اودو کییر، بازیگر آلمانی و چهرهی شاخص سینما که در طول عمر حرفهای پربارش، از اندی وارهول گرفته، تا لارس فون تریه، ورنر هرتزوگ، راینر ورنر فاسبیندر و مدونا همکاری داشت، ۲ آذر در ۸۱سالگی درگذشت. کییر، که روزی رسانهها او را زیباترین مرد جهان توصیف میکردند، بیش از ۵دهه با چشمان مسحورکننده و لهجهی آلمانی بارز خود، ما را ترساند و مجذوب خود کرد. سروکلهی اودو کییر همهجا پیدا میشود، در میان صفحات کتاب مدونا، در «بلید» بهعنوان رهبر سنتگرای خونآشامها، در سریال تلویزیونی جنجالی لارس فون تریه و در فیلمهای مستقل بودجهپایین؛ اما در میان کارنامهی بلندوبالای او، که بیش از ۲۰۰ فیلم و سریال را در خود جا داده است، اودو کییر بیش از همه بهخاطر همکاریهای درخشانش با پاول موریسی و اندی وارهول در دو فیلم «خون برای دراکولا» (۱۹۷۳) و «گوشت برای فرانکنشتاین» (۱۹۷۴) شناخته میشود که در آنها بهعنوان دو شخصیت نمادین تاریخ سینما، کنت دراکولا و دکتر فرانکنشتاین ایفای نقش کرد.

اما پیش از آنکه کییر درقالب کنت و بارون اجرای دراماتیکی ارائه دهد، زندگی او هم مثل اجراهایش دراماتیک آغاز شد؛ در بیمارستانی در کلن در ۱۹۴۴ که پس از بمباران، مجبور شدند او و مادرش را از زیر آوار بیرون بکشند. پدرش، بدون اطلاع مادرش، ازدواج کرده و سه فرزند داشت و بهسرعت هم اودو و مادرش را رها کرد. اودو در فقر غیرقابل باوری بزرگ شد و به گفتهی خودش، تازه در ۱۷سالگی او و مادرش آب گرم داشتند. او در سال ۲۰۰۲ فاش کرد که در اواخر نوجوانی در کارخانهای کار میکرد تا «از بدبختی که در آن متولد شده بود، رها شود». اودو بالاخره پول سفر به انگلستان را تهیه کرد و به امید تحصیل و شغلی دفتری به انگلستان رفت.
اما طبق گفتهی اودو، او هیچوقت قصد بازیگرشدن نداشت: «من را کشف کردند. من هرگز نمیخواستم بازیگر شوم. فقط میخواستم زبان یاد بگیرم و سفر کنم و دنیا را ببینم. یک خوانندهی مشهور به نام مایک سارن بود که میخواست اولین فیلمش، «جادهای به سن تروپه» (Road to Saint Tropez) را کارگردانی کند و به من نقشی را پیشنهاد داد و من گفتم: نمیدانم چطور بازی کنم. اما بعد اولین فیلمم را در انگلستان ساختم و کلی تبلیغات به دست آوردم…و از آن [توجه] خوشم آمد. پسر فقیری بودم و ناگهان این همه توجه را به خود جلب کردم…بعد، اولین فیلم بزرگم، «نشان شیطان»، را با هربرت لام از فیلمهای پلنگ صورتی ساختم. و بعد به ایتالیا رفتم و در هواپیما بودم و مردی کنارم نشسته بود که شروع به صحبت کردیم. به او گفتم که بازیگر هستم و او گفت: اسم من پاول موریسی است؛ من کارگردان اندی وارهول در نیویورک هستم.» موریسی چند ماه پس از آن ملاقات با کییر تماس گرفت و به او نقشی در فیلم فرانکنشتاین اندی وارهول پیشنهاد داد.

فرانکنشتاین و دراکولای اندی وارهول اودو کییر را به شهرت رساندند و او دودههی بعد را به همکاری و رفاقت با کارگردانان افسانهای چون فاسبیندر گذراند و در فیلمهای او مثل «لیلی مارلین» (Lili Marleen) و «نسل سوم» (The Third Generation) بازی کرد. سپس در جشنوارهی فیلم برلین، کییر با گاس ون سنت آشنا شد که برایش مجوز کار در امریکا و کارت SAG او را گرفت. در دهه ۹۰، ون سنت با درام جوانانهی خود، «آیداهوی اختصاصی خودم» (My Own Private Idaho) که اقتباسی آزاد از «هنری چهارم» شکسپیر به حساب میآید، اودو کییر را به مخاطبان امریکایی شناساند.
همین دورهها بود که کییر همکاری مادامالعمری خود با لارس فون تریه را آغاز کرد. او که از اواخر دهه ۸۰ میلادی با فیلم «اپیدمیک» با فون تریه همکار شده بود، در ۱۹۹۱ در فیلم «اروپا» و سپس چندین قسمت از سریال ترسناک-تریلر این کارگردان، یعنی «قلمرو» (The Kingdom) ایفای نقش کرد؛ سریالی که کییر تا سالها بعد در فصلهای دوم و سوم آن نیز حضور داشت. از دیگر فیلمهای اودو کییر با فون تریه میتوان به «شکستن امواج»، «رقصنده در تاریکی»، «داگویل» و «مالیخولیا» اشاره کرد. دهه ۹۰، کییر به اجرای خود در نقشهای مکمل فیلمهای هالیوودی ادامه داد؛ مثل «ایس ونچورا: کارآگاه حیوانات»، «آرماگدون» و «بلید». او همچنین در کتاب ۱۹۹۲ مدونا و دو موزیکویدیوی او برای آلبوم «اروتیکا» حضور پیدا کرد.

