هفتهای که گذشت، سینمای ایران را میتوان با دو کلمه خلاصه کرد: تلخ و پرماجرا! از یک طرف سه فیلم تازه وارد با چهرههای مختلف به میدان آمدند و انیمیشنها و کمدیها بازار باکسآفیس را قبضه کردند و «پیرپسر» پس از چهار ماه، با فروش ۱۸۱ میلیاردی آرام خداحافظی کرد. در کنار این، تاریخنگاران و منتقدان نقدهای صریح خود را مطرح کردند و خبرهای شیرین و تلخ دنیای هنر، از عشقهای واقعی روی پرده تا فقدان چهرههای شاخص، فضای سینمای کشور را پر کرد.
چهارشنبهای پر سروصدا!
در چهارشنبهای که گذشت، سه فیلم جدید یکجا پا به عرصه گذاشتند: «کج پیله» که با گریم مردانه الناز شاکردوست توانست بیشتر از خود فیلم حاشیه درست کند (آنقدر که آدم فکر میکند شاید کل بودجه بازاریابی صرف همین موضوع شده!)، «سالن ۴» که با ۷۸ بلیت فروش کمی داشت و «ملکه آلیشون» که با ۶۸ بلیت ثابت کرد کودکان و نوجوانان ما ترجیح میدهند همان «یوز» را ببینند. ضمنا «پیرپسر» هم بعد از چهار ماه و فروش ۱۸۱ میلیارد تومانی، آرام خداحافظی کرد و تاج پرفروشترین فیلم سال را محکم بر سر گذاشت.
در میدان نبرد باکسآفیس هفته گذشته، انیمیشن «یوز» با فروش ۱۲.۶ میلیاردی توانست از «قسطنطنیه» پژمان جمشیدی (۱۲.۲ میلیارد) پیشی بگیرد. «مرد عینکی» هم در جایگاه سوم با ۶.۱ میلیارد تومان نشان داد که کریم امینی امسال تصمیم گرفته بازار سینما را به اشغال خودش دربیاورد. کل باکسآفیس هفته با ۶۳۴ هزار مخاطب به فروش ۴۷ میلیارد تومانی رسید که نشان میدهد سینمای ایران هنوز میتواند مردم را از خانه بیرون بکشد البته وقتی یوز ایرانی و کمدیهای پرستاره در کار باشند!
خسرو معتضد: فیلمهای تاریخی ایرانی را 5 دقیقه هم نمیتوانم تحمل کنم!
خسرو معتضد، تاریخنگار و کارشناس تلویزیونی در گفتوگویی صریح اعلام کرد که دیگر نمیتواند حتی پنج دقیقه هم فیلمهای تاریخی ایرانی را تحمل کند! او با اشاره به «شکارگاه» که گویا داستانش در خراسان اتفاق افتاده ولی سازندگانش تصمیم گرفتهاند آذربایجان را هم به این ماجرا بکشانند، از این «جابهجایی جغرافیایی» انتقاد کرد. معتضد که انگار شبها با یک ذرهبین تاریخی جلوی تلویزیون مینشیند، متوجه شده که لباسهای ژاندارمری در این آثار بیشتر شبیه لباسهای کارناوال است تا یونیفرم واقعی دوره قاجار! او با حسرت از سینمای هند یاد میکند که فیلم سلمان خان را یازده بار دیده احتمالاً برای یادگیری اینکه چطور باید یک فیلم تاریخی درست ساخت یا شاید فقط عاشق سلمان خان شده!
این منتقد خسته از سینمای ایرانی، با لحنی که مخلوطی از ناامیدی و طنز است، از سریال «سووشون» میگوید که به جای نشان دادن مقاومت قشقاییها، بیشتر شبیه یک مهمانی رقص انگلیسیها در شیراز شده! او با اشاره به سریالهای عربی مثل «معاویه» و «عمر بن خطاب» که حتی چوب دست عمر در آنها هم تاریخی است، از سازندگان ایرانی میخواهد که حداقل یک مشاور تاریخی استخدام کنند تا کلاههای ژاندارمی را درست انتخاب کنند.
وقتی سینما کافی نیست، سراغ سریال میرویم!
