در حال بارگذاری
در حال بارگذاری

بهترین انیمیشن‌های ۲۰۲۵؛ از «الیو» تا «شکارچیان شیاطین کی‌پاپ»

شاید بدیهی به نظر برسد اما هنوز هم برای بسیاری از مخاطبان، انیمیشن‌ها آثاری کودکانه در نظر گرفته می‌شوند. بخش عمده‌ای از این سوءتفاهم از آنجا سرچشمه می‌گیرد که شناخته‌شده‌ترین چهره‌های دنیای انیمیشن (دیزنی، پیکسار، ایلومینیشن، دریم‌ورکس و…) سال‌هاست تمرکز خود را بر تولید فیلم‌هایی گذاشته‌اند که محوریت‌شان خانواده و به‌ویژه کودکان است. نتیجه این

شاید بدیهی به نظر برسد اما هنوز هم برای بسیاری از مخاطبان، انیمیشن‌ها آثاری کودکانه در نظر گرفته می‌شوند. بخش عمده‌ای از این سوءتفاهم از آنجا سرچشمه می‌گیرد که شناخته‌شده‌ترین چهره‌های دنیای انیمیشن (دیزنی، پیکسار، ایلومینیشن، دریم‌ورکس و…) سال‌هاست تمرکز خود را بر تولید فیلم‌هایی گذاشته‌اند که محوریت‌شان خانواده و به‌ویژه کودکان است. نتیجه این رویکرد، شکل‌گیری تصوری نادرست در ذهن تماشاگران بوده؛ اینکه یک انیمیشن سینمایی الزاما باید رنگارنگ، خوش‌بینانه، پر از حیوانات سخنگو و مناسب برای تماشای خانوادگی باشد. با وجود این، هیچ مدیومی مانند انیمیشن نمی‌تواند مرزهای واقعیت را از میان بردارد، مفاهیم ذهنی و انتزاعی را تصویر کند، و در عین حال احساسی انسانی و ملموس را منتقل سازد. انیمیشن‌های سال 2025 اثباتی بر این ادعا هستند، آثاری که بیش از هر زمان دیگری، تنوع و بلوغ را در آغوش گرفته‌اند. بله، در میان آن‌ها آثار خانوادگی و کودکانه هم داریم، اما در کنارشان، شاهد انیمیشن‌هایی صریحا بزرگسالانه هستیم. اما بهترین انیمیشن‌های 2025 کدامند؟

این انیمیشن‌ها یک ویژگی مشترک دارند: هیچ‌کدام به جلوه‌های بصری وابسته نیستند. هر یک، داستانی جذاب برای گفتن دارند، روایت‌هایی از هویت، فقدان، عشق، سیاست، و حتی مرگ. این فیلم‌ها همچنین به ما یادآور می‌شوند که مدیوم انیمیشن فقط درباره‌ی خلق جهان‌های خیالی نیست، می‌تواند به اندازه فیلم‌های درام لایو اکشن، تاثیرگذار باشد و به اندازه رمان‌های فانتزی، خیال‌پردازانه.

بهترین انیمیشن‌های 2025 که باید تماشا کنید

12- عقیم‌سازی (Fixed)

بهترین انیمیشن‌های 2025؛ عقیم‌سازی (Fixed)

  • کارگردان: گندی تارتاکوفسکی
  • صداپیشگان: آدام دیواین، ادریس البا، کاترین هان، فرد ارمیسن، بابی موینیهان، بک بنت، ریور گالو، میشل بوتو
  • امتیاز کاربران IMDb به فیلم: 5.2 از 10
  • امتیاز راتن تومیتوز به فیلم: 56 از 100

«عقیم‌سازی» ابتدا قرار بود راهی سینماها شود اما در نهایت از سرویس نتفلیکس سر در آورد؛ تصمیمی که از سوی استودیوی سازنده اتخاذ شد تا هزینه‌های تولید را کاهش دهند. البته باید پذیرفت که «عقیم‌سازی» اثری نبود که بتواند در گیشه به موفقیت برسد، این فیلم اصلا ساخته نشده تا با معیارهای مخاطب عام همخوانی داشته باشد.

این انیمیشن بزرگسالانه، برخلاف ساخته‌های پیشین گندی تارتاکوفسکی، مانند «سامورایی جک» یا «اولیه»، به شکلی عامدانه در قلمرو بی‌ادبی و آشوب حرکت می‌کند. «عقیم‌سازی» نوعی کمدی اسلپ‌استیک رادیکال است که شوخی‌هایش اکثرا پیرامون بدن حیوانات می‌چرخد. فیلمنامه هیچ تلاشی برای تعدیل یا هوشمندانه کردن این مضامین ندارد؛ بلکه با اصراری عجیب، بر تکرار و افراط در همان شوخی‌های اولیه پافشاری می‌کند. قصه درباره‌ی سگی به نام بول (آدام دیواین) است که پیش از انجام عمل عقیم‌سازی، تنها یک روز فرصت دارد تا با معشوقه‌اش، هانی (کاترین هان)، جفت‌گیری کند. در کنار او، چند سگ بامزه‌ دیگر هم با صداپیشگی ادریس البا، فرد آرمیسن و بابی موینیهان، این ماجراجویی پر سروصدا را همراهی می‌کنند.

«عقیم‌سازی» شاید یکی از بی‌ثبات‌ترین -و در عین حال پرانرژی‌ترین- آثار انیمیشنی تارتاکوفسکی باشد. فیلم با ریتمی سریع و طراحی‌هایی اغراق‌آمیز پیش می‌رود و هر فریم آن انگار در آستانه‌ی فروپاشی است. تارتاکوفسکی همان جسارت فرمی را که در آثار تلویزیونی‌اش نشان داده بود، این‌بار در خدمت اثری قرار داده که عمدا می‌خواهد بی‌نظم، زشت و حتی تهوع‌آور باشد.

