انیمه «سگهای ولگرد بانگو» (Bungo Stray Dogs) یکی از انیمههایی است که با گذشت زمان تکامل مییابد. با پیچیدهتر شدن داستان، شخصیتهایی که دوستشان داشتهایم، عمق بیشتری پیدا میکنند و داستان را با خود به اوج جدیدی از جذابیت و هیجان میبرند. «سگهای ولگرد بانگو» توانسته ایدهای متفاوت را برداشته و آن را به یک انیمهی ساینن جذاب تبدیل کند. شخصیتهای این انیمه هرکدام با الهام از بهترین نویسندگان معروف دنیا ساخته شدهاند و در پسزمینهی دنیای «سگهای ولگرد بانگو» به خوبی جای میگیرند. قوانین مربوط به قدرتهای کاراکترها هم با جزئیات بالا ساخته و پرداخته شده؛ به طوری که هرکس نقاط قوت و ضعف خودش را دارد.
معمولا وقتی بحث «سگهای ولگرد بانگو» پیش میآید، شخصیتهایش اولین چیزی هستند که بینندگان معمولی را به طرفداران سینهچاک مجموعه تبدیل میکنند. این انیمه پر است از شخصیتهای عجیب و غریب، از قهرمانانش گرفته تا شخصیتهای شرورش، که هرکدام پیشینهی پیچیده و تواناییهای جالب خود را دارند. با اینکه برخی انیمهبازها نقاط قوت سریال را تنها در قابلیت پستکردن اسکرینشاتهای آن در تامبلر میبینند، اما «سگهای ولگرد بانگو» از آنچه در نگاه اول به نظر میرسد چیزهای بیشتری برای ارائه دارد.
هشدار! در ادامه خطر لو رفتن داستان انیمه «سگهای ولگرد بانگو» وجود دارد
رتبهبندی بهترین شخصیتهای انیمه «سگهای ولگرد بانگو»
استودیو بونز (BONES) سازندهی انیمه «سگهای ولگرد بانگو» است که این انیمهی اکشن را براساس مانگای کافکا آساگیری ساخته. در دنیای این انیمه شخصیتهایی با تواناییهای منحصربهفرد وجود دارند. این شخصیتها نهتنها براساس نویسندگان واقعی ژاپنی و نویسندگانی از ادبیات کلاسیک جهان نامگذاری شدهاند، که قدرتهایشان هم از معروفترین آثار این نویسندگان سرچشمه میگیرد.
۱۵. کونیکیدا دوپو (Kunikida Doppo)
- قدرت: شاعر بیهمتا
اسم کونیکیدا از یک شاعر ژاپنی به همین نام گرفته شده. او قدرت «شاعر بیهمتا» (The Matchless Poet) را دارد که به کونیکیدا اجازه میدهد هر چیزی را در که در دفترچه یادداشتش مینویسد خلق کند. کونیکیدا دوپو به قوانین پایبند است و کارش را جدی میگیرد. او برای روزهایش با دقت برنامهریزی میکند و حتی فهرست بلندی از ویژگیهایی دارد که پارتنر آیندهاش باید داشته باشد. او معمولا همهچیز را خیلی جدی میگیرد و این باعث میشود دازای مدام با او سروکله بزند.
کونیکیدا، که زمانی معلم ریاضی بوده، بهشدت به آرمانهایش پایبند است و تلاش میکند مبتنی بر آنها در زندگی پیش برود. او وفادار، قابل اعتماد و یکی از بهترین مبارزان آژانس، به ویژه در استفاده از سلاح گرم است. او در کنار دازای از بهترین شخصیتهای انیمه «سگهای ولگرد بانگو» هستند که به حل جرایم و حوادث مختلف میپردازند. بعد از اتفاقات با فوکوچی اوچی، کونیکیدا در بدترین نقطهی زندگی خود قرار میگیرد.
۱۴. موری اوگای (Mori Ougai)
- قدرت: ویتا سکسوالیس
موری اوگای رئیس حیلهگر و ماکیاولیست مافیای بندر است که زمانی در طول جنگ جهانی اول پزشکی ماهر بوده. او پزشک شخصی رئیس قبلی مافیای بندر شد و در نهایت او را به قتل رساند تا سازمان را به دست بگیرد. موری آدمهای مستعدی چون یوسانو آکیکو را زیر پروبال خود گرفت و سپس دازای را بهعنوان شاگردش به جمع تیم اضافه کرد.