خبر آمده که «پیرپسر» اکتای براهنی بعد از اینکه در سینماها به اندازه کافی تماشاگر را به جذب کرد، حالا تصمیم گرفته به پلتفرمهای آنلاین هم سری بزند، ولی این بار با یک نسخه سریالی شش قسمتی! انگار سازندگان فیلم فکر کردهاند دو ساعت برای تعریف داستان کم بود، پس بیایید ۶۰ دقیقه اضافه کنیم تا تماشاگر کاملا متوجه شود چه اتفاقی افتاده است. البته این هم یک استراتژی است؛ اول آدمها را به سینما میکشانیم، بعد با نسخه تکمیلشده به پلتفرم دعوتشان میکنیم تا ببینند چه چیزهایی را از دست دادهاند! نسخه سریالی «پیرپسر» ۲۶۰ دقیقه طول خواهد کشید و باز هم با حضور حسن پورشیرازی، لیلا حاتمی، حامد بهداد، محمد ولیزادگان و محمدرضا داوودنژاد رقم خواهد بود. یعنی همان بازیگران، همان کارگردان، فقط زمان بیشتر و احتمالاً صحنههایی که در سینما جا نشدند!
مرد سههزار چهره ساخته میشود
مهران مدیری که این روزها انگار تصمیم گرفته رکورد پرکاری را بزند و همزمان چند پروژه را روی دست بگیرد، حالا میخواهد بعد از ۱۵ سال سکوت، دوباره سراغ «مسعود شصتچی» برود و فصل سوم «مرد هزار چهره» را با عنوان احتمالی «مرد سههزار چهره» بسازد. البته نگران نباشید، هنوز فیلمبرداری «شیش ماهه» که با حضور بازیگران شناختهشدهای مثل جواد رضویان، علیرضا خمسه، سحر زکریا و محمد شعبانپور در نقش اصلی ادامه دارد، تمام نشده! حالا سوال اینجاست که آیا مدیری میخواهد نوروز ۱۴۰۵ را با کدام سریال فتح کند یا شاید هر دو را یکجا روی آنتن ببرد و بینده را در حیرت فرو ببرد؟
جالب اینجاست که «مرد هزار چهره» در سال ۱۳۸۷ برای شبکه سه موفقیت خوبی داشت، اما فصل دوم آن یعنی «مرد دو هزار چهره» در سال ۱۳۸۸ نتوانست آن جادوی اولیه را تکرار کند و حالا مدیری بعد از یک دوره طولانی سکوت، تصمیم گرفته دوباره این کاراکتر را احیا کند. شاید هم فکر کرده بعد از بیش از یک دهه، همه چیز فراموش شده و میشود یک بار دیگر شانس آورد!
همکاری مجدد بابک کریمی با اصغر فرهادی
بابک کریمی که ظاهراً تصمیم گرفته نقش «بازیگر رسمی فرهادی در اروپا» را بهصورت انحصاری در رزومهاش ثبت کند، این بار برای چهارمین بار چمدان را بسته و خود را به فیلم جدید فرهادی با نام «داستانهای موازی» رسانده است. حضور او در کنار چهرههای معروفی چون ایزابل هوپر، ونسان کسل و کاترین دونوو نشان میدهد که فرهادی یا عاشق بازی کریمی است یا شماره تلفن دیگر بازیگران ایرانی را گم کرده!
سینما، جایی برای فراموشی یک میلیارد تومانی!
ظاهرا برای بعضیها سینما آنقدر هیجانانگیزه که یک میلیارد تومان را هم یادشان میرود! داستان از این قرار است که یکی از تماشاگران محترم سینما بهمان تهران بعد از تماشای فیلم مرد عینکی، تصمیم گرفت کیف خود را که مثل خزانه ملی پر از دلار و یورو بود، به عنوان سوغات برای سالن سینما جا بگذارد. حالا نمیدانیم فیلم آنقدر خوب بود که آقا/خانم حواسشان پرت شد، یا شاید فکر کردند در سینما سیستم امانتداری رایگان هم راهاندازی شده! ولی خوشبختانه حسامالدین سروری، کنترلچی جوان سینما، کیف را پیدا کرد و بدون اینکه حتی یک لحظه وسوسه شود (که واقعاً قابل تحسین است!)، آن را به صاحبش برگرداند.