اما آنچه «عقیم‌سازی» را از کمدی‌های سطحی مشابه متمایز می‌کند، تعهد مطلق کارگردان به بی‌پرده و رُک بودن است. فیلم از همان لحظه‌ی آغاز می‌داند که قرار نیست مورد پسند همه واقع شود و با همین آگاهی پیش می‌رود. تارتاکوفسکی با نوعی شجاعت در بیان بی‌مزگی، فیلمی ساخته که در عین خام‌دستی و ولنگاری‌، صداقتی عجیب دارد. این اثر یادآور فضای نامتعارف انیمیشن‌های مستقل دهه‌ی 90 میلادی است، دورانی که هدف نه سرگرم کردن، بلکه شوکه کردن تماشاگر بود.

11- 100 متر (100Meters)

انیمه 100 متر (100Meters)

  • کارگردان: کنجی ایوایزاوا
  • صداپیشگان: توری ماتسوزاکا، شوتا سومتانی، کوکی اوچیاما، کنجیرو تسودا، ریه تاکاهاشی، یوما اوچیدا، جونیا انوکی
  • امتیاز کاربران IMDb به فیلم: 4.7 از 10
  • امتیاز راتن تومیتوز به فیلم: 87 از 100

ورزش در قالب انیمه همواره ظرفیت بالایی برای انتقال هیجان، فشار روانی و شکوه رقابت داشته است؛ از «اولین اسلم دانک» تا «هایکیو» و «هاجیمه نو ایپو»، این آثار را نمی‌توانید ببینید و تحت تاثیر قرار نگیرید. در همین سنت، «100 متر» از همان ابتدا نشان می‌دهد که مدیوم انیمه چگونه می‌تواند ماهیت دو و میدانی را بهتر از اکثر آثار واقع‌گرایانه بازآفرینی کند.

ماجراها پیرامون دو دونده را اتفاق می‌افتد که از دوران نوجوانی تا بزرگسالی مسیرهایشان به هم گره خورده و رقابت‌شان به رابطه‌ای وسواس‌گونه و همزمان الهام‌بخش تبدیل می‌شود. اقتباسی از مانگایی به همین نام نوشته‌ی اوتو (خالق انیمه «عالم: درباب حرکات زمین »)، «100 متر» از یک روایت ورزشی معمولی فراتر می‌رود تا به درامی درباره‌ی انگیزه، ترس از شکست و فشارهای روانی تبدیل شود. این انیمه در لایه‌های زیرین خود بیش از آنکه درباره‌ی برنده شدن باشد، درباره‌ی درک محدودیت‌هاست؛ درباره‌ی نقطه‌ای که تلاش برای تعالی می‌تواند به فروپاشی تبدیل شود.

کنجی ایوایزاوا (کارگردان) همان حساسیت فرمی را که در فیلم تحسین‌شده‌ی «آهنگ‌ها: موسیقی ما» (On-Gaku: Our Sound) نشان داده بود، این‌بار به‌گونه‌ای پخته‌تر در خدمت روایت قرار داده است. او با رویکردی اکسپرسیونیستی، از شکل و بافت تصویر برای بازنمایی ذهنیت شخصیت‌ها استفاده می‌کند. همه‌چیز در این انیمه درخشان است و نماها فضای رقابت را به بهترین شکل منتقل می‌کنند. «100 متر» شاید در ظاهر ساده به نظر برسد اما فضاسازی آن را در کمتر انیمیشن ورزشی‌ای دیده‌ایم.

10- مرد سگی (Dog Man)

بهترین انیمیشن‌های 2025؛ مرد سگی (Dog Man)

  • کارگردان: پیتر هیستینگز
  • صداپیشگان: پیت دیویدسون، لیل رل هاوری، آیلا فیشر، پاپی لیو، استیون روت، بیلی بوید، ریکی جرویز
  • امتیاز کاربران IMDb به فیلم: 6.3 از 10
  • امتیاز راتن تومیتوز به فیلم: 81 از 100

سری کتاب‌های گرافیکی «مرد سگی» نوشته‌ی دیو پیلکی (که او را بیشتر با «کاپیتان زیرشلواری» می‌شناسید)، اواسط دهه 2010 بود منتشر شد و همان طور که انتظار می‌رفت، طرفداران زیادی پیدا کرد. اقتباس انیمیشنی این مجموعه، تلاش می‌کند همان انرژی بی‌وقفه و روح بازیگوش رمان اصلی را در قالبی سینمایی بازآفرینی کند. فیلم بدون نیاز به پیش‌زمینه‌ی خاص، مستقیما وارد ماجرا می‌شود؛ جایی که قهرمان نیمه‌انسان، نیمه‌سگ ما در تعقیب دشمن دیرینه‌اش، پیتی، قرار دارد. پیتی با هوش و زبان تندش، تضادی تمام‌عیار با مرد سگیِ پرتحرک ایجاد می‌کند و همین تضاد، محور اصلی شوخ‌طبعی و کشمکش فیلم را شکل می‌دهد.

احتمالا اولین چیزی که توجه شما را جلب می‌کند، انرژی بالای انیمیشن است. «مرد سگی» تقریبا هیچ لحظه‌ی سکونی ندارد؛ هر شوخی، بی‌درنگ با شوخی بعدی جایگزین می‌شود و فیلم با همان رویکرد پرسرعت رمان‌ها پیش می‌رود. سطح شوخی‌ها اغلب ابتدایی و گاه کودکانه است، اما پشت این ظاهر شلوغ، نوعی انسجام دیده می‌شود که نشان از تسلط سازندگان و شناخت خوب آن‌ها از منبع اصلی دارد. حتی ارجاعات سینمایی -مانند اشاره‌ی غیرمنتظره به فیلم «اینک آخرالزمان»-  نشان می‌دهد که فیلم با اینکه برای مخاطب کودک ساخته شده، اما والدین و بزرگسالان را نادیده نگرفته است.