کدام بازیگر دیگری را میشناسید که از دکتر فرانکنشتاین تا دکتر جکیل، جک قاتل، شیطان و آدولف هیتلر (نقشی که بارها به آن بازگشت) را در کارنامهاش داشته باشد و بتواند به انواع و اقسام شرارتها و مرگهای دراماتیکی که به پرده آورده افتخار کند؟ کارنامهی کدام بازیگری تنوع و گستردگی فیلمهای اودو کییر را دارد که از «سوسپیریا» تا «رقصنده در تاریکی»، «باکورائو»، «اربابان سیلم» و «ایس ونچورا» را دربرگیرد؟ چه کسی است که از فاسبیندر و میکلوش یانچو، تا پاول موریسی، والرین بروفچیک و کریستف اشلینگنزیف، داریو آرجنتو، گاس ون سنت، گای مدین، جان کارپنتر و حتی راب زامبی همکاری داشته باشد؟
اودو کییر در طول قریب به ۶۰سال بازیگری، به نمادی از جسارت و آوانگارد تبدیل شد و از آثار هالیوودی تا فیلمهای مستقل و بودجهپایین، در پروژههای خارقالعادهای حضور یافت. آخرین اجرای او را در فیلم برزیلی تحسینشدهی «مأمور مخفی» (The Secret Agent) به کارگردانی کلبر مندوسا فیلیو پیدا خواهید کرد؛ فیلمی که با حضورِ تکاندهندهی اودو کییر، جوایز بهترین کارگردانی و بهترین بازیگر مرد را در جشنوارهی کن ۲۰۲۵ به دست آورد. او قرار بود سال آینده در بازی ویدیویی هیدئو کوجیما، «OD»، ایفای نقش کند؛ اما اجل فرصت نداد تا این دو اسطورهی دنیای هنر، شگفتی تازهای به عرصه بیاورند.
بهترین فیلمهای اودو کییر؛ از «بلید» تا «باکورائو»
۲۰. آسمان آهنی (Iron Sky)

- سال اکران: ۲۰۱۲
- کارگردان: تیمو وورنسولا
- بازیگران: اودو کییر، جیم نوبلیک، پتا سرجنت
- امتیاز وبسایت راتن تومیتوز به فیلم: ۴۲ از ۱۰۰
اودو کییر در بیش از ۲۰۰ نقشآفرینی خود، فیلمهای عجیب و غریب کم ندارد. یکی از آنها که بین طرفداران سینمای کالت محبوب است، «آسمان آهنی» نام دارد؛ فیلم علمی-تخیلی که تاریخ جنگ جهانی دوم را از دیدگاه تازهای روایت میکند: چه میشد اگر نازیها روی ماه کلونی میزدند؟
داستان این فیلم دیستوپیایی، که بیشتر از فیلمنامه، جلوههای ویژهی بدیع خود را به رخ میکشد، در سال ۲۰۱۸ و روی ماه آغاز میشود؛ جایی که دو فضانورد امریکایی فرود آمدهاند و خیلی زود با گروهی از نازیها به رهبری کورتزفلایش (اودو کییر) مواجه میشوند که در سال ۱۹۴۵ از زمین گریختهاند و قصد دارند سرزمین مادری خود را بازپس بگیرند. نازیها سیاهپوستی به نام جیمز واشنگتن را اسیر میکنند تا اطلاعات بیشتری دربارهی وضعیت کرهی زمین به دست آورند و سفینهی فضاییاشان را برای نبردی نهایی روی زمین آماده کنند.
۱۹. درگیری در سلول ۹۹ (Brawl in Cell Block 99)

- سال اکران: ۲۰۱۷
- کارگردان: استیون کریگ زالر
- بازیگران: وینس وان، دان جانسن، اودو کییر، جنیفر کارپنتر
- امتیاز وبسایت راتن تومیتوز به فیلم: ۹۰ از ۱۰۰
«درگیری در سلول ۹۹» با خشونتی وحشیانه و احساساتی تکاندهنده، ادای احترام کارگردانِ وسترن ترسناک «تاماهاوک استخوانی» (Bone Tomahawk) به فیلمهای اکسپلویتشن دهههفتاد میلادی است. این فیلم گروه بازیگران فوقالعادهای را در خود جا داده که اودو کییر فقط یکی از آنهاست. وینس وان در «درگیری در سلول ۹۹»، غریزهی کمدی خود را برای به تصویر کشیدن خشونتی بیحدومرز کنار میگذارد و با سیستم و سرنوشتی بیرحمی دست و پنجه نرم میکند.
در کنار دان جانسن، سرپرست سادیستی سیگاربهلب، اودو هم به قدرت مهیب خود برای ترساندن ما متوسل شده و با تهدید قهرمان (وینس وان) به مثله کردن فرزند بهدنیانیامدهاش، شخصیتی تهوعآور را به تصویر میکشد. روند کند اما کوبنده، مبارزات واقعگرایانه و اجراهای خیرهکنندهی وان، جانسن و اودو کییر ترکیبی است که رد تراماتیکی از خود به جا میگذارد و مو به تناتان سیخ میکند.
۱۸. حیوانات مقدس (Holy Beasts)

- سال اکران: ۲۰۱۹
- کارگردان: لاورا آملیا گازمن
- بازیگران: جرالدین چاپلین، اودو کییر، لویس اسپینا
- امتیاز وبسایت راتن تومیتوز به فیلم: ۷۹ از ۱۰۰
اودو کییر همیشه دنبال این نبود که با شرورهای وحشتناک خود، ترس به جانمان بیندازد. اغلب اوقات، حضور آرام و موقر او برای حمایت بازیگر اصلی کفایت میکرد. او در «حیوانات مقدس» همین وظیفه را دارد. این فیلم، پروژهای است برای پاسداشت آثار ژان لویی خورخه، کارگردان فقید دومینیکی. خورخه، که در سال ۲۰۰۰ در سن ۵۳ سالگی به قتل رسید، تنها سه فیلم بلند ساخت، اما هنر او در محو مرز بین رویا و واقعیت میتوانست او را در کنار کسانی چون پدرو آلمادوار و آلخاندرو خودورفسکی قرار دهد. در این فیلم جرالدین چاپلین نقش دوست خیالی خورخه، ورا، را بازی میکند که برای کارگردانی فیلمنامهای از خورخه، که هرگز فیلمبرداری نشده، به سانتو دومینگو آمده است.
داستان با ریتمی کند، نگاهی به زندگی بازیگری میاندازد که با غم و اندوه پیری و نتیجهاش برای حرفه و زندگی خود دست پنجه نرم میکند. اودو در این فیلم، که میتوانید آن را مطالعهی شخصیتی با لایههایی از رمز و راز در نظر بگیرید، در نقش کاراکتری به نام هِنری ظاهر شده و با اجرای همیشهگیرای خود، جرالدین چاپلین را در مسیر اجرای شگفتانگیزش، حمایت میکند. اگر دقت کنید، اشارات متعددی هم به حضور کییر در فیلم «خون برای دراکولا» وجود دارد.
۱۷. راپسودی مجار (Hungarian Rhapsody)