موری یک مبارز ماهر است و بیش از هرچیز، پیشرفت مافیای بندر را در اولولیت قرار میدهد؛ به هر قیمتی که باشد. محافظت از یوکوهاما نیز یکی از اولویتهای اصلی اوست. با وجود ذات تاریک موری، او یک آدم عملگراست و حتی حاضر است دشمنیها و کدورتها را کنار بگذارد و با آژانس متحد شود تا از تهدیدات بیرونی جلوگیری کند.
۱۳. فوکوزاوا یوکیچی (Fukuzawa Yukichi)
- قدرت: همه افراد برابرند
فوکوزاوا یوکیچی رئیس آژانس کارآگاهی مسلح است که زمانی یک آدمکش بوده و به ویژه استعداد قابل توجهی در شمشیرزنی داشته. فوکوزاوا با وجود شغل سابقش به عنوان آدمکش، حس شرافت زیادی داشت و داوطلبانه آنجا را ترک کرد تا به عنوان محافظ شروع به کار کند.
فوکوزاوا پس از ملاقات با رانپو، آژانس کارآگاهی مسلح را به عنوان پایگاهی برای رانپو تأسیس کرد تا کاملاً خود را درگیر کار کارآگاهی کند. فوکوزاوا با وجود ظاهر قاطع و سختگیرانهاش، علاقهی خاصی به گربهها دارد و مایل است به کسانی که در گذشته مرتکب اشتباه شدهاند و به دنبال تغییر زندگی خود هستند، فرصتی بدهد؛ همانطور که این فرصت را برای آتسوشی و کیوکا فراهم کرد. توانایی ویژهی فوکوزاوا این توانایی را به دیگران میدهد تا قدرتهایشان را کنترل کنند.
۱۲. ناکاجیما آتسوشی (Nakajima Atsushi)
- قدرت: هیولای زیر نور ماه
آتسوشی از مهمترین شخصیتهای «سگهای ولگرد بانگو» است که قدرت ویژهاش به او اجازه میدهد به یک ببر وحشی قدرتمند تبدیل شود. او در کودکی یتیم شده و قیمهایش خیلی هم او را مورد آزار و اذیت قرار دادهاند. آتسوشی تامدتها نمیدانست که توانایی خاصی دارد؛ اما ناخودآگاه به شکل ببر درمیآمد و هرجا میرفت، ویرانی به بار میآورد. تا اینکه توجه آژانس کارآگاهی مسلح را جلب و در این سازمان ثبت نام کرد. از آن زمان تاکنون آتسوشی عضو وفادار آژانس بوده است.
آتسوشی به عنوان یکی از تنها مبارزان خط مقدم آژانس، به طور مرتب در عملیاتها شرکت میکند. او با آکوتاگاوا، عضو مافیای بندر، دشمن میشود. اما از یک جایی به بعد بالاجبار با او همکاری میکند. آتسوشی و آکوتاگاوا با هم توانستند فرانسیس فیتزجرالد را در نبرد شکست دهند. از زمان شروع انیمه، آتسوشی بارها توسط سازمانهای دیگر هدف قرار گرفته شده؛ زیرا توانایی او میتواند به یافتن محل کتاب (شیء تغییر دهندهی واقعیت) منجر شود، اما اینکه دقیقاً چه ارتباطی بین قدرت آتسوشی و کتاب وجود دارد، همچنان یک راز است.
۱۱. ساکونوسوکه اودا (Sakunosuke Oda)
- قدرت: بیعیب
ساکونوسوکه اودا، یا به قول دازای، اوداساکو، یکی از دوموقرمز جذابی است که تأثیر عمدهای بر زندگی دازای گذاشته. اودا کسی است که باعث شد دازای به آژانس کارآگاهی مسلح بپیوندد. او همچنین زمانی که بنیانگذاران آژانس با هم ملاقات کردند آنجا بود و دخالتش در یک ترور، فوکوزاوا و رانپو را به هم رساند.
اوداساکو در کل زمان زیادی در انیمه نیست، اما نقش پررنگی در داستان دارد؛ همچنین، یکی از بهترین نبردهای کل سری درست پیش از مرگ او اتفاق میافتد. رابطهاش با دازای آغازگر بخش زیادی از داستان «سگهای ولگرد بانگو» است؛ بهطوری که بدون حضور او داستان هرگز بدین شکل که دیدهایم پیش نمیرفت. جای تعجب نیست که تنها جهانی که او در آن زنده میماند، برای دازای اهمیت دارد.