در میان شوخی‌ها، «مرد سگی» موفق می‌شود لحظات عاطفی واقعی هم خلق کند. برخلاف ظاهر پرهیاهویش، فیلم نگاهی دقیق به مفاهیمی مانند وفاداری، مسئولیت و دوستی دارد. برخورد مرد سگی با پیتی و رابطه‌ی آن‌ها را هم باید فراتر از یک دوگانه‌ی خیر و شر ساده بدانیم؛ بیشتر نوعی کنکاش در رفتارهای قهرمانان در مواجهه با ضعف و خطا است.

از طرف دیگر، بخش قابل‌توجهی از جذابیت فیلم از جلوه‌های بصری آن می‌آید. طراحی اغراق‌آمیز، رنگ‌های شاد و فضای اغراق‌شده‌ی انیمیشن، حس مطالعه‌ی یک کتاب مصور را القا می‌کند. «مرد سگی» برای کودکان ساخته شده، اما از جنس آثاری است که مرز میان کودکانه بودن و هوشمندی را با دقت حفظ می‌کند.

9- روزی که زمین منفجر شد: فیلم لونی تونز (The Day The Earth Blew Up: A Looney Tunes Movie)

روزی که زمین منفجر شد: فیلم لونی تونز (The Day The Earth Blew Up: A Looney Tunes Movie)

  • کارگردان: پیت برونگارت
  • صداپیشگان: اریک بائوزا، کندی مایلو، پیتر مک‌نیکول، فرد تاتاسیور، لرین نیومن، کیمبرلی بروکس، کارلوس الازراکی
  • امتیاز کاربران IMDb به فیلم: 6.8 از 10
  • امتیاز راتن تومیتوز به فیلم: 85 از 100

نمی‌توان به تاریخ انیمیشن آمریکا نگریست و میراث «لونی تونز» را نایده گرفت؛ این انیمیشن‌ها نهایت خلاقیت و بی‌پروایی بودند و هنوز هم جذابیت سابق را دارند. «روزی که زمین منفجر شد» این میراث را به‌درستی می‌شناسد و از همان ابتدا خود را ادای دینی آگاهانه به آن معرفی می‌کند. این انیمیشن دو‌بعدی، بر دو شخصیت قدیمی و به‌یادماندنی یعنی پورکی پیگ و دافی داک (هر دو با صداپیشگی اریک باوزا) متمرکز است؛ دو چهره‌ای که بار دیگر درگیر بحران مالی و مجموعه‌ای از تصمیم‌های اشتباه می‌شوند، آن‌هم دقیقا در برهه‌ای که موجودات فضایی به کره زمین حمله کرده‌اند.

ساخت فیلم بلند بر اساس شخصیت‌های کلاسیک «لونی تونز» همواره چالش‌برانگیز بوده است. این شخصیت‌ها اساسا برای روایت‌هایی کوتاه و فشرده طراحی شده‌اند. اما این‌بار، با تشکر از یک فیلمنامه خوب و حضور پیت برونگارت در مقام کارگردان، حس شوخ‌طبعی لحظه‌ای و شتاب‌زده‌ی کارتون‌های کوتاه حفظ شده است. «روزی که زمین منفجر شد» با استفاده از الگوهای آشنا در ژانر علمی-‌تخیلی، از جمله ارجاعات مستقیم به «هجوم ربایندگان جسم» (1956) و «آرماگدون» (1998)، خود را در نقطه‌ی تلاقی هجو و تجلیل قرار می‌دهد. این همان نوع شوخی هوشمندانه‌ای است که «لونی تونز» همیشه با آن شناخته شده؛ بی‌احترامی به کلیشه‌ها و بازی با عناصر آشنا.

معرفی شخصیت جدید مهاجم (با صداپیشگی پیتر مک‌نیکول) هم حس و حال تازه‌ای به فیلم بخشیده است. مک‌نیکول با صداپیشگی پرانرژی خود، وجهی از دیوانگی کنترل‌شده را به فیلم می‌آورد که یادآور دوران طلایی فیلم‌های علمی‌-تخیلی درجه‌دو دهه‌ی 50 و 60 میلادی است. طراحی بصری این موجود فضایی نیز به‌طور مستقیم از همان دوره الهام گرفته شده و ادای احترامی به آثار چاک جونز (کارگردان قدیمی مجموعه «لونی تونز») است.

انیمیشن از جنبه بصری با نسخه‌های کلاسیک همسو است و طنز فیلم مبتنی بر همان ویژگی‌هایی است که «لونی تونز» را برای دهه‌ها ماندگار کرد: شوخی‌های متوالی با زمان‌بندی دقیق، و استفاده هوشمندانه از اغراق. فیلم نه‌تنها این روحیه را حفظ می‌کند، بلکه آن را با زبان بصری و استانداردهای فیلمسازی امروزی ترکیب می‌کند. غیبت باگز بانی شاید کمی ناامیدکننده باشد اما «روزی که زمین منفجر شد» در زنده کردن خاطرات خوش کارتون‌های قدیمی کاملا موفق است.