- سال اکران: ۱۹۷۹
- کارگردان: میکلوش یانچو
- بازیگران: جرج چرهالمی، لاخوس بالازسوویتس، اودو کییر، گابور کونچ
- امتیاز وبسایت راتن تومیتوز به فیلم: – از ۱۰۰
کمتر بازیگری پیدا میشود که بتواند ادعا کند به اندازهی اودو در مهمترین لحظات تاریخ سینما مشارکت داشته است. او در جاهطلبانهترین فیلم میکلوش یانچو، «راپسودی مجار»، ایفای نقش کرده که در آن یانچو برداشت خود را از انقلاب مردم مجارستان و مبارزات بین نخبگان و طبقات کارگر پس از جنگ جهانی اول ارائه میدهد. این فیلم در ۱۹۷۹ به گرانترین فیلم صنعت سینمای مجارستان تا آن زمان تبدیل شد، اما در گیشه شکست خورد و به پایان یافتن دوران حرفهای یانچو در سطح بینالمللی انجامید.
«راپسودی مجار» در آغاز قرار بود بخشی از یک سهگانهی سینمایی باشد؛ اما با شکست دو فیلم اول، یانچو نتوانست هیچوقت فیلم آخر را بسازد. این فیلم از سبک معمول یانچو پیروی میکند؛ بسیار جاهطلبانه با قابهای باشکوه و نماهای بسیار طولانی که روایتی خیالی از قهرمانی از تاریخ مجارستان را به تصویر میکشد؛ قهرمانی که در حملات ترور سفید علیه کمونیستها و دهقانان انقلابی شرکت کرد و به یک ضدفاشیست و رهبر جنبشهای مردمی علیه رابطهی بین مجارستان و آلمان نازی تبدیل شد.
۱۶. دکتر جکیل و زنان (Docteur Jekyll et les femmes)

- سال اکران: ۱۹۸۱
- کارگردان: والرین بروفچیک
- بازیگران: اودو کییر، مارینا پیرو، هاوارد ورنون
- امتیاز وبسایت راتن تومیتوز به فیلم: ۵۳ از ۱۰۰
اودو کییر پس از دراکولا و دکتر فرانکنشتاینِ فیلمهای پاول موریسی، در این اقتباس کارگردان جنجالی لهستانی، والرین بروفچیک از «مورد غیرعادی دکتر جکیل و آقای هاید» (Strange Case of Dr. Jekyll and Mr. Hyde) نقش دکتر هنری جکیل را بازی میکند.
بروفچیک در این فیلم، که به نام «مورد غیرعادی دکتر جکیل و خانم آزبورن» (The Strange Case of Dr. Jekyll and Miss Osbourne) هم شناخته میشود، برداشتی منحصر به فرد از داستان گوتیک کلاسیک رابرت لویی استیونسون ارائه میدهد و داستانی دربارهی شخصیت دوگانه را، به استعارهای از شورشی علیه آداب و رسوم اجتماعی خفقانآور جامعهی طبقه بالا و پایان قرن بیستم تبدیل میکند. با یک آقای هاید (ژرار زالکبرگ) که در تمایلات شهوانی خود غرق شده و یک دکتر جکیل با بازی اودو کییر، «دکتر جکیل و زنان» به فیلمی رویاگونه از خشونت و ابتذال تبدیل میشود. تعجب ندارد که توزیعکنندگان میخواستند نام فیلم را به «حمام خون دکتر جکیل» (Bloodbath of Dr. Jekyll) تغییر بدهند و آن را در مارکت فیلمهای سخیف بفروشند.
۱۵. ترفند نور (A Trick of the Light)

- سال اکران: ۱۹۹۵
- کارگردان: ویم وندرز
- بازیگران: اودو کییر، نادین بوتنر، کریستوف مِرگ
- امتیاز وبسایت راتن تومیتوز به فیلم: ۵۳ از ۱۰۰
«ترفند نور» یا «برادران اسکلادانوفسکی» (Die Gebrüder Skladanowsky) ادای دین ویم وندرز به سینماست. داستان ساخت این فیلم از این قرار است که در صدسالگی تولد سینما به دست مکس و امیل اسکلادانوفسکی (که هشتهفته زودتر از برادران لومیر فیلم خود را در نوامبر ۱۹۸۵ در برلین به نمایش درآوردند) ویم وندرز در ۱۹۹۵ میلادی با دانشجویان دانشگاه تلویزیون و فیلم مونیخ همراه شد تا فیلمی دربارهی تولد سینما بسازند. بهجای استفاده از قالب مستند، آنها با فیلم صامتِ خود به استقبال داستان اسکلادانوفسکی رفتند. اودو کییر هم نقش مکس اسکلادانوفسکی را در فیلم بازی میکند.
این فیلم کوتاه اما پرشور، با تجهیزات قدیمی و رویکردی غیرمتعارف، چه از نظر فنی و چه از نظر ساختار روایی/مستند، ساخته شده؛ شیوههایی که به آثار اسکلادانوفسکیها ادای احترام کرده و سبکشان را به طرق مختلف بازتاب میدهد؛ مثل استفاده از سکانسهای روایی به سبک فیلمهای صامت که با موسیقی ارگ همراه است و صدایی بیرون از قاب روی آن روایت میکند، یا با مصاحبههای مستند با دختر مسن یکی از برادران و سکانسهای سورئال که در آن ارواح گذشته وارد دنیای حال میشوند.
۱۴. اروپا (Zentropa)

