فرود بر ناو هواپیمابر یکی از دشوارترین مانورهای خلبانی است. اما هیچ جنگندهای به اندازه کوتلاس F7U کابوس خلبانان نیروی دریایی آمریکا نبوده است.
جنگنده کوتلاس F7U، یک هواپیمای پیشگام در عصر جت، با وجود طراحی نوآورانه، به دلیل مشکلات فنی و طراحی خاصش به کابوسی برای خلبانان نیروی دریایی آمریکا تبدیل شد. مشکلات متعدد آن به سرعت نام بدی برای این جنگنده در ارتش به ارمغان آورد.
چرا فرود با کوتلاس F7U اینقدر دشوار بود؟
کوتلاس F7U، جنگندهای ساخت شرکت ووت (Vought)، به اعتقاد دیوید تاسی، خلبان سابق نیروی دریایی ایالات متحده، «تقریباً غیرممکن» برای فرود بر ناو بود. این جنگنده به موتورهای غیرقابلاعتماد مجهز بود و در طول فرود نیاز به زاویه حمله بالا داشت. مشکلات آن به همینجا ختم نمیشد؛ ضعف موتور، کنترلهای هیدرولیک پردردسر و دید رو به جلوی محدود در هنگام فرود، به دلیل زاویه دماغه بالا، از دیگر معایب آن بودند. آمار حوادث نیز مهر تأیید بر این شهرت بد میزد. بین سالهای ۱۹۵۲ تا ۱۹۵۶، ۷۸ سانحه و حادثه مربوط به F7U کوتلاس گزارش شد که بیش از ۲۵٪ آنها مرگبار بودند. به همین دلیل، خلبانان لقب طنزآمیز قاتل افسران (Ensign Killer) را به آن دادند. سرانجام، این جنگنده در سال ۱۹۵۷، تنها دو سال پس از تولید آخرین مدل، از خدمت بازنشسته شد.
- این هواپیما آنقدر بیصدا بود که دشمنانش هرگز متوجه حضورش نشدند؛ راز بزرگ جنگ ویتنام!
- چرا جنگنده F-35 لایتنینگ تسلیحات خود را داخل بدنه پنهان میکند؟
مشکلسازترین جتهای شرکت ووت برای فرود بر ناو
جنگنده F-8 کروسیدر (F-8 Crusader) نیز از دیگر تولیدات شرکت چنس ووت (Chance Vought) بود که فرود با آن «دشوار» تلقی میشد. این جت هم از مشکلات آیرودینامیکی مشابهی رنج میبرد و نیاز به زاویه دماغه بالا هنگام فرود داشت. مهندسان برای رفع این مشکل، بال متغیر را ابداع کردند که امکان تنظیم ۷ درجهای بال را فراهم میآورد. هواپیمای بعدی، A-7 کرسیر (A-7 Corsair)، با اینکه برای کاهش هزینه بر پایه کروسیدر ساخته شد، برخی ویژگیهای نامطلوب فرود را به ارث برد. موتورهای کرسیر پاسخ کندی داشتند و هواپیما به سرعت نزدیکشدن بالایی نیاز داشت که فضای کمی برای خطا در اختیار خلبانان قرار میداد.
0 نظرات