۱۰. کیوکا ایزومی (Kyoka Izumi)
- قدرت: شیطان برف
شخصیتهای زن در دنیای انیمههای شونن معمولا مورد بیمهری قرار میگیرند، اما انیمه «سگهای ولگرد بانگو» یکی از بهترین شخصیتهای زن شوننها را دارد. داستان زندگی کیوکا تراژیک و دردناک است. او دوران جوانیاش را با قتل و آدمکشی گذرانده، آن هم بدون اینکه واقعا بخواهد جان دیگران را بگیرد.
کنترل کردن توانایی کیوکا، یعنی شیطان برف (Snow Demon)، کار بسیار سختی است و برای همین، به راحتی از سوی مافیای بندر مورد سوءاستفاده قرار میگیرد. او همچنین فوقالعاده وفادار و فداکار است و آرزوی رستگاری دارد. دوستی او با آتسوشی ناکاجیما همان چیزی است که به او اجازهی فرار میدهد و مخاطب فرصت بیشتری برای شناخت او پیدا میکند. هرچه کیوکا بیشتر در خودش فرو میرود، بسیار جذابتر میشود.
۹. ادگار آلن پو (Edgar Allan Poe)
- قدرت: گربه سیاه در کورچه مورگ
ادگار آلن پو رقیب و دوست رانپو و یکی از سرگرمکنندهترین شخصیتهای انیمه است. با اینکه حضور او در داستان طولانی نیست، اما همین حضور کوتاهش هم از یادمان نمیرود؛ البته رانپو در اولین ملاقاتشان او را به یاد نمیآورد. شکست اولیهی پو از رانپو بود که عزم او را جزم کرده تا از تواناییهایش به طور کامل استفاده کند.
قدرت پو، گربه سیاه در کورچه مورگ (Black Cat In The Rue Morgue) بسیار خلاقانه است و نامش به اثر خود ادگار آلن پو، «قتلهای خیابان مورگ» اشاره دارد. پو با استفاده از این قدرت افراد را به درون یک رمان معمایی میکشاند و آنها را مجبور میکند تا با حل معما از مهلکه بگریزند. رانپو بعدها از این قدرت مثل یک مسیر فرار سریع استفاده میکند. همچنین، پو با کارل، یک راکون خانگی دوستداشتنی، همراه میشود. پو کاری میکند که فراموش کنیم او روزی یکی از آنتاگونیستهای داستان بوده است.
۸. اوچی فوکوچی (Ouchi Fukuchi)
- قدرت: شیر آینه
شخصیتهای شرور همیشه بار سنگینی را در انیمهها به دوش میکشند. آنها نهتنها باید ترسناک و بیرحم به نظر برسند، که باید باورپذیر هم باشند؛ چون دیگر دوران شخصیتهایی که از سایه خندهی شرورانه میزنند و سبیلشان را چرب میکنند تمام شده است. اوچی فوکوچی در آغاز بهعنوان یک شرور خودساخته به داستان میآید که تنها دنبال صلح است. باور واقعی او به دوست دوران کودکیاش، فوکوزاوا، چیزی است که آخرسر خط بطلانی بر رویایش میکشد؛ چون فوکوچی معتقد بود او تنها کسی است که میتواند جهان را از آیندهای که شمشیرش نشان داده بود، برهاند.
فوکوچی از طریق تجربهی خود در میدان نبرد، خود را در جایگاه قدرت قرار داده و میخواهد جان سربازان بیشتری را نجات دهد و از قربانی شدن آنها توسط خشونت ذاتی دولتملتها جلوگیری کند. برای همین، اوچی فوکوچی بهشدت یادآور شخصیت باس یا بیگ باس در سری «متال گیر سالید» است و همین یک دلیل کافی است تا فوکوچی به یکی از بهترین شخصیتهای انیمه «سگهای ولگرد بانگو» تبدیل شود.
۷. ریونوسکه آکوتاگاوا (Ryunosuke Akutagawa)
- قدرت: راشومون
ریونوسکه آکوتاگاوا یکی از شخصیتهای آنتاگونیست اصلی داستان است. او همیشه همگام با آتسوشی پیش میرود و بده بستانهای مداوم آنها از خشم و احترام متقابل برمیانگیزد. با این حال، آکوتاگاوا کاراکتری تکراری و کلیشهای شبیه ساسکه اوچیها نیست؛ بلکه به خاطر مبارزهی درونیاش با خود یک شخصیت کاملا تازه در دنیا انیمه است.