- سال اکران: ۱۹۹۱
- کارگردان: لارس فون تریه
- بازیگران: اودو کییر، ژان مارک بار، بارد اووه، باربارا سوکوا
- امتیاز وبسایت راتن تومیتوز به فیلم: – از ۱۰۰
اودو کییر با برخی از جنجالیترین فیلمسازان زمانه کار کرده است و یکی از آنها که تقریبا در تمام آثارش ظاهر شده، کسی نیست جز لارس فون تریهی دانمارکی. کییر حتی در سریال تلویزیونی فون تریه و تراژدی موزیکال او، «رقصنده در تاریکی» (Dancer in the Dark) ایفای نقش کرده؛ فیلمی که برندهی نخل طلای جشنوارهی کن شد.
«اروپا» (۱۹۹۱) یکی از همکاریهای اولیهی کییر با فون تریه است که سومین فیلم بلند فونتریه و سومین قسمت از سهگانهی اروپای او بعد از «عنصر جنایت» (The Element of Crime) و «اپیدمیک» (Epidemic) هم به حساب میآید. این فیلم عجیب، دلهرهآور و هزارتومانند، داستان یک امریکایی سادهلوح در آلمان را، درست پس از پایان جنگ جهانی دوم روایت میکند. این امریکایی که لئو (ژان مارک بار) نام دارد، دقیقا نمیداند در آلمان چه میکند، چون نه طرفدار نازیهاست و نه آنقدر عاشق آلمان؛ اما میخواهد نقشی در بازسازی کشور داشته باشد. کییر در فیلم نقش لاورنس هارتمن از خانوادهی هارتمنها را بازی میکند که لئو عاشق خواهرش کاتارینا میشود.
۱۳. همسایهام آدولف (My Neighbor Adolf)

- سال اکران: ۲۰۲۲
- کارگردان: لئونید پرودوفسکی
- بازیگران: اودو کییر، دیوید هیمن
- امتیاز وبسایت راتن تومیتوز به فیلم: ۵۸ از ۱۰۰
در هالیوود رسم است که هر بازیگری با لهجه و چهرهی اروپایی، حداقل یک بار نقش نازی بازی کند. کارنامهی اودو کییر هم پر است از فیلمهای خوب و بد که در آن یک نازی، یا گاه خودِ هیتلر میشود. او در فیلم کوتاه و عجیب و غریب «خانم مایتلمایر» (Mrs. Meitlemeihr) محصول ۲۰۰۲ نشان داد که اگر هیتلر جان سالم به در میبرد چگونه ممکن است خودش را در لندن پنهان کند (با پوشیدن لباس مبدل!)؛ او سپس در «آسمان آهنی» و دنبالهاش تصویری اغراقآمیز و بامزه از نازیها روی ماه ارائه داد. اودو کییر در فصل دوم سریال «شکارچیان» (Hunters) محصول آمازون (آخرین اجرای کییر در یک سریال تلویزیونی) در نقش هیتلر در زمان محاکمه ظاهر شد.
عنوان فیلم ۲۰۲۲ هم گویاست. در «همسایهام آدولف» یک بازماندهی لهستانی هولوکاست که در امریکای جنوبی زندگی میکند، به همسایهاش که تازه به محل نقل مکان کرده، شک دارد که نکند این آلمانی، خودِ هیتلر باشد. لئونید پرودوفسکی، کارگردان روس با بازیهای ذهنی و کمدی، دیوید هیمن و اودو کییر را در مقابل هم قرار داده که اجرای کییر و هیمن در آن بر هرچیز دیگر سایه میاندازد.
۱۲. گرایندهاوس (Grindhouse)

- سال اکران: ۲۰۰۷
- کارگردان: رابرت رودریگز، کوئنتین تارانتینو
- بازیگران: کرت راسل، زویی بل، رز مکگوئن، اودو کییر
- امتیاز وبسایت راتن تومیتوز به فیلم: – از ۱۰۰
این فیلم، یکی از خاصترین پروژههایی است که اودو کییر در آنها حضور داشته. «گرایندهاوس»، که در قالب «دو فیلم با یک بلیت» تدوین شده، «سیاره وحشت» (Planet Terror) به کارگردانی رابرت رودریگز و فیلم اسلشر کوئنتین تارانتینو، «ضد مرگ» (Death Proof) را کنار هم قرار میدهد و تریلرهایی از فیلمهایی تخیلی بهسبک «اکسپلویتیشن» (Exploitation) در آن گنجانده شده که کسانی چون ایلای راث، راب زامبی و ادگار رایت کارگردانیاشان کردهاند.
اودو کییر در تریلر «زنان گرگینهای اساس» (Werewolf Women of the SS) در «گرایندهاوس» حضور دارد؛ تریلری به کارگردانی راب زامبی که در آن کییر با نیکلاس کیجی دیوانه همبازی میشود. در «زنان گرگینهای اساس» اودو برای بار چندم یونیفورم نازی به تن میکند؛ اما نه برای بهتصویر کشیدن جنایتکاران جنگ جهانی، که برای روایت نقشهی شیطانی هیتلر برای ساخت نژادی از زنان گرگینهای!
۱۱. سوراخ کلید (Keyhole)