8- آرکو (Arco)

بهترین انیمیشن‌های 2025؛ آرکو (Arco)

  • کارگردان: اوگو بینوینیو
  • صداپیشگان: رومی فی، جولیانو والدی، ناتالی پورتمن، ویل فرل، آمریکا فررا، مارک رافلو، اندی سمبرگ
  • امتیاز کاربران IMDb به فیلم: 7.2 از 10
  • امتیاز راتن تومیتوز به فیلم: 89 از 100

یک فیلم باکیفیت و تاثیرگذار، می‌تواند نگاه ما به جهان را تغییر دهد. انیمیشن فرانسوی «آرکو» ساخته‌ی اوگو بینوینیو ، دقیقا چنین اثری است. این انیمیشن نامتعارف، قصه‌ی آینده‌نگرانه‌ای را روایت می‌کند. آینده‌ی اول، که کمتر باشکوه اما بسیار قابل باورتر است، ما را به سال 2075 می‌برد تا با آیریس ده‌ساله ملاقات کنیم؛ کودکی که نزدیک‌ترین تجربه‌اش به والدین، یک دستگاه هولوگرامی است. او در جهانی غوطه‌ور شده که به‌واسطه‌ی تغییرات اقلیمی ویران شده. این تصویر از آینده، به شکلی ملموس تاریک و محتمل است.

خوشبختانه، دورنمای پس از این آینده، به مراتب روشن‌تر به‌نظر می‌رسد: آیریس با آرکو روبه‌رو می‌شود؛ کودکی که از آرمان‌شهر سال 3000 آمده است. این جامعه‌ی پیشرفته، افرادی را تربیت کرده که با لباس‌های مبدل رنگین‌کمانی، در زمان سفر می‌کنند. ماموریت آن‌ها نه مداخله، بلکه کندوکاو و یافتن سرنخ‌هایی برای مرتکب نشدن اشتباهات گذشته است. سال 2075، سرشار از اشتباهاتی است که نباید نادیده گرفته شوند. با این حال، یک مشکل فوری‌تر وجود دارد: آرکو بدون کسب اجازه، سفر زمانی کرده و به‌طور تصادفی در زمان آیریس فرود آمده، آن هم در شرایطی که بازسازی این نوع سفر زمانی به‌شدت دشوار است.

«آرکو» از آن دست فیلم‌هایی است که ضیافت بصری خود را با مقدار زیادی خوراک فکری تکمیل می‌کند. علی‌رغم سوژه‌ی سنگین و ناگوار تغییرات اقلیمی و آینده‌ای فاجعه‌بار، فیلم حاوی لحظات دلگرم‌کننده‌ای بوده و مضمون اصلی آن، امید است. همان‌طور که بینوینیو در یکی از مصاحبه‌هایش اشاره کرد: «آرکو استعاره‌ای از بهترین چیزی است که می‌تواند اتفاق بیفتد.» اگر انتقال این پیام، هدف غایی فیلمساز بوده، باید اذعان کرد که به خواسته‌اش رسیده است.

7- رفقای بد 2 (The Bad Guys 2)

رفقای بد 2 (The Bad Guys 2)

  • کارگردان: پیر پریفل
  • صداپیشگان: سم راکول، مارک مارون، آکوافینا، کریگ رابینسون، آنتونی راموس، زاسی بیتس، دانیل بروکس، ناتاشا لیون
  • امتیاز کاربران IMDb به فیلم: 7 از 10
  • امتیاز راتن تومیتوز به فیلم: 87 از 100

انیمیشن «رفقای بد» سال 2022 روی پرده رفت و به یکی از موفق‌ترین آثار استودیوی دریم‌ورکس تبدیل شد. چیزی که فیلم را خاص کرد، این بود که در آن امضاهای آثار سینمایی کلاسیک و فیلم‌های پیرامون سرقت به چشم می‌خورد. بله، مخاطب هدف این انیمیشن کودکان بود، اما تقریبا همه بزرگسالان از تماشای آن لذت بردند. قصه درباره‌ی چند دوست خلافکار بود که می‌خواهند بزرگترین سرقتِ زندگی خود را انجام دهند، کاری که آن‌ها را با چالش‌های اخلاقی و رویدادهای غیرمنتظره‌ای رو‌به‌رو می‌کند. «رفقای بد» با شوخی‌های هوشمندانه و شخصیت‌های دوست‌داشتنی، فراتر از یک انیمیشن صرفا کودکانه عمل کرد. با این حال، با پایان خوش و بی‌نقص آن، سخت بود که دنباله‌ای برایش ساخته شود.

«رفقای بد 2» نه در پی بازتعریف شخصیت‌هاست و نه می‌خواهد فرمول قسمت اول را برهم بزند؛ بلکه همچنان بر مضمون «تغییر و بهتر شدن» متمرکز است. شخصیت‌های اصلی هنوز همان ضدقهرمان‌هایی هستند که میان گذشته‌ی مجرمانه و میل به رستگاری سرگردان‌اند، اما فیلم این بار از زاویه‌ای درونی‌تر به آن نگاه می‌کند: زندگی پس از اصلاح، و دشواری حفظ این تصمیم اخلاقی در برابر وسوسه‌ی بازگشت.

رویکرد جدید انیمیشن، از دل همین تناقض بیرون می‌آید. به‌جای تمرکز بر نقشه‌ی سرقت، داستان بر پویایی گروه، احساس مسئولیت و شکاف میان ظاهر «اصلاح‌شده» و واقعیت درونی آن‌ها تکیه دارد. نتیجه، دنباله‌ای است که به‌جای بزرگتر و پرزرق‌وبرق‌تر شدن، انسانی‌تر می‌شود و «رفقای بد 2» را باید تحسین کرد که چنین مسیری را برای گسترش جهان قسمت اول انتخاب کرده است.

این انیمیشن جذاب، لحن قسمت اول را هم حفظ می‌کند؛ همان طراحی‌های بامزه، تدوین سریع و موسیقی‌های سرزنده را داریم اما این بار با ضرب‌آهنگی کنترل‌شده‌تر. شوخی‌ها خنده‌دار از آب درآمده‌اند، اما لحظاتی هم وجود دارد که به تفکر وادار شوید. «رفقای بد 2» نشان می‌دهد که انیمیشن‌های تجاری می‌توانند درباره‌ی مسائل مهم اخلاقی داستان‌پردازی کنند، بی‌آنکه از سرگرمی فاصله بگیرند یا شعاری شوند.