آکوتاگاوا عاشق تحسین شدن از سوی دازای است و آتسوشی برایش تنها وسیلهای است که او را به هدفش، یعنی نزدیک شدن به دازای، میرساند. این باعث میشود آکوتاگاوا شخصیت واقعیتر و انسانیتری پیدا کند. برای شناخت بیشتر این کاراکتر توصیه میکنیم لایت ناول دنیای موازی «سگهای ولگرد بانگو» تحت عنوان «هیولا» (Bungo Stray Dogs: Beast) را بخوانید.
۶. آکیکو یوسانو (Akiko Yosano)
- قدرت: نباید بمیری
دکتر آکیکو یوسانو در بخشهای ابتدایی انیمه با لبخندی بر لبش و ارهبرقی به دستش آمادهی طباطبت ظاهر میشود. دفعات اولی که او را میبینیم دربارهی گذشتهاش چیزی نمیدانیم. گذشتهی یوسانو و رابطهاش با یوکیچی فوکوزاوا و رانپو ادوگاوا با پیشینهی عمیقا تراماتیک او به عنوان فرشتهی مرگ گره خورده است. در جوانی، به او وظیفه داده شد تا از توانایی خود برای درمان سربازان در میدان نبرد استفاده کند و آنها را دوباره به جنگ بفرستد؛ اما نه یک بار، که پشت سر هم!
چرخهی درد و نقص عضو مداوم، سربازانی را که زمانی که یوسانو را دوست داشتند، از او متنفر کرد؛ تا جایی که به خودکشی روی آوردند. این مردان چارهای جز جنگیدن نداشتند و حتی با نقص عضو هم نمیتوانستند به خانه برگردند. این موضوع یوسانو را عمیقاً تحت تأثیر قرار داد و دیوانهاش کرد تا اینکه رانپو و فوکوزاوا او را زیر پروبال خود گرفتند تا از سوءاستفادهی بیشتر از او جلوگیری کنند. اپیزودهایی که به جزئیات گذشتهی یوسانو میپردازند از بهترین بخشهای انیمه هستند و خیلی راحت میتوان فیلم کوتاهی براساسشان ساخت.
۵. اف. اسکات فیتزجرالد (F. Scott Fitzgerald)
- قدرت: فیتزجرالد بزرگ
فرانسیس اسکات فیتزجرالد فقط بهخاطر «گتسبی بزرگ» (The Great Gatsby) شناخته نمیشود؛ در دنیای انیمه «سگهای ولگرد بانگو» فیتزجرالد، که اغلب فرانسیس نامیده میشود، آنتاگونیست فوقالعادهای است که داستان را به اوج خود میرساند و این را به زیباترین شکل ممکن انجام میدهد. چیزی که او را بسیار جالب میکند این است که ما میتوانیم ببینیم پس از شکست فیتزجرالد چه اتفاقی برایش میافتد.
فرانسیس برای استفاده از قدرتش، فیتزجرالد بزرگ (The Great Fitzgerald)، باید جایگاه خود را دوباره به دست آورد؛ چون قدرتش او را ملزوم میکند به نحوی پول خرج کند. تماشای خلق و خوی او و رابطهاش با زیردستانش هم جالب است. فرانسیس کاملا شرور نیست؛ اما به عنوان آنتاگونیست چندلایه، عمق تازهای به داستان «سگهای ولگرد بانگو» میافزاید.
۴. چویا ناکاهارا (Chuuya Nakahara)
- قدرت: بر سوگ مخدوش
هرچه دازای آرام، باطمأنینه و البته گاهی خنگ است، چویا گستاخ، پرسروصدا و بامزه است. هرموقع چویا به داستان میآید، چه در نقش دوست باشد، چه دشمن، دیدنش جذابیت خاصی دارد. گذشته از لجبازیهای چویا با دازای، او یکی از بهترین شخصیتهای «سگهای ولگرد بانگو» است که انرژی پرزرق و برق و زبان زبان سرخش او را به یکی از محبوبترین شخصیتهای انیمه هم تبدیل کرده است. اگر دوبلهی انگلیسی آن را دیده باشید، میدانید چویا چندباری فحش هم میدهد که در مقایسه با بقیهی کاراکترها واقعا خندهدار است. نام چویا ناکاهارا از شاعری ژاپنی به همین نام میآید و قدرتش به یکی از اشعار همین شاعر ربط دارد.