- سال اکران: ۲۰۱۱
- کارگردان: گای مدین
- بازیگران: ایزابلا روسلینی، جیسون پاتریک، اودو کییر، بروک پالسون
- امتیاز وبسایت راتن تومیتوز به فیلم: ۷۰ از ۱۰۰
گای مدین، کارگردان کانادایی، با «سوراخ کلید» یکی دیگر از فیلمهای رویاگونه (یا کابوسوار) خود را ساخت که اودو کییر در آن حضور دارد. داستان هزارتوی جنزده و فیلمنوآرِ مدین با اولیس (جیسون پاتریک) آغاز میشود، گنگستری که در خانهی سابق خانوادهاش گیر افتاده و پلیس او را محاصره کرده. این خانه اما نه یک خانهی معمولی، که هزارتویی است از ارواح، خاطرات و درهای قفل شده. مدین با کولهباری از ترفندهای رترو و سورئالیستی، مونتاژی بیقرار ارائه میدهد که به ترکیبی از یک فیلم سیاه و سفیدی از دههی ۳۰ و اساطیر یونانی (ادیسه هومر) میماند؛ ترکیبی که از ناخودآگاه یا تاریخ سینما سرچشمه میگیرد.
در خانهی متروکهی «سوراخ کلید» تشخیص اینکه چه چیز واقعی و چه چیز رویاست دشوار یا غیرممکن است. اولیس دختری که انگار غرقشده (بروک پالسون) به زندگی بازمیگرداند و دکتری (اودو کییر) او را معاینه میکند. در اتاق دیگری یک گروگان دستبسته وجود دارد؛ جایی دیگر همسر اولیس (ایزابلا روسلینی) دارد از سرطان میمیرد و همزمان، پدر پیر و برهنهی او به تخت زنجیر شده است. فیلمهای مدین باب میل همه نیستند، اما اگر میخواهید اودو کییر را در فیلم سورئال دیگری ببینید، میتوانید به فیلم بعدی همین مدین رجوع کنید که همکاریاش با کییر در ۲۰۱۵ با فیلم «اتاق ممنوعه» (The Forbidden Room) ادامه پیدا کرد.
۱۰. پسرم، پسرم، چه کردهای (My Son, My Son, What Have Ye Done)

- سال اکران: ۲۰۰۹
- کارگردان: ورنر هرتزوگ
- بازیگران: مایکل شنون، ویلم دفو، اودو کییر، کلویی سونی
- امتیاز وبسایت راتن تومیتوز به فیلم: ۵۱ از ۱۰۰
همان سالی که نیکلاس کیج در فیلم ورنر هرتزوگ، «ستوان بد: بندر نیواورلئان» (Bad Lieutenant: Port of Call New Orleans) با ایگوانا همبازی شد، اودو کییر در فیلم دیگر هرتزوگ، «پسرم، پسرم، چه کردهای»، نقش کارگردان یک نمایش را ایفا میکند که شترمرغی عینکش را میدزدد.
«پسرم، پسرم، چه کردهای» یک فیلم کوچک و کاراکترمحور در کارنامهی هردو کارگردان و بازیگر آلمانی است و هرگز سروصدایی را به راه نینداخت که فیلم ۲۰۰۹ دیگر هرتزوگ. اما با گروه بازیگرانی فوقالعاده چون مایکل شنون، ویلم دفو و کلویی سونی در کنار اودو کییر، «پسرم، پسرم، چه کردهای» به فیلمی تأثیرگذار تبدیل میشود که از داستانی واقعی الهام میگیرد. فیلم بر ماجرای مردی به نام برد (مایکل شنون) تمرکز دارد که آدم دراماتیکی نیست، اما چهرهی خدا را در ظرف جوی دوسر میبیند و وسط تمرین کارگردان تئاترش (اودو کییر) از بسکتبال حرف میزند. فیلم، سقوط او به تاریکیهای جنون را بررسی میکند که در نهایت او را به کشتن مادرش سوق میدهد.
۹. بلید (Blade)

- سال اکران: ۱۹۹۸
- کارگردان: استفن نورینگتون
- بازیگران: وسلی اسنایپز، کریس کریستوفرسون، استفن دورف، اودو کییر
- امتیاز وبسایت راتن تومیتوز به فیلم: ۵۹ از ۱۰۰
«بلید» اولین فیلمی نیست که اودو کییر را در ایالات متحده معروف کرد؛ اما یکی از فیلمهایی است که به او در نقش شرور ترسناک هالیوود، جایگاهی اسطورهای بخشید. اسنایپس قهرمان داستان «بلید» است؛ موجودی نیمهانسان و نیمهخونآشام که طبیعت خونآشامی خود را انکار کرده و بهعنوان شکارچی خونآشام فعالیت میکند. خونآشامی جوان و سرکش (استفن دورف) علیه رهبران و قدیمیهای سنتگرایشان، که دراگونتیِ اودو کییر یکی از آنهاست، برمیخیزد و به معنای واقعی کلمه حمام خون راه میاندازد.
«بلید» اولین فیلم از سهگانهی وسلی اسنایپز در نقش این ابرقهرمان است. با اینکه فیلم اول اغلب به نفع دنبالهی خوش رنگ و لعاب آن به کارگردانی گیرمو دلتورو به فراموشی سپرده میشود، اما سکانس خونین ابتدایی در کلوب شبانه، مبارزهی بلید با دیکن فراستِ یاغی و خودکشی اجباری کییر در نقش خونآشامی سالخورده هیچوقت از یادمان نمیرود. البته اجرای اودو کییر هم نوستالژی روزهای او در نقش کنت دراکولای اندی وارهول را برایمان زنده میکند.
۸. نسل سوم (The Third Generation)

