاستیشن ۵ پرو میگفت کنسولهای ۱۰۰۰ دلاری آیندهی صنعت بازی نیست، حالا آمده و یک کامپیوتر دستی ۱۰۰۰ دلاری که حتی کنسول نیست و توانایی اجرای بازیهای ایکسباکس را هم ندارد، به مخاطب خود قالب میکند.
دو سال پیش که آن مطلب را مینوشتم، هنوز حتی یک بازی ایکسباکس هم پایش به پلیاستیشن باز نشده بود؛ امروزه «فورتزا» و «گیرز آو وار» روی پلیاستیشن است و بهعنوان کسی که دعواهای کنسولی نسل هفتم را بخشی از تاریخ ویدیوگیم میداند، هنوز هم که ماهها از عرضهی گیرز آو وار روی پلیاستیشن ۵ گذشته، ذهنم نمیتواند این اتفاق را هضم کند.
آنچه امروزه میخواهم دربارهاش صحبت کنم، دیگر سیاستهای ایکسباکس و ریشهیابی تصمیمات آنها و ضربالاجلهای مایکروسافت برای درآمدزایی نیست؛ بلکه جریان سقوطی است که کموبیش آغاز شده و از هر سمت به هویت ایکسباکس صدمه میزند.
«تومونوبو ایتاگاکی» که دو سه روز پیش خبر درگذشت او را شنیدیم، از حامیان سفتوسخت ایکسباکس بود؛ کسی که «زنده یا مرده ۳» را به یک بازی انحصاری ایکسباکس تبدیل کرد و با پشتوانهی سختافزاری قوی، تجربهای همزمان با عرضهی کنسول تازهی مایکروسافت ارایه داد که تابهحال نهفقط بین بازیهای مبارزهای، بلکه در صنعت بازی دیده نشده بود. زنده یا مرده ۳ آنقدر خوب بود که شش ماهه یک میلیون نسخه فروخت؛ آن هم بهعنوان یک بازی انحصاری کنسولی که کسی تابهحال اسمش را هم نشنیده بود.

انحصاریهای ایکسباکس از نظر کیفیت چند سر و گردن از رقبا بالاتر بودند. Dead or Alive 3 سال ۲۰۰۱ همزمان با ایکسباکس عرضه شد.
ما سالها انحصاری بودن «نینجا گایدن» بهعنوان بهترین بازی اکشن زمان خود را سر طرفداران پلیاستیشن نکوبیدیم، که روزی مایکروسافت کمپین «هر چیزی که فکرش را بکنید یک ایکسباکس است» (This is an Xbox) راه بیاندازد و تنها عنصر هویتی باقی ماندهی ایکسباکس که کنسولش باشد را از این برند بگیرد.
بالاتر صحبت را با دروغهای بزرگی که مایکروسافت بهتعداد زیادی بازیساز داد شروع کردم. «تیم شیفر» (مدیر استودیوی دابل فاین)، «فرگوس اورکهارت» (مدیر آبسیدین) و «برایان فارگو» (مدیر اینکسایل) طی مصاحبهای چند سال پیش دلیل فروختن استودیوهای خود به مایکروسافت را یک چیز عنوان کردند: ایکسباکس قول داده است کاری به کار استودیوها نداشته باشد و بگذارد خودشان بازی بسازند و آرشیو اشتراک گیمپس را با محتوا پر کنند. بعد از تعطیلیها و اخراجهای گستردهی ایکسباکس در طول یکی دو سال گذشته، چگونه آن همه بازیساز دیگر میتوانند به مایکروسافت اعتماد کنند و با خیال راحت بازی خودشان را بسازند؟
طولی نکشید تا مدیران استودیوهای تحت نظر ایکسباکس یکی پس از دیگری از شرکتهایی که بعضا خودشان تاسیس کرده بودند، بیرون آمدند. «تمیم آنتونیادز» که مغز متفکر «نینجا تئوری» بود زودتر از بقیه بیرون زد و نتیجهی نبود او را تمام و کمال در هلبلید ۲ دیدیم. کارگردان هنری مجموعه بازیهای هیلو هفتهی پیش و بعد از ۱۷ سال کار روی این مجموعه، از شرکت جدا شد و با اینکه مستقیما از دلیل جدایی خود نگفت، شنیدهایم دلیلش الزام مایکروسافت در استفاده از هوش مصنوعی است که استفاده از آن حتی به بخشهای هنری استودیوی هیلو هم رخنه کرده است؛ موضوعی که چیزی جز بیاحترامی محض به هنرمندان واقعی نیست.