6- رنگ‌های درون (The Colors Within)

بهترین انیمیشن‌های 2025؛ رنگ‌های درون (The Colors Within)

  • کارگردان: نائوکو یامادا
  • صداپیشگان: آکاری تاکایشی، سایو سوزوکاوا، تایسی کیدو، یویی آراگاکی
  • امتیاز کاربران IMDb به فیلم: 7 از 10
  • امتیاز راتن تومیتوز به فیلم: 92 از 100

نائوکو یامادا که با انیمه درخشان «صدای خاموش» توانایی خود در خلق روایت‌های عمیق و بصری را نشان داده بود، در «رنگ‌های درون» با رویکردی جسورانه‌تر به سراغ ژانر درام‌ بلوغ (coming-of-age) رفته است. او از انیمیشن دوبعدی به شکلی کارآمد بهره برده تا جهانی ملموس و پویا خلق کند و انتظارات ما از چنین آثاری را بالا ببرد. فیلم با ریتمی آرام و حساب‌شده در قالب «برشی از زندگی» (slice-of-life) پیش می‌رود و درباره زندگی روزمره توتسوکو، کیمی و روئی است. این سه نوجوان درگیر تعاملات ساده اما معنادار با محیط اطرافشان هستند، از چالش‌های مدرسه‌ گرفته تا شکل‌گیری پیوندی طبیعی میان خودشان. نائوکو یامادا از این فضا برای کاوش امیدها، تردیدها و اضطراب‌های نوجوانی استفاده می‌کند، اما به جای تکیه بر خلق لحظات دراماتیک، این عواطف را در لحظه‌های پیش‌پاافتاده -مثل تمرین گروه راک در یک ساختمان متروکه- به تصویر می‌کشد. همین رویکرد فیلمساز، روایت را از ملودرام‌های کلیشه‌ای دور نگه داشته و به شخصیت‌ها اجازه داده مسیری تأمل‌برانگیز در مواجهه با فشارهای اجتماعی و کشف هویت خود طی کنند.

قابلیت منحصربه‌فرد توتسوکو در دیدن هسته احساسی انسان‌ها به شکل ترکیب‌های رنگی، نه تنها یک ابزار بصری است، بلکه لایه‌ای روان‌شناختی به فیلم اضافه می‌کند. این ویژگی، تضاد میان عواطف درونی و رفتارهای بیرونی را برجسته می‌کند و به تماشاگر اجازه می‌دهد تا عمق احساسات شخصیت‌ها را از زاویه‌ای تازه ببیند. یامادا این سکانس‌ها را با ظرافتی طراحی کرده که در عین سادگی، پیچیدگی‌های رشد و بلوغ را منعکس کنند؛ گویی هر رنگ، بخشی از کشمکش‌های ناگفته‌ای را نمایندگی می‌کند که هر نوجوانی در مسیر زندگی خود با آن مواجه است. برخلاف «صدای خاموش» که بار احساسی سنگینی داشت، «رنگ‌هایی در درون» رویکردی متعادل‌تر را دنبال می‌کند و از سکوت‌های هدفمند برای شخصیت‌پردازی بهره می‌برد.

تمرکز بر جزئیات کوچک، از نحوه تعامل شخصیت‌ها با یکدیگر تا چگونگی واکنش آن‌ها به محیط، نشان‌دهنده مهارت یامادا در استفاده از عناصر بصری و روایی برای عمق‌بخشی به داستان است. صحنه‌های مربوط به گروه راک، فراتر از یک فعالیت ساده، به بستری برای کاوش هویت جمعی و فردی تبدیل می‌شوند. موسیقی اینجا نه یک ابزار روایی، بلکه نمادی از تلاش شخصیت‌ها برای پیدا کردن معنا در جهان است. «رنگ‌های درون» خیال‌انگیز و دلنشین پیش می‌رود و فضای رنگی آن صرفا تزئینی نیست بلکه به شکلی فعال با مضامین فیلم درگیر می‌شود و به تماشاگر کمک می‌کنند تا جهان درونی شخصیت‌ها را از طریق لنز توتسوکو تجربه کند.

5- کارآگاه کونان: فلش‌بک تک‌چشم (Detective Conan: One-Eyed Flashback)

کارآگاه کونان: فلش‌بک تک‌چشم (Detective Conan: One-Eyed Flashback)

  • کارگردان: کاتسویا شیگهارا
  • صداپیشگان: می‌نامی تاکایاما، واکانا یامازاکی، ریکیا کویاما، مگومی هایاشی‌بارا، یوجی تاکادا، شو هایامی، آمی کوشیمیزو
  • امتیاز کاربران IMDb به فیلم: 6.8 از 10
  • امتیاز راتن تومیتوز به فیلم: 80 از 100

اگر انیمه‌باز هستید، حتما با «کارآگاه کونان» آشنایی دارید؛ مجموعه‌ای ‌‌محبوب با بیش از هزار قسمت (نسخه تلویزیونی) و 28 نسخه سینمایی. «فلش‌بک تک‌چشم» جدیدترین فیلم این فرنچایز اما یک تفاوت ویژه با قبلی‌ها دارد: ضمن اینکه به سنت معمایی و ماجراجویانه‌ی مجموعه وفادار است و طرفداران قدیمی را راضی می‌کند، برای کسانی که با مجموعه آشنا نیستند هم جذابیت‌های فراوانی دارد.