- سال اکران: ۱۹۷۹
- کارگردان: راینر ورنر فاسبیندر
- بازیگران: هانا شیگولا، مارگیت کارستنسن، ادی کنستانتین، اودو کییر
- امتیاز وبسایت راتن تومیتوز به فیلم: ۹۲ از ۱۰۰
«از بین تمام کارگردانان، او تنها کسی بود که به مخاطب نشان داد آلمان چگونه کشوری است.» اودو کییر این جمله را دربارهی راینر ورنر فاسبیندر، دوست و هماتاقی خود گفته که رابطهاش با او، به دوران پیشابازیگریاش برمیگردد. این دو نفر در دورهی نوجوانی با هم در خیابانهای کلن جنجال به پا میکردند و بعدها به هماتاقی و همکار تبدیل شدند. کییر دربارهی روزهای جوانی خود و دوستیاش با فاسبیندر گفته:
«وقتی ۱۶ ساله بودم، نوعی بار مخصوص طبقهی کارگر در کلن وجود داشت…. من به آنجا میرفتم چون دوست دارم مردم را تماشا کنم و با یک مرد جوان ۱۵ساله آشنا شدم و آن فاسبیندر بود. ما کوکاکولا مینوشیدیم و فقط مردم را تماشا میکردیم. تا اینکه ساعت ده شب ما را از بار بیرون میانداختند چون زیر سن قانونی بودیم. بعد وقتی ۲۰ ساله بودم و در انگلستان روی اولین فیلمم کار میکردم، مجلهی آلمانی اشترن را خریدم و آن را باز کردم و فاسبیندر را با تیتر «الکلی، نابغه» دیدم و فکر کردم این [خود] راینر است…. او به من نقشی در فیلمش پیشنهاد داد اما من از این نقش خوشم نیامد. او نقش دومی را در «همسر رئیس ایستگاه» (Bolwieser) به من پیشنهاد داد. پس فیلمساختن و زندگی مشترک ما آغاز شد.»
فیلم «نسل سوم»، که اودو کییر در آن در نقش آهنگسازی به نام ادگار ایفای نقش کرده، یکی از دشوارترین فیلمهای فاسبیندر، بهویژه برای کسانی است که تازه میخواهند سراغ فیلمهای این کارگردان بروند. «نسل سوم» نام یک سازمان تروریستی است که از دستورالعملهای ایدئولوژیک دو سلف خود پیشی میگیرد. هدف آن پایان دادن به سرمایهداری غربی است که با توجه به محدودیتها و موانعی که این گروه با آن روبرو است، هدفی سادهلوحانه به نظر میرسد. راینر ورنر فاسبیندر این داستان را با بازیگران متنوع (بول اوژیه، هانا شیگولا، فولکر اشپنگلر، هری باوئر، ادی کنستانتین، اودو کییر…) و رویکردی طنزی، کاریکاتورگونه و لحن سورئال روایت میکند؛ اما همچنان صداقت خاصی در فیلم هست که باری دیگر، مهارت روایی جذاب فاسبیندر را میرساند.
۷. آیداهوی اختصاصی خودم (My Own Private Idaho)

- سال اکران: ۱۹۹۱
- کارگردان: گاس ون سنت
- بازیگران: ریور فینیکس، کیانو ریوز، اودو کییر، ویلیام ریچرت
- امتیاز وبسایت راتن تومیتوز به فیلم: ۸۰ از ۱۰۰
گاس ون سنت با «آیداهوی اختصاصی خودم»، پای اودو کییر را به هالیوود باز کرد. این فیلم، که سفر جادهای دو جوان (ریور فینیکس و کیانو ریوز) را دنبال میکند، به ترکیبی از یک فیلم دیزنی با خلاقیتهای هنری اندی وارهول میماند که دُز بالایی از شکسپیر هم به آن تزریق کرده باشند. ریور فینیکس در نقش مایک واترز، یک پسر خیابانی پورتلندی، مدام با موقعیتهای مرگ و زندگی دست به گریبان است. تنها دوست واقعی او، اسکات فیور (کیانو ریوز)، زندگی مرفه خود بهعنوان پسر شهردار پورتلند را رها کرده تا با دیگر پسران خیابانی پرسه بزند. آنها سفری برای یافتن مادر مایک آغاز میکنند که آنها را به آیداهو و سپس ایتالیا میبرد.
ون سنت فیلمش را با انواع و اقسام ابزارهای روایی غیرمعمول و جلوههای بصری نامتعارف پر کرده؛ مثل مدلینگ ریوز روی جلد مجلهها یا سکانس سهتایی فینیکس، ریوز و اودو کییر در نقش هانس که مایک و اسکات پولِ سفر خود به ایتالیا را از او میگیرند. آنچه بر اجرای فراموشنشدنی اودو کییر در «آیداهوی اختصاصی خودم» سایه میاندازد، بازیِ دردناک ریور فینیکس است که تقریبا دوسال بعد، بر اثر مصرف مواد مخدر جان خود را از دست داد.
۶. پرنده رنگین (The Painted Bird)

- سال اکران: ۲۰۱۹
- کارگردان: واتسلاو مارهول
- بازیگران: استلان اسکارشگورد، اودو کییر، هاروی کایتل، جولین سندرز
- امتیاز وبسایت راتن تومیتوز به فیلم: ۸۱ از ۱۰۰
اقتباس واتسلاو مارهول از رمان یرژی کوشینسکی به همین نام، داستان پسری یهودی را دنبال میکند که در طول جنگ جهانی دوم از کشور اروپایی نامشخصی میگذرد. در این اقتباس تا بخواهید به دار آویختن وجود دارد، باری قهرمان داستان تا گلو در خاک فرورفته و کلاغها به او حمله میکنند و چشمهای از حدقه درآمدهای را به گربهی خانواده میدهند. دیدن این صحنهها از خواندنش هم وحشتناکتر است و احتمالا تعجب نخواهید کرد که در اولین اکران آن، نصف بینندگان از سالن بیرون آمدند.
«پرنده رنگین» از آن فیلمهای دهشتناک دربارهی جنگ است که آرزو میکنید کاش هیچوقت ندیده بودید و اودو کییر هم در آن یکی از شیطانیترین شخصیتهای تمام عمرش را به تصویر میکشد. کییر دربارهی شخصیتهای شیطانی و اجرای آنها توضیح داده:
«مردم اغلب به من میگویند تو خیلی شیطانی هستی. اما من یک باغبانم. حیوانات را در پالم اسپرینگز، جایی که زندگی میکنم، نجات میدهم و سگها را، چون نمیخواهم بمیرند. من درختان نخل زیادی دارم که خودم 20 سال پیش آنها را کاشتم. عاشق بوی زمین هستم. دوستانم میگویند آشپز خوبیام…من کاملا نقطهمقابل شیطانی بودنم. فکر میکنم فقط اگر آدم خوبی باشید، میتوانید روی پرده واقعا شیطانی ظاهر شوید.»
۵. نارسیسوس و سایکی (Narcissus and Psyche)

