با وجود درک علمی امروزی از پدیده خورشیدگرفتگی، این واقعه آسمانی در گذشته با رمز و راز و ترس همراه بود. تمدنهای باستان آن را پیامی از خدایان یا نشانهای از رویدادهای شوم میپنداشتند.
در طول هزاران سال، انسانها به آسمان نگریستهاند و به دنبال پاسخهایی برای حقایق پنهان کسوف بودهاند. این مقاله به بررسی چگونگی تعبیر پدیده خورشیدگرفتگی توسط تمدن های باستانی در سراسر جهان میپردازد.
نگاه باستان به خورشیدگرفتگی؛ ترس و پیشگویی
واژه کسوف از یک عبارت یونان باستان به معنای ترک کردن نشأت میگیرد؛ گویی خورشید زمین را رها کرده است. برای تمدن های باستان، ناپدید شدن موقت نور خورشید یک رویداد دراماتیک و شوم بود که نوید حوادث منفی را میداد. آنها این پدیده خورشیدگرفتگی را پیامی از آسمان و خدایان تلقی میکردند. رویدادهای طبیعی مانند دنبالهدارها، شهابسنگها و انواع گرفتگیها همیشه مورد ترس و وحشت نیاکان ما بودند.
باورهای تمدنهای مختلف درباره خورده شدن خورشید
در چین باستان، پدیده خورشیدگرفتگی به عنوان نشانهای برای پیشبینی آینده امپراتور تعبیر میشد. چینیها باور داشتند که یک اژدهای آسمانی خورشید را میبلعد و به همین دلیل، عبارت شی (shi) به معنای خوردن را برای کسوف به کار میبردند. رسم بود که در طول گرفتگیها با طبلزنی و ایجاد سر و صدا، اژدها را بترسانند.
- جذابترین پدیده های نجومی سال 1404؛ از ماه گرفتگی کامل تا خورشید گرفتگی حلقوی
- باورهای نادرست در مورد خورشید گرفتگی که هرگز نباید قبول کنید
- خورشید گرفتگی کامل بعدی چه تاریخی اتفاق میافتد؟
مردم نورس (اسکاندیناوی) اعتقاد داشتند که خورشید و ماه برادران سون و مانی هستند که توسط گرگهای اسکول (Sköll) و هاتی تعقیب میشوند و گرفتگی زمانی رخ میدهد که یکی از این گرگها موفق به گرفتن آنها شود. آنها نیز برای ترساندن گرگها، سروصدا میکردند.
تمدن مایا، که اخترشناسان برجستهای بودند، به حرکات اجرام آسمانی اهمیت زیادی میدادند و آن را راه ارتباطی خدایان میدانستند. آنها خورشیدگرفتگی را چیایبال کین به معنای خورده شدن خورشید مینامیدند و برای پیشبینی دقیق این پدیده تلاش فراوانی میکردند. جالب است که در هر سه تمدن چین، نورس و مایا، مفهوم خورده شدن خورشید یا ماه مشترک است.
روایت هندوها از پدیده خورشیدگرفتگی
فرهنگ باستانی هندو نیز روایت منحصر به فردی از پدیده خورشیدگرفتگی داشت. بر اساس اساطیر هندو، راهو (Rahu)، که فناپذیر بود، تلاش کرد به جاودانگی دست یابد. ویشنو (Vishnu) به دلیل این تخلف، سر راهو را قطع کرد. با این حال، راهو از خورشید و ماه انتقام میگرفت و آنها را در آسمان تعقیب میکرد. هنگامی که راهو خورشید را میگرفت، کسوف رخ میداد، اما چون سرش قطع شده بود، خورشید در نهایت از گردن بریدهاش خارج و دوباره ظاهر میشد.
0 نظرات