از سلبریتیها چخبر؟
هفتهای تلخ برای طرفداران سینما و تلویزیون
در هفتهای که گذشت، سینمای ایران شاهد فقدان چند هنرمند برجسته بود. سپینود ناجیان، نویسنده و فیلمنامهنویس، پس از سالها مبارزه با سرطان در سن ۵۴ سالگی درگذشت؛ او که آثار ماندگاری همچون مجموعه داستان «سریرا، سیلیوا و دیگران» و فیلمنامه فیلم «بوتاکس» را خلق کرده بود، نقشی مهم در ادبیات و سینمای معاصر داشت. از سوی دیگر شاهین غلامرضایی، نویسنده و کارگردان سینما، بر اثر ایست قلبی از میان ما رفت؛ او فیلمنامههایی چون «دیاگنوز» و «زاروشا» را نوشت و فیلمهای کوتاهی همچون «جنرال پیستور» و «گل یا پوچ» را کارگردانی کرد و در پروژههای متعدد سینمایی به عنوان دستیار کارگردان و برنامهریز فعالیت داشت. علی بهرامی فر گریمور سینما و تلویزیون هم متاسفانه بر اثر تصادف درگذشت.
همچنین، جامعه هنری ایران فقدان محمد کاسبی، بازیگر پیشکسوت تلویزیون و سینما و ناصر تقوایی، فیلمساز و خالق سریال ماندگار «دایی جان ناپلئون» را تجربه کرد. کاسبی پس از دورهای بیماری درگذشت و ناصر تقوایی نیز در سن ۸۴ سالگی بر اثر عوارض بیماری و کهولت سن دار فانی را وداع گفت. در همین روزها، الماس دوبله ایران، سعید مظفری، دوبلور و مدیر دوبلاژ برجسته، در سن ۸۳ سالگی درگذشت. او صدای شخصیتهای شاخصی مانند کلینت ایستوود در «به خاطر یک مشت دلار»، برد پیت در «روزی روزگاری در هالیوود»، رایان اونیل، الک گینس و بسیاری دیگر بود. این هنرمندان با آثار و نقشهای ماندگار خود یاد و خاطرهای جاودانه در سینما و ادبیات ایران برجای گذاشتند و فقدانشان ضایعهای بزرگ برای هنر کشور است.
تصویر گریم مردانهی الناز شاکردوست، در فیلم کج پیله
نعیمه نظامدوست در مراسم رونمایی «کج پیله» با اشاره به گریم سخت الناز شاکردوست گفت که «الناز شاکردوست کلی سختی کشید تا بشه شوهر من!». البته که شوهر شدن در شرایط امروزی ما به چیزی فراتر از ظاهر نیاز دارد.
وقتی نقش زن و شوهری به واقعیت تبدیل میشود
الیکا عبدالرزاقی در برنامه «بعد از اتفاق» با لحنی صمیمی از سرگذشت عاشقانهاش با امین زندگانی پرده برداشت. ظاهرا این دو از سال ۸۰ که در یک فیلم روی صحنه نقش زن و شوهر بازی میکردند، تصمیم گرفتند همین نقش را در زندگی واقعی هم ادامه دهند! البته خود الیکا تاکید کرد که این عشق یکشبه نبوده و بعد از سالها مراودات خانوادگی و نزدیکیهای تدریجی، بالاخره در سال ۹۲ به ثمر نشسته است. اما نکته جالبتر ماجرا اینجاست. الیکا با لحنی طعنهآمیز اعلام کرد که «هیچ خواستگاری نداشته، حتی یه دونه!» البته سریع اضافه کرد که این به معنای نخواستنی بودنش نیست، فقط قلبش از همان سال ۸۰ برای امین رزرو شده بود.
نوشته گریم جنجالی شاکردوست و خداحافظیهایی که پر از تلخی است (سینما و تلویزیون در هفتهای که گذشت) اولین بار در دیجیکالا مگ. پدیدار شد.
0 نظرات