- سال اکران: ۱۹۸۰
- کارگردان: گبور بودی
- بازیگران: اودو کییر، پاتریشیا آدریانی، جرج چرهالمی
- امتیاز وبسایت راتن تومیتوز به فیلم: – از ۱۰۰
گبور بودی سال ۱۹۸۰ با تکیه بر قدرت اجرای اودو کییر برای هرچیز غیرمتعارف، حماسهی خود را به سینما آورد که با نامهای مختلفی مثل «سایکی» (Psyché) یا «نارسیسوس و سایکی» شناخته میشود. این فیلم، که اقتباسی از گزیده اشعار شاعر مجارستانی، شاندور ورش است، روی دو شخصیت نارسیس با اجرای پاتریشیا آدریانی (الهامگرفته شده از اساطیر یونان باستان) و سایکی (اودو کییر) و عشق آنها تمرکز دارد؛ عشقی که به معنایی که از آن سراغ داریم، محقق نمیشود و نارسیس و سایکی را به سوی مرگ میکشاند.
بودی در «نارسیسوس و سایکی» داستان دو کاراکتر را در طول یک قرن دنبال میکند. سایکی بهدست راهبهها بزرگ میشود و با اشرافزادهای ازدواج میکند؛ اما شهوت فراوانی دارد و درگیر روابط متعددی میشود. با این حال، عشق واقعی او به نارسیسِ مبتلا به سیفلیس است که اساسا در قالب عشقی افلاطونی شکل میگیرد. ایشتوان هیلدبراند، فیلمبردار بودی در این فیلم، به کارگردان در خلق جهانی که همزمان باروک، سورئال و تا حدودی رمانتیک است، کمک کرده و ترکیب قاببندیهای عجیب، فیلترهای رنگی و موسیقی متن آن به تشدید این حس سورئال میانجامد. عجیب نیست که اودو کییر بارها از «نارسیسوس و سایکی» بهعنوان یکی از جالبترین فیلمهایی که در آن بازی کرده، نام برده است.
۴. مدهآ (Medea)

- سال اکران: ۱۹۸۸
- کارگردان: لارس فون تریه
- بازیگران: اودو کییر، هنینگ ینسن، کریستین اولسن، بارد اووه
- امتیاز وبسایت راتن تومیتوز به فیلم: ۸۶ از ۱۰۰
اودو کییر دربارهی اولین ملاقاتش با فون تریه گفته: «اولین باری که او را دیدم باورم نمیشد. توقع کسی مثل فاسبیندر را داشتم که تمام لباسهایش مشکی و همیشه حالش بد باشد. اما مرد جوانی شبیه دانشجوها وارد شد و او لارس فون تریه بود…چندهفته بعد از دانمارک با من تماس گرفت و نقش جیسون را در «مدهآ» به من پیشنهاد داد». «مدهآ» اقتباسی تلویزیونی براساس فیلمنامهی کارل تئودور درایر از تراژدی یونان باستان، «اوریپید» (Euripides) است.
ازآنجا که «مدهآ» برای تلویزیون دانمارک ساخته شده، بودجهی اندک آن توی چشم میزند؛ با این حال، این بودجهی اندک و محدودیتهای فنی جنبش دگما ۹۵ نتیجهی بصری خارقالعادهای به بار آورده است و میتوانید ریشههای سبک خاص لارس فون تریه را در آن ببینید که سالها بعد در فیلمهای هالیوودیاش ادامه پیدا کرد.
«مدهآ» دربارهی زنی است به نام مدهآ که همسرش جیسون (اودو کییر) میخواهد او را ترک و طرد کند؛ مدهآ هم دنبال انتقام از جیسون و کسانی است که به او و فرزندانش ظلم کردهاند. حتی اگر داستان را بدانید یا اقتباس پازولینی از آن را دیده باشید، باز هم فون تریه موفق شده اقتباسی تکاندهنده و متفاوت از این تراژدی به نمایش بگذارد. دکور مینیمالیستی با پسزمینهی طبیعی و حس رویاگونهی فیلم، همراه با نگاه مغموم اما مصمم اودو کییر در پایانبندی هولناک آن، نهتنها جسارت و هوشمندی کییر و فون تریه را نشان میدهد، که این فیلم را به گوهر پنهانی از کارنامهی هردو هنرمند تبدیل میکند. همکاریهای متعدد و درخشان اودو کییر با فون تریه طی سالهای بعد ادامه یافت و با سریال «قلمرو» به اوج رسید.
۳. آواز قو (Swan Song)

- سال اکران: ۲۰۲۱
- کارگردان: تاد استیفنز
- بازیگران: اودو کییر، لیندا اوانز، جنیفر کولیج
- امتیاز وبسایت راتن تومیتوز به فیلم: ۹۲ از ۱۰۰
در طول بیش از ۵دهه فعالیت حرفهای، اودو کییر کمتر در جایگاه نقش اصلی قرار گرفت؛ اما تاد استفینز سال ۲۰۲۱ با ادیسهی عجیب و غریب خود، که از قهرمانی واقعی از شهر کوچک سنداسکی اوهایو الهام میگیرد، این فرصت را در «آواز قو» برای اودو کییر فراهم کرد تا یکی از بهترین اجراهای عمرش را ارائه بدهد. در «آواز قو» (آن را با فیلم همنامی که همان سال با بازیگری ماهرشالا علی آمد اشتباه نگیرید)، اودو کییر نقش پت پیتسنبارگر را بازی میکند؛ یک آرایشگر حساس و خسته از زندگی که معشوقش بدون گذاشتن وصیتنامهای درگذشته و هیچچیز از رابطهی چنددههایاشان برای پت باقی نگذاشته است.
وقتی برای اولین بار پت را میبینیم، او در خانهی سالمندان گیر افتاده و دیگر خبری از شکوه سابق او نیست. پت روزهایش را با دزدکی سیگار کشیدن، خیره شدن به دیوارها و تا کردن دستمال سفرهها میگذراند؛ تا اینکه وکیلی از راه میرسد و به او میگوید مشتری سابقش، ریتا پارکر اسلون در وصیتنامهاش قید کرده که فقط پت اجازه دارد جسد او را در تابوت آرایش کند. وعدهی پول درشتی هم به پت داده میشود تا باوجود بیتمایلی، بالاخره از بازنشستگی بیرون بیاید. اودو کییر پیاده در جادههای فرعی ناکجاآبادهای امریکا به راه میافتد تا با گذشتهی عجیب و خودِ قدیمیاش روبرو شود.
۲. باکورائو (Bacurau)