قصه با قتل یک افسر بازنشسته‌ی پلیس آغاز می‌شود و در ادامه، به‌سرعت به شبکه‌ای از سرنخ‌ها، گمانه‌زنی‌ها و فریب‌های پیچیده گسترش پیدا می‌کند. فیلم، ضمن حفظ ساختار پیچیده و پرجزئیات همیشگی مجموعه، موفق می‌شود حس حرکت و اضطراب را در هر صحنه زنده نگه دارد. همین پویایی، از بار توضیحی روایت می‌کاهد و اجازه می‌دهد معما، از دل کنش بیرون بیاید.

حضور پررنگ‌تر شخصیت موری کوگورو در این قسمت نیز از تصمیمات هوشمندانه‌ی سازندگان بود. پس از مدت‌ها، او فراتر از عنصر کمدی ظاهر می‌شود و فرصت پیدا می‌کند یک شخصیت فعال در روایت باشد، بدون آنکه زیر سایه‌ی کونان قرار بگیرد. این جابه‌جایی لحن و فضا دادن به کوگورو، به «فلش‌بک تک‌چشم» نوعی تعادل می‌دهد که برای مجموعه‌ای با این سابقه، غنیمت است.

این انیمه سینمایی یکی از باکیفیت‌ترین تولیدات فرنچایز هم هست. کارگردانی دقیق کاتسویا شیگهارا در صحنه‌های تعقیب‌وگریز، و تدوین مناسب، به فیلم حس‌وحالی شبیه آثار پلیسی کلاسیک می‌دهد. همزمان، طراحی بصری و استفاده از رنگ‌های سرد به آن حال‌وهوایی نزدیک به آثار نئو-نوآر می‌بخشد. برای بینندگان قدیمی، فیلم یادآور انسجام قسمت‌های اولیه‌ی فرنچایز است؛ و برای مخاطبان جدید، آن‌ها به سرعت درک می‌کنند که دلیل محبوبیت «کارآگاه کونان» چیست.

4- الیو (Elio)

بهترین انیمیشن‌های 2025؛ الیو (Elio)

  • کارگردان: مادلین شارافیان، دومی شی، آدریان مولینا
  • صداپیشگان: یوناس کیبراب، زوئی سالدانا، رمی اجرلی، براندون مون، براد گرت، جمیله جمیل، دیلن گیلمر، جیک گتمن
  • امتیاز کاربران IMDb به فیلم: 6.7 از 10
  • امتیاز راتن تومیتوز به فیلم: 83 از 100

درباره‌ی پیکسار و «دوران طلایی‌اش» در سال‌های اخیر آن‌قدر صحبت شده که شاید دیگر نیازی نباشد به آن‌ اشاره کنیم. بله، آثار آن‌ها به اندازه‌ی سابق شاهکار نیست، با این حال، «الیو» به ما یادآوری می‌کند که پیکسار هنوز هم بلد است آثار خلاقانه و متفاوت بسازد. فیلم نه از مسیر تقلید یا بازآفرینی فرمول‌های موفق گذشته، بلکه با تکیه بر میل به کشف و تجربه ساخته شده است؛ همان ویژگی‌ شاخصی که زمانی پیکسار را از دیگر استودیوهای انیمیشن متمایز می‌کرد.

«الیو» مبتنی بر هیچ فرنچایز یا رمانی نیست، اما جذابیتش در اورجینال بودن خلاصه نمی‌شود. این انیمیشن موفق می‌شود در قالب یک ماجراجویی علمی-‌تخیلی، احساسات انسانی را در بستری از مفاهیم جهان‌شمول مثل هویت، تنهایی و ارتباط بازتعریف کند. با وجود فراز و نشیب‌های تولید، از تغییر کارگردان گرفته تا بازنویسی‌های پی‌درپی، اثر نهایی جسارتی دارد که کمتر در آثار اخیر پیکسار دیده‌ایم. مادلین شارافیان، دومی شی و آدریان مولینا (سه کارگردان فیلم)، جهانی ساخته‌اند که هم از منظر تخیل دیدنی است و هم از نظر عاطفی باورپذیر. الیو (یوناس کیبراب) و گلوردون (رمی اجرلی) دو قطب انسانی و فرازمینی، در مسیر شناخت خود و دیگری حرکت می‌کنند؛ مسیری که به‌طور مداوم میان شوخ‌طبعی و تأمل جابه‌جا می‌شود.

جهان فیلم طراحی بصری شگفت‌انگیزی دارد. این جهان اما فقط در پس‌زمینه نیست بلکه نقشی موثر در روایت دارد. تک‌تک صحنه‌ها در خدمت بیان احساسات شخصیت‌ها هستند. و در مرکز فیلم، مضمون اضطراب‌های درونی الیو را داریم، پسرکی که فقط می‌خواهد به جایی حس تعلق داشته باشد.

کیفیت انیمیشن «الیو» هم فوق‌العاده است و طراحی هنری کم‌نظیری دارد. تک‌تک جزئیات فیلم با دقت خلق شده‌اند و در شکل‌گیری تجربه‌ی احساسی فیلم نقش دارند. «الیو» به ما یادآوری می‌کند که پیکسار زمانی بهترین بود، چون بیش از هر چیز، روایت را به چشم ابزاری برای درک احساسات انسانی می‌دید. این فیلم، حتی با وجود کاستی‌هایش، نشان می‌دهد که آن‌ها هنوز هم کارشان را بلد هستند.