۳. رانپو ادوگاوا (Ranpo Edogawa)
- قدرت: استنباط فوقالعاده
رانپو ادوگاوا بیشک از بهترین شخصیتهای انیمه «سگهای ولگرد بانگو» است. او مثل بقیهی اعضای آژانس توانایی خاصی ندارد، بلکه به ذهن تحلیلگر فوقالعادهاش متکی است. البته خودش خلاف این قضیه را باور دارد و حتی باورِ آن هم به رانپو اعتمادبهنفس میدهد. او همچنین یکی از معدود شخصیتهایی است که در داستان واقعا کارِ کارآگاهی انجام میدهد. کل داستان مبتنی بر وجود رانپو در زندگی فوکوزاوا است که باتوجه به اینکه این جوان ۲۶ساله چقدر بچگانه رفتار میکند، واقعا خندهدار است.
رانپو دقیقا در یک چیز خوب است و آن را آنقدر خوب انجام میدهد که اکثر اعضای آژانس با وجود نقصهای آشکارش، از او تعریف میکنند. رابطهی رانپو با فوکوزاوا نیز یکی از دلخراشترین رابطهها در داستان است؛ چون آنها درست زمانی که هردو سرگردان بودند، به هم قوت قلب و پناه دادند؛ جایی که بتوانند آن را خانهی خودشان بنامند. با اینکه رانپو شخصیت اصلی داستان نیست، اما در دنیای انیمه و مانگای «سگهای ولگرد بانگو» یکی از بهترین شخصیتهای مجموعه است.
۲. فئودور داستایفسکی (Fyodor Dostoevsky)
- قدرت: جنایت و مکافات
فئودور داستایفسکی نام خود را از یکی از معروفترین نویسندگان ادبیات روسی میگیرد. قدرت او هم «جنایت و مکافات» (Crime and Punishment) است، این قدرت به فئودور اجازه میدهد تا در بدنهای مختلف جابجا شود و ظاهر خود را هم به آنها منتقل کند. فئودور آنتاگونیست اصلی داستان است که تا فصل سوم حضورش را آشکار نکرد. او بسیار باهوش است و دوست دارد ده قدم جلوتر از بقیه دربارهی همهچیز استراتژی و نقشه بریزد. حتی میتواند پابهپای دازای و رانپو پیش برود و شرایط را برایشان سخت میکند. بهخاطر قدرت مخصوصش، عملاً کشتن فئودور غیرممکن است.
فئودور بهعنوان رهبر موشها در خانه مردگان هیچ ارزشی برای جان انسانها قائل نیست و برای پیشبرد برنامههایش از هیچ چیز دریغ نمیکند؛ حتی اگر جان چندنفر این وسط از بین برود. هدف او دستیابی به کتاب است و میخواهد از قدرت کتاب استفاده کند و دنیایی بسازد که در آن آدمهای دارای تواناییهای خاص حذف میشوند؛ چون فئودور معتقد است این افراد مظهر گناه هستند.
۱. اوسامو دازای (Osamu Dazai)
- قدرت: سلب توانایی انسانی
حتی اگر هیچکدام از شخصیتهای «سگهای ولگرد بانگو» را نشناسید، اوسامو دازای را میشناسید که عملاً بهترین شخصیت کل انیمه است. دازای ظاهر شاد و معمولی خود را حفظ میکند، اما شخصیت مرموز و مغمومی دارد. او مدام از خودکشی حرف میزند و انگار با آن شوخی میکند؛ اما معلوم است که واقعا به گرفتن جان خودش فکر میکند. هرچند حاضر نیست آن را نصفهونیمه انجام دهد؛ همهچیز باید به نحو احسن پیش برود. او دوست دارد مردم را نجات دهد، اما از طرفی با ویرانیها اخت گرفته است.
دازای زمانی یک مقام عالیرتبه در مافیای بندر و بهعنوان شخص نزدیک موری، یکی از بهترین مهرههای آژانس کارآگاهی مسلح بوده؛ اما بعد از مرگ بهترین دوستش از آژانس میرود. او افسردگی شدیدی دارد، اما تعاملاتش با شخصیتهای دیگر داستان همیشه دیدنی است. بازیهای روانی که دازای با آنتاگونیستی مثل داستایفسکی انجام میدهد، به شما یادآوری میکند که چرا دازای کسی است که همیشه میتوان روی قدرتش حساب باز کرد.
منبع: CBR
نوشته بهترین شخصیتهای انیمه «سگهای ولگرد بانگو»؛ از آتسوشی تا داستایفسکی اولین بار در دیجیکالا مگ. پدیدار شد.
0 نظرات