- سال اکران: ۲۰۱۹
- کارگردان: کلبر مندونسا فیلیو
- بازیگران: اودو کییر، سونیا براگا، باربارا کولن، سیلورو پریرا
- امتیاز وبسایت راتن تومیتوز به فیلم: ۹۳ از ۱۰۰
«مأمور مخفی»، فیلم تحسینشدهی کلبر مندونسا فیلیو، آخرین فیلمی است که اودو کییر در آن بازی کرده. اما این دومین همکاری کارگردان برزیلی و کییر به حساب میآید. پیشتر و در بحبوحهی کرونا، اودو کییر با فیلم «باکورائو» فیلیو باری دیگر یکی از شرورترین شخصیتهای تاریخ سینما را به تصویر آورد.
وسترن عجیب و بینظیر برزیلی کلبر مندونسا فیلیو، «باکورائو» (یا «قوش شب»)، که در آیندهای نزدیک در شهری روستایی که ناگهان از هر نقشهی دیجیتالی پاک شده است اتفاق میافتد، گاهی اوقات کمیک و گاهی اوقات ترسناک است و بدون هیچ هشداری، ناگهان از اکشن خونین به کمدی اسلپاستیک و سپس به درام اجتماعی نفسگیر تغییر مسیر میدهد. وقتی شهر «باکورائو» از نقشههای گوگل پاک ناپدید میشود، حضورِ اودو کییر در فیلم، مثل سررسیدن تاریکی شومتر از آن چیزی میماند که حتی میتوانید تصورش را بکنید.
کییر کار روی این پروژه را کاملا اتفاقی توصیف کرده. او فیلیو را در فستیوال فیلم پالم اسپرینگز دید و به حضور در فیلمش جواب مثبت داد؛ فقط چون سونیا براگا قرار بود در «باکورائو» باشد و اودو اجرایش را در فیلم «بوسهی زن عنکبوتی» (Kiss of the Spider Woman) دوست داشت. اودو گفته: «من همیشه به مردم میگویم که آدم خوششانسی هستم. بسیاری از کارگردانهایی که با آنها کار کردهام در آن زمان شناختهشده نبودند، اما جادویی از قبل در آنها وجود داشت. بیشترشان را حتی از طریق مدیر برنامههایشان ملاقات نکردهام.»
۱. فرانکنشتاین و دراکولای اندی وارهول

- سال اکران: ۱۹۷۳، ۱۹۷۴
- کارگردان: پاول موریسی
- بازیگران: اودو کییر، جو دالساندرو، آرنو یورگینگ
- امتیاز وبسایت راتن تومیتوز به فیلم: ۸۸ از ۱۰۰
بهقول خود اودو، او واقعا خوششانس بود که در همان سالهای ابتدایی بازیگریاش، پاول موریسی به پستاش خورد. موریسی هم مجذوب چشمان سبز روشن اودو شد و یکجا نقش کنت دراکولا و دکتر فرانکنشتاین را به او پیشنهاد داد. «گوشت برای فرانکنشتاین» (Flesh For Frankenstein) و «خون برای دراکولا» (Blood For Dracula)، که تحت عنوان فرانکنشتاین و دراکولای اندی وارهول هم شناخته میشوند، با حضور اودو کییر در نقش اصلی هردو فیلم، به ترتیب سالهای ۱۹۷۳ و ۱۹۷۴ آمدند. با اینکه اندی وارهول نقش مستقیمی در ساخت فیلمها نداشته است، اما بازروایی خونین و مبتذل پاول موریسی از شناختهشدهترین داستانهای تاریخ ادبیات، خاصیتی اندی وارهول-وار در خود دارد که امروزه با بازگشت به آن میبینید تنها اودو کییر از پسِ اجرایشان برمیآمد.
دکترِ دیوانهی اودو کییر در «گوشت برای فرانکنشتاین» از هیچ ابتذالی ابایی ندارد. در این نسخهی پاول موریسی از داستان مری شلی، بارون فرانکنشتاین (اودو کییر) و دستیارش اوتو (آرنو یورگینگ) میخواهند حیات را از نو خلق کنند. آنها پیشتر یک زامبی زن ساختهاند و حالا باید برایش مردی بسازند و چرخهی تولید مثل «نژاد برتر» را راه بیندازند. آنها به مغز یک مرد قوی و پرطرفدار بین زنان نیاز دارند که حتما باید صرب باشد. فرانکنشتاین و زیردستش از یک فاحشهخانه سردرمیآورند و مردی به نام ساشا را هدف قرار داده و سرش را از تنش جدا میکنند. این اولین قدم برای خلق شکلی تازه از حیات است که با ورود معشوق بارونس فرانکنشتاین (جو دالساندرو) به هم میریزد.
فیلم بعدی پاول موریسی و اندی وارهول پس از «گوشت برای فرانکنشتاین» تقریبا در همان راستاست؛ با این تفاوت که داستان کلاسیک دراکولا، حالا در لفافههای مبتذل و مانیفستهای سیاسی پیچیده شده. «خون برای دراکولا» از بهترین فیلمهای دراکولا و یکی از عجیبترین اقتباسهای داستان برام استوکر است که تاکنون از پردهی سینما سردرآورده. در دراکولای اندی وارهول، اودو کییر نقش کنت خونآشام را بازی میکند که دچار سوءتغذیه شده و در جستجوی خون باکرهها، رومانی محبوب خود را به مقصد ایتالیا ترک میکند. در این فیلم، صحنهای که کنتِ اودو کییر از درد به خود میپیچد و حسابی خون و خونریزی به راه میاندازد فراموشنشدنی است. اودو کییر پس از «گوشت برای فرانکنشتاین» و «خون برای دراکولا»، کمتر فرصت یافت در نقش اصلی قرار گیرد؛ اما روح و جلوهی خونآشامی اودو تا آخر با او باقی ماند.
منبع: Variety
نوشته بهترین فیلمهای اودو کییر؛ گاهی هیتلر، همیشه خونآشام (پرتره یک بازیگر) اولین بار در دیجیکالا مگ. پدیدار شد.

0 نظرات