3- نژا 2 (Ne Zha 2)

نژا 2 (Ne Zha 2)

  • کارگردان: جیائوزی
  • صداپیشگان: یانتینگ لو، مو هان، کی لو، جیامینگ ژانگ، دشون وانگ، یونگ‌شی ژوئو
  • امتیاز کاربران IMDb به فیلم: 8 از 10
  • امتیاز راتن تومیتوز به فیلم: 92 از 100

«نژا 2» تا این لحظه، پرفروش‌ترین فیلم سال 2025 بوده است؛ رسیدن به چنین جایگاهی برای یک انیمیشن فانتزی چینی، فراتر از یک دستاورد سینمایی است، آن را باید یک پدیده‌ی فرهنگی بدانیم. با اینکه بسیاری از سینمادوستان حتی نام این انیمیشن را هم نشنیده‌اند، اما تا این لحظه با اقتدار در صدر گیشه‌های جهانی ایستاده و بی‌تردید از برجسته‌ترین انیمیشن‌های سال هم هست. این فیلم اکشن نفسگیر، داستانی عمیق را روایت می‌کند که از کهن‌الگوهای اساطیری بهره گرفته و در عین حال به شکلی خلاقانه هویت فرهنگی خود را به رخ می‌کشد.

ماجراها پیرامون نژا اتفاق می‌افتد؛ جوانی سرکش که از بدو تولد، به دلیل قدرت‌های فراطبیعی‌اش، از سوی خدایان تهدیدی بالقوه تلقی شده است. تماشای قسمت اول به درک بهتر شما از این دنباله کمک می‌کند، اما این فیلم به‌گونه‌ای طراحی شده که حتی بدون دانش عمیق از اساطیر چینی، روایتی گیرا و قابل فهم ارائه دهد. نژا در این قسمت با استاد شِن، شخصیتی پلید، مرموز و قدرتمند، درگیر نبردی سرنوشت‌ساز می‌شود. در این مسیر، او از روح دوست ازدست‌رفته‌اش، آئو بینگ، یاری می‌جوید؛ رابطه‌ای که لایه‌های عاطفی و دراماتیک داستان را عمیق‌تر می‌کند.

برگ برنده‌ی «نژا 2» فارغ از روایت حماسی‌اش، سبک بصری خیره‌کننده‌ای است که عمیقا در سنت‌های هنری و فلسفی چینی ریشه دارد. انیمیشن فیلم با الهام از نقاشی‌های سنتی جوهر و قلم‌مو، تصاویری خلق کرده که گویی از دل تاریخ و فرهنگ چین بیرون آمده‌اند، اما با تکنیک‌های مدرن به شکلی امروزی بازآفرینی شده‌اند. این سبک در کنار طراحی سکانس‌های اکشن، تجربه‌ای سینمایی خلق کرده که هم باشکوه است و هم تاثیرگذار.

«نژا 2» یک کلاس درس است درباره اینکه چگونه اسطوره‌شناسی را با داستان‌گویی مدرن تلفیق کنیم. فیلم با ظرافت در مفاهیمی چون سرنوشت و هویت کاوش می‌کند، بدون آنکه به ورطه‌ی شعارزدگی بیفتد. شخصیت‌پردازی نژا، که همزمان یک قهرمان و ضدقهرمان است، به فیلم عمقی روان‌شناختی می‌بخشد که در انیمیشن‌های بلاک‌باستری کمتر دید‌ه‌ایم. استاد شِن هم یک شرور تک‌بعدی نیست؛ او تجسمی از قدرت و فساد است که نژا را به چالش می‌کشد تا با تاریکی‌های درون خود مواجه شود. دلایل موفقیت «نژا 2» واضح است، این انیمیشن به جای تقلید از نمونه‌های مشابه هالیوودی، به هویت خاص خودش می‌رسد. فیلمی بومی با ایده‌های جهانی.

2- غارتگر: قاتل قاتلان (Predator: Killer of Killers)

بهترین انیمیشن‌های 2025؛ غارتگر: قاتل قاتلان (Predator: Killer of Killers)

  • کارگردان: دن تراختنبرگ
  • صداپیشگان: لیندسی لاوانشی، لوئی اوزاوا چانگ چیان، ریک گونزالس، مایکل بین، داگ کاکل، جف لیچ، لورن هولت
  • امتیاز کاربران IMDb به فیلم: 7.5 از 10
  • امتیاز راتن تومیتوز به فیلم: 95 از 100

دن تراختنبرگ که با «شکار» (2022) روحی تازه در کالبد فرنچایز «غارتگر» دمید، بار دیگر با «قاتل قاتلان » ثابت کرد که نبض این جهان سینمایی را در دست دارد. او نه‌تنها به موفقیت پیشین خود بسنده نکرد، بلکه با بلندپروازی، مسیری نو را در این فرنچایز گشود. این انیمیشن آنتولوژی، هم انتظارات را برآورده می‌کند، هم مرزهای خلاقیت و نوآوری را در این مجموعه جابه‌جا. تراختنبرگ با هوشمندی، از تکرار فرمول‌های کلیشه‌ای دوری کرده و به جای تکیه بر گذشته، اثری خلق کرده که هم به ریشه‌های فرنچایز وفادار است و هم افق‌های تازه‌ای را پیش روی مخاطب قرار می‌دهد.

رویدادهای این انیمیشن، در چند بازه تاریخی متفاوت رخ می‌دهد و شامل سه داستان می‌شود. اپیزود نخست ما را به قرن‌های دور و به سرزمین‌های سرد اسکاندیناوی می‌برد، جایی که فرهنگ جنگجویی و زندگی قبیله‌ای محوریت دارد. اپیزود دوم به ژاپن و دوران سامورایی‌ها و نینجاها منتقل می‌شود، دوره‌ای که اخلاق جنگ، مهارت شمشیرزنی و کدهای افتخار نقش تعیین‌کننده دارند. اپیزود سوم به دوران جنگ جهانی دوم می‌رسد و مخاطب را با خلبانی جوان از آمریکا همراه می‌کند که در برابر نیروهای نازی قرار گرفته است.

«غارتگر: قاتل قاتلان» از نظر بصری و روایی چنان قدرتمند است که نمی‌توان آن را در کنار بهترین‌ قسمت‌های مجموعه قرار نداد. برخلاف اکثر فرنچایزهای قدیمی که به دام تکرار یا محافظه‌کاری می‌افتند، این فیلم ریسک‌هایی بزرگ می‌کند؛ از انتخاب قالب انیمیشن گرفته تا ساختار روایی غیرخطی که هر بخش آن به‌تنهایی می‌درخشد و در عین حال به کل اثر انسجام می‌بخشد.

انیمیشنی بودن «غارتگر: قاتل قاتلان» تنها به این دلیل نیست که می‌خواهد متفاوت باشد؛ دن تراختنبرگ از این فرمت جدید به بهترین شکل برای گسترش این جهان استفاده می‌کند. صحنه‌ها با دقتی وسواس‌گونه طراحی شده‌اند و حس عظمت و در عین حال وحشت را منتقل می‌کنند. انیمیشنی بودن اثر همچنین به فیلم اجازه می‌دهد تا حرکات و تنش‌هایی را به تصویر بکشد که شاید در قالب لایواکشن به این شدت تاثیرگذار نبودند.

بهترین ویژگی «غارتگر: قاتل قاتلان» اما این است که نیازی ندارد با این فرنچایز آشنا باشید تا از تماشای آن لذت ببرید. ضمن اینکه درهای بی‌شماری را برای آینده باز می‌گذارد. دن تراختنبرگ به‌خوبی تعادل میان نوستالژی و نوآوری را حفظ کرده و به ما اثبات می‌کند که این فرنچایز قدیمی همچنان می‌تواند حرف‌های تازه‌ای برای گفتن داشته باشد. حالا باید منتظر بمانیم و ببینیم که قسمت بعدی مجموعه، یعنی فیلم «غارتگر: سرزمین‌های بد» چه عملکردی خواهد داشت.

1- شکارچیان شیاطین کی‌پاپ (KPop Demon Hunters)

شکارچیان شیاطین کی‌پاپ (KPop Demon Hunters)

  • کارگردان: مگی کانگ، کریس اپلهانس
  • صداپیشگان: آردن چو، آن هیو سوپ، می هونگ، جی‌یونگ یو، یونجین کیم، دنیل دای کیم، کن جونگ، لی بیونگ هون
  • امتیاز کاربران IMDb به فیلم: 7.6 از 10
  • امتیاز راتن تومیتوز به فیلم: 95 از 100

به فیلم‌های لایو اکشن نتفلیکس نقدهای زیادی وارد است اما نمی‌توان از کنار این حقیقت عبور کرد که در چند سال اخیر، انیمیشن‌های درجه‌یکی عرضه کرده‌اند؛ از «هیولای دریا» تا «نیمونا». آن‌ها امسال هم با یک پدیده‌ی جدید وارد میدان شدند: «شکارچیان شیاطین کی‌پاپ»، انیمیشنی که کمتر کسی می‌توانست عظمت غیرمنتظره‌اش را پیش‌بینی کند اما حالا از شانس‌های اصلی کسب جایزه اسکار بهترین انیمیشن است و حتی کسانی که از مقوله‌ی «کی‌پاپ» نفرت دارند را هم می‌تواند راضی کند.

موفقیت «شکارچیان شیاطین کی‌پاپ» را نمی‌توان به یک عنصر واحد تقلیل داد، چون تقریبا در همه‌ی زمینه‌ها بی‌نقص عمل می‌کند؛ از آهنگ‌های اورجینالی که به سرعت در شبکه‌های اجتماعی فراگیر شدند تا لحظه‌های بامزه‌ای که ناخواسته به آن لبخند خواهید زد. این انیمیشن به یک موفقیت تجاری -و فرهنگی- تبدیل شد، شاید چون به شدت صادقانه و بی‌ادعاست. از همان دقایق ابتدایی، فیلم شما را در دام خود گرفتار می‌کند، نه با ترفندهای پیچیده، بلکه با صداقتی که در داستان‌گویی‌اش موج می‌زند. زیبایی‌شناسی بصری آن، که ریشه در فرهنگ کی‌پاپ مدرن دارد، با روایتی به‌ظاهر ساده اما انسانی تلفیق شده: داستان دوستی و مبارزه با شیاطین درون و بیرون. این ایده‌ها را بارها در جهان انیمیشن دیده‌ایم، اما نه با چنین ظرافت و جذابیتی.

مانند «نژا 2»، شاید بخشی از جادوی فیلم، توانایی‌اش در خلق دنیایی باشد که هم خاص و هم جهان‌شمول است. شخصیت‌ها انگار از دل زندگی روزمره بیرون آمده‌اند، اما در عین حال نماینده آرزوها و چالش‌هایی‌اند که هر مخاطبی، در هر کجای جهان، می‌تواند با آن همذات‌پنداری کند. فیلم از کلیشه‌های رایج انیمیشن‌های خانوادگی دوری کرده و به جای تکیه بر فرمول‌های قدیمی، سعی می‌کند قصه‌اش را با خلاقیت پیش ببرد. «شکارچیان شیاطین کی‌پاپ» شاید از بهترین انیمیشن‌های تاریخ نباشد اما به ما می‌گوید که پتانسیل‌ مدیوم انیمیشن تمام‌شدنی نیست.

منبع: slash/film

نوشته بهترین انیمیشن‌های ۲۰۲۵؛ از «الیو» تا «شکارچیان شیاطین کی‌پاپ» اولین بار در دیجی‌کالا مگ. پدیدار شد.

Sina Farahi

برچسب ها:
digikala

دیجی کالا

digikala
دیجی‌کالا مگ - منبع جامع اخبار و مقالات تخصصی در حوزه‌های تکنولوژی، بازی‌های کامپیوتری، فرهنگ‌ و هنر، سلامت و زیبایی و سبک زندگی.
مشاهده همه پست ها

0 نظرات

ارسال نظرات

آخرین نظرات