وقتی «همه چیز» ایکسباکس است، دیگر ایکسباکس معنایی ندارد.
کنسولهای ایکسباکس نمیفروشند و حتی ساخت کنسول بعدی آنها در هالهای از ابهام است؛ طوری که شایعات میگویند اگر مایکروسافت از چند سال پیش با ایامدی برای ساخت کنسول نسل بعد قرارداد نداشت، ایکسباکس دیگری وجود نمیداشت.
خب، کنسولهای ایکسباکس که نمیفروشند (و مایکروسافت هم طی چهار ماه دو بار قیمت همهی کنسولهای خود را بالا میبرد)، آن تک و توک بازی که آن همه استودیوی ایکسباکس میسازند فروشی ندارند، چون مخاطب آنها همهی بازیها را روی ایکسباکس گیم پس بازی میکنند و کسی بازیها را نمیخرد. (طبق اطلاعات منتشر شده از سوی بلومبرگ عرضهی کال آو دیوتی پارسال روی اشتراک گیم پس به میزان فروش بازی لطمهای بزرگ زد و اشتراکهای جدید گیمپس هم آنقدر آورده نداشت که این جلوی ضرر ناشی از فروش پایینتر را بگیرد).
ایکسباکس (که حالا از سمت مایکروسافت مجبور به درآمدزایی شده) تنها مسیر مقابل خود را در یک چیز میدید: افرایش قیمت اشتراک گیمپس تیر خلاص بود.
مایکروسافت نه چند دلار، بلکه قیمت اشتراک ماهیانهی گیم پس را ۵۰ درصد افزایش داشت و سطح بهدردبخور آن که رویش چهارعدد بازی هم دارد، الان سالی ۳۶۰ دلار قیمت دارد! ایدهی نتفلیکس بازی فیل اسپنسر که قرار بود به خانهی همه راه پیدا کند، در حال حاضر گرانترین اشتراک سرگرمی دنیاست.
دور از ذهن نبود که پس از اعلام این افزایش قیمت، جمعیت زیادی از مشترکان فعلی بخواهند در سریعترین زمان ممکن اشتراک خود را لغو کنند؛ آن قدر که سایت ایکسباکس و صفحهی لغو اشتراک برای ساعتها از دسترس خارج شده بود. سالی ۳۶۰ دلار اندازهی قیمت چند بازی تراز اول و گرانقیمت در روز عرضهشان است و اگر کسی بخواهند این قدر هزینه کند، همان بازی را میخرد.
ریشهی تمام بلایایی که سر ایکسباکس آمده، فقط و فقط یک چیز است: معاملهی هفتاد میلیارد دلاری خرید اکتیویژن. فیل اسپنسر تصور میکرد قرار است تا ابد از جیب بیانتهای مایکروسافت هزینه کند، کال آو دیوتی را بخرد و روی گیم پس بگذارد و صدای کسی هم در نیاید.
ایکسباکس هنوز هم در ضرر است، و اگر قرار باشد مایکروسافت بر بازگشت مالی خرید ۷۰ میلیاردی اکتیویژن پافشاری کند، آیندهی خوبی در انتظار هیچ بخش ایکسباکس نخواهد بود. تمام آن چند ده هزار نفری که در ایکسباکس و استودیوها و شرکتهای تحت نظر آنها مشغول فعالیت هستند، تمام مدت در خطر اخراج قرار دارند. «جیسون شرایر»، معتبرترین خبرنگار حوزهی ویدیوگیم، اخیرا و پس از خبر اعلام لغو تعداد زیادی از بازیهای ایکسباکس، گفت که باید منتظر موجهای بعدی اخراج از سوی مایکروسافت هم باشیم.

یکی از شعبههای فروشگاه والمارت امریکا تمام قفسههای ایکسباکس را با بازیهای نینتندو سوییچ ۲ پر کرده است.
همان روزی که مایکروسافت ۷ هزار نفر را اخراج کرد، فیل اسپنسر طی ایمیلی به بازماندگان داخل ایکسباکس گفت: «در بهترین دورهی شرکت قرار داریم، بیشترین تعداد بازیکنندهها را داریم، بیشترین بازیها را داریم و بیشترین تعداد ساعت بازی کردن را. هیچ وقت پلتفرم ما، سختافزارمان و بازیهایمان اندازهی الان قوی نبودهاند.»
به ابتدای ماجرا بازگردیم. تحت سلطهی نظامی که اجازه میدهد چند شرکت، تمام بازیکنان بزرگ و کوچک یک صنعت را بهمعنای واقعی کلمه ببلعند و سلطهی تمام و کمال آن را بهدرست بگیرند، هیچ اثر خلاقی و هیچ هنری قرار نیست ساخته شود؛ حتی یوبیسافت و الکترونیک آرتز هم که بهجای بازی ساختن، یک چکلیست بهدست میگیرند و تک تک آنها را تیک میزنند، در این نظام دوام نیاورند و هر چه جلوتر میرویم، بیشترین به این یقین میرسیم که نباید اجازه میدادیم سرگرمیمان، بزرگترین صنعت سرگرمی دنیا شود.
نوشته ایکسباکس گیم پس از روز اول محکوم به شکست بود اولین بار در دیجیکالا مگ. پدیدار شد.
